پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    اعتراف علمای اهل سنت به ولادت مهدی موعود عج

    حسین قربانی | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۴۴ ب.ظ

    جالب است که تعدادی از علمای اهل سنت بر این اعتقاد بوده اند که مهدی شیعه، همان مهدی اهل سنت است که به ظهورش در آخر الزمان وعده داده شده است.

    1. ابو الفضل یحیی بن سلامة متوفای 551 هـ

    ابن کثیر دمشقی درباره ی او می نویسد:

    «پس از این غزل، به مدح اهل بیت و ائمه دوازده گانه می پردازد و می گوید:

    ای کسی که از من در باره محبت اهل بیت سؤال می کنی که آیا آشکارا به آن اقرار می کنم یا منکر میشوم؟

    بدان ! هرگز انکار نمی کنم، محبت آنان با گوشت و خون من آمیخته شده است. محبت آنان هدایت و رشد است. مقصود از اهل بیت، حیدر است و حسنین و ... سپس حسن ثانی (العسکری) است که بعد از او محمد بن الحسن خواهد آمد که الآن غائب شده است.

    ... کسی گمان نکند که من رافضی شده و با آنان موافق هستم یا این که خارجی و فاسد هستم. مذهب من شافعی است؛ زیرا او در دیدگاهش تأیید شده است. من از شافعی در اصل و فرع پیروی می کنم؛ پس هر کسی خواهان هدایت است از من پیروی کند.»[1]

    ابو الفرج بن جوزی حنبلی متوفای 597 هـ نیز این اشعار را از او نقل کرده است.[2]

    جایگاه یحیی بن سلامه در نزد اهل سنت

    شمس الدین ذهبی از او اینگونه یاد می کند:

    «پیشوا، علامه، خطیب و استاد فنون مختلف بود ... متخصص مذهب شافعی شد ... در شهر میافارقین متصدی خطبه نماز جمعه و صدور فتوا شد.»[3]

    2. فخر الدین محمد بن عمر الرازی الشافعی متوفای 606 هـ

     امام المفسرین اهل سنت، آقای فخر رازی می گوید:

    «سپس آن انسان یگانه، کامل ترین شخص موجود در آن زمان است و مقصود اصلی از این عالم عنصری نیز وجود آن شخص است. و شکی نیست که مقصود بالذات کامل است. و اما ناقص ، پس او مقصود بالعرض می شود (یعنی ذاتا کامل است، ولی به خاطر ارتباط با ناقص ها، او نیز ناقص به نظر می آید). پس ثابت شد که آن شخص، کامل است و نیز ثابت شد که آن شخص همان قطب این عالم عنصری است، و دیگران مانند تابعان او هستند.

    و گروهی از شیعه ی امامیه، آن شخص را «امام معصوم و صاحب الزمان» می نامند و می گویند: «او غائب است.» و به تحقیق که در این دو وصفشان نیز راست گفته اند؛ زیرا آنگاه که از نقص هایی که در دیگران حاصل شده است خالی باشد، از آن نقص ها معصوم می شود. و او همچنین صاحب الزمان است به خاطر اینکه بیان کردیم که : آن شخص همان مقصود بالذات است در آن زمان، و دیگران همگی اتباعش هستند. و همچنین او از خلق غائب است؛ زیرا خلق نمی دانند که او برترین شخص و کامل ترین فرد این زمان است.

    می گویم: شاید آن شخص نیز این مطلب را نمی داند که او برترین شخص زمان است؛ زیرا او اگر خودش را بشناسد، اما برایش ممکن نیست که از احوال دیگران آگاهی یابد، پس آن شخص غیر از خودش را نمیشناسد، و همچنین خودش را نیز نمی شناسد؛ پس آن مانند آن چیزی است که در اخبار الهی آمده است که خداوند متعال فرمودند: « دوستان من در زیر خیمه های من هستند و کسی غیر از من آن ها را نمیشناسد.»[4]

    و در کتاب دیگری که منسوب به اوست، می گوید:

    «امام حسن عسکری علیه السلام دارای 2 پسر و 2 دختر بود. پسرها: اولی، صاحب الزمان عج  و دومی، موسی که در زمان حیات پدرش از دنیا رفت، و دخترها : فاطمه که در زمان حیات پدرش از دنیا رفت و ام موسی که او نیز وفات کرد.»[5]

    جایگاه فخر رازی در نزد اهل سنت

    بسیاری از علمای اهل سنت از او به بزرگی یاد کرده و در سنی بودن و جلالت مقام وی تشکیک نکرده اند؛ برای نمونه ابو محمد الیافعی متوفای 768 از او به عنوان امام کبیر، علامه، متکلم، مناظره کننده ، مفسر و... یاد می کند.[6]           

    3. محیی الدین ابن العربی متوفای 638 هـ

    از آنجایی که سخن ابن عربی در کتاب الفتوحات المکیه تحریف شده است؛ لذا اصل مطلب را از کتاب شیخ عبد الوهاب شعرانی حنفی متوفای 972 هـ نقل می کنیم:

    «عبارت شیخ محیی الدین در باب 366 کتاب فتوحات مکیه این چنین است: «بدانید که لاجرم مهدی (علیه السلام) خروج خواهد کرد (خروجش حتمی است) ولیکن خروج نمی‌کند تا این‌که زمین پر از ظلم و جور گردد و او زمین را پر از عدل و داد کند، و اگر از دنیا تنها یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی می‌گرداند تا آن خلیفه حکومت کند و او از عترت پیامبر n از نسل فاطمه علیها السلام است. جدش حسین بن علی بن ابی‌طالب و پدرش حسن عسکری بن الامام علی النقی بن الامام محمد التقی بن الامام علی الرضا بن الامام موسی الکاظم بن الامام جعفر الصادق بن الامام محمد الباقر بن الامام زین العابدین علی ابن الإمام الحسین ابن الإمام علی بن أبی‌طالب (علیهم السلام) است. اسم او با اسم رسول خدا n یکی است. مسلمانان با او در بین رکن و مقام، بیعت می کنند ... .»[7]

    جایگاه ابن عربی در نزد اهل سنت

    ذهبی درباره ی او می نویسد:

    «او عالم به آثار و سنن و در علوم مختلف متبحر بوده است و سخن من درباره ی او این است: رواست که وی از اولیای خدا باشد.»[8]

     

    4. محمد بن طلحة شافعی متوفای 652 هـ

    «ابا محمد الحسن العسکری علیه السلام را همین مقدار شرافت از جانب پروردگارش کفایت می کند که محمد المهدی علیه السلام را از دستاوردش قرار داد و از صلب او به دنیا آورد و از حزبش قرار داد. و برای ابو محمد، پسری جز او نبود.»[9]  

    وی در جای دیگر می نویسد:

    «و اما عمرش: پس او در روزگار معتمد علی الله به دنیا آمد، ترسید و تا الآن مخفی شد، و چون غائب شده است، نمی توان عمرش را ذکر کرد و اگر خبرش قطع شود موجب غیبتش نمی شود و انقطاع خبرش حکم به مقدار عمرش می کند، نه به پایان یافتن زندگی اش و قدرت خدا وسیع و حکمت ها و الطافش به بندگانش، بزرگ و فراگیر است.»[10]

    جایگاه ابن طلحه در نزد اهل سنت

    شمس الدین ذهبی در مورد او می گوید:

    «علامه ی یگانه و شافعی مذهب بود. در سال 582 هـ متولد شد ؛ در مذهب و اصول آن استاد و کامل شد و در فنون مختلف مشارکت نمود، ولی در هذیان علم حروف وارد شد. زهد پیشه ساخت و از پادشاهان دوری گزید. وزارت دمشق را دو روز بر عهده گرفت و سپس آن را ترک کرد. او دارای جلالت و حشمت بود.»[11]

    5. شمس الدین سبط بن جوزی حنفی متوفای 654 هـ

    «فصلی در ذکر الحجة المهدی : او محمد بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب و کنیه اش ابو عبدالله و ابوالقاسم است و او خلف حجت، صاحب زمان، قائم منتظر و آخرین ائمه است. عبدالعزیز بن محمود بن بزاز به نقل از ابن ‌عمر به ما گفت که رسول خدا n فرمود: در آخر زمان مردی از فرزندانم که اسم او مثل اسم من و کنیه او مثل کنیه من است خارج می‌شود و زمین را پر از عدل می‌کند، همانطور که از ظلم پر شده باشد، او همان مهدی است.»[12]

    جایگاه سبط بن جوزی در نزد اهل سنت

    شمس الدین ذهبی در شرح حال سبط بن جوزی می نویسد:

    «یوسف بن قزعلی بن عبد الله: امام، واعظ، مورخ ... و حنفی مذهب بود. نوه ی امام جمال الدین ابو الفرج ابن جوزی و امام، فقیه، واعظی یگانه، علامه در تاریخ و سیره ها، با حرمت، محبوب مردم، موعظی شیرین بیان، خوش سیما و مورد قبول همه بود.»[13]

    6. محمد بن یوسف گنجی شافعی متوفای 658 هـ

    «در دلالت بر زنده بودن مهدی علیه السلام از زمان غیبتش تا الآن و امتناعی در بقایش نیست، به دلیل بقای عیسی، خضر و الیاس علیهم السلام از اولیای خدای متعال و بقای دجال و ابلیس لعین از دشمنان خدای متعال و اینها کسانی هستند که بقای آن ها با کتاب و سنت ثابت شده است و همه در آن اتفاق نظر دارند، سپس جواز بقای مهدی علیه السلام را انکار می کنند و اینجا من بقای هر یک از آن ها را بیان می کنم، پس بعد از این، عاقل انکار جواز بقای مهدی علیه السلام را نمی شنود (به آن گوش نمی دهد) ...  .»[14]

    جایگاه گنجی شافعی در نزد اهل سنت

    شمس الدین ذهبی در شرح حال او می نویسد:

    «فخر گنجی ساکن دمشق. عنایت به حدیث داشت، و بسیار حدیث استماع نمود، و در این راه سفر نمود و تحصیل کرد... امام ابوشامه گفته است: ... او فقیه و محدث بود، ولی پرگوئی و میل به مذهب رافضه (=شیعیان) داشت.»[15]

    صلاح الدین صفدی نیز از او به «امام و محدث» تعبیر کرده است.[16]

    حاجی خلیفه حنفی، از علمای قرن یازده اهل سنت، ضمن انتساب کتاب کفایة الطالب به او، وی را شافعی مذهب معرفی کرده است.[17]

    محمد بن علی شوکانی نیز او را شافعی دانسته است.[18]

    خیر الدین زرکلی نیز به محدث و شافعی بودن او تصریح کرده است:

    «محمد بن یوسف بن محمد، ابو عبد الله بن الفخر الکنجی: محدث، از شافعی مذهب ها و اهل " کنجه " بین اصفهان و خوزستان بود. به دمشق رفت و در آن جا به تشیع میل پیدا کرد و کتاب " کفایة الطالب فی مناقب امیرالمومنین علی بن ابی طالب " و کتاب "البیان فی اخبار صاحب الزمان " را تالیف کرد.»[19]

    7. عبد الرزاق بن أحمد معروف به ابن الفوطی الشیبانی الحنبلی متوفای 723 هـ

    «قائم منتظَر، صاحب الزمان، امام دوازدهم، ابو القاسم محمد بن الحسن العسکری بن علی الهادی العلوی الحسینی المهدی.

    ذکرش در بحث صاحب الزمان گذشت و به زودی در بحث منتظر نیز می آید، و اوست قیام کننده به حق، و ما القاب ایشان را بنا بر مقتضای ترتیبی که داشتیم ذکر کردیم، و ولادت ایشان در سال 255 یا 257 دو سال و هفت ماه قبل از رحلت پدرش در نیمه شعبان بود، و برای او قبل از ظهورش دو غیبت است که یکی از دیگری طولانی تر می باشد و در این باره روایت هایی نقل شده است.»[20]

    جایگاه ابن الفوطی در نزد اهل سنت

    شمس الدین ذهبی که معاصر او بوده است، درباره ی او می نویسد:

    «و در این زمان ما امام، مورخ و علامه ابو الفضل عبد الرزاق بن احمد ابن الفوطی وجود دارد که مورخ زمانش است.»[21]

    ذهبی در کتاب دیگرش از او به عنوان « المحدث البارع العالم المتفنن مؤرخ الدنیا» یاد می کند.[22]

    صلاح الدین صفدی، یکی دیگر از معاصران ابن الفوطی، می نویسد:

    «عبد الرزاق بن احمد بن محمد بن احمد بن الصابونی شیخ، امام، محدث، مورخ، علامه، اخباری، نساب، فیلسوف و ادیب کمال الدین شیبانی بغدادی ابن الفوطی صاحب کتاب ها بود. وی در سال 642 هـ به دنیا آمد و در سال 723 هـ وفات یافت.»[23]

    جلال الدین سیوطی نیز او را اینچنین معرفی می کند:

    «ابن الفوطی العالم البارع المحدث الحافظ المفید مؤرخ الآفاق معجز أهل العراق کمال الدین أبو الفضائل عبد الرزاق بن أحمد بن محمد بن أبی المعالی الشیبانی.»[24]

    8. نور الدین ابن صباغ مالکی مکی متوفای 855 هـ

    «ابو محمد حسن، فرزندش حجت، قائم، منتظر دولت حق را جانشین کرد و محل ولادتش را پوشانید و به خاطر سختی زمان و شدت جستجوی پادشاه و پیگیری شیعه و حبس و دستگیری آن ها قضیه ی او را پوشانید و جعفر بن علی سرپرست برادرش شد و اموال او را گرفت و بر آن چیره شد و سعی در حبس کنیز های ابومحمد کرد؛ نزد پادشاه از یاران او بد گویی کرد و آن بدین علت بود که می خواست در جای برادرش بایستد و آن ها قبول نکردند؛ زیرا اهلیت آن را نداشت.»[25]

    جایگاه ابن صباغ مالکی در نزد اهل سنت

    شمس الدین سخاوی که از علمای بزرگ اهل سنت است و شاگرد او می باشد، می گوید:

    «علی بن محمد بن احمد بن عبد الله، نور الدین اسفاقسی غزی الاصل مکی مالکی، معروف به "ابن صباغ" در دهه ی اول ذی الحجه ی سال 784 هجری در مکه متولد شده و در آن رشد یافت. پس قرآن را حفظ کرد، همین طور رساله در فقه و الفیه ی ابن مالک را نیز حفظ کرده و آن ها را بر شریف عبد الرحمن فاسی، عبدالوهاب بن عفیف یافعی، جمال بن ظهیره، و خویشاوندش ابو السعود، و سعد نووی، و علی بن محمد بن ابی بکر شیبی، و محمد بن سلیمان بن ابی بکر بکری عرضه کرده و این افراد به وی اجازه در فقه و حدیثدادند. وی همچنین فقه را از اولی آن ها (یعنی شریف عبد الرحمن فاسی) آموخت و نحو را از جلال عبد الواحد مرشدی، و سداسیات رازی را از علی الزین مراغی شنید ... او تالیفاتی دارد از جمله: "الفصول المهمة لمعرفة الأئمة" که دوازده نفرند ... ابن صباغ به من اجازه -در فقه و حدیث- داده است. او در ذی القعده ی سال 855 هجری درگذشت، و در معلاة دفن شد. خدا از او و ما بگذرد.»[26]

    خیر الدین زرکلی نیز از او به عنوان فقیه مالکی مذهب یاد کرده است.[27]

    9. محمد سراج الدین الرفاعی المخزومی متوفای 885 هـ

    «عرفای از گذشتگان اهل بیت علیهم السلام، روایت کردند که امام حسین علیه السلام هنگامی که دانست خلافت و امامت در ذریه ایشان خواهد بود، خوشحال شد و جان خویش را در راه خداوند متعال برای کسب این  منزلت تقدیم کرد؛ پس خداوند متعال منت نهاد و امامت را در فرزندان ایشان قرار داد تا اینکه به حضرت حجت منتظر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خاتمه یابد؛ پس امام حسن عسکری علیه السلام، فرزندی به نام حجت و منتظر از خود به جا گذاشت که امامت را به عهده گرفت.»[28]

    جایگاه المخزومی در نزد اهل سنت

    خیر الدین زرکلی از او به عنوان شیخ الاسلام زمانش یاد کرده است.[29]

    10. فضل بن روزبهان خنجی متوفای 927 هـ

    «عقیدۀ مؤلف دربارۀ مهدى علیه السلام

    و مختار ما آن است که وجود مهدى در آخر زمان واجب است که بر آن حکم کنند بنا بر احادیث صحیحه که یاد کردیم و واجب است که حکم کنند که از اولاد فاطمه علیها السلام است و نام او محمد است،اکنون این صفات تمامى در محمد است.

    اکنون این صفات تمامى در محمد بن الحسن جمع است. طایفه‌اى عظیم از مؤمنان بر آن رفته‌اند که او محمد بن الحسن است،آثار و حکایات و اخبار بسیار را روایت مى‌کند تا به غایتى که به حد استفاضه و تواتر رسیده است و حکم کردن بدان که مهدى موعود محمد بن الحسن است با هیچ قاعده‌اى از قواعد اسلام منافات ندارد و در هیچ حکم از احکام شریعت قدحى و خلعى پیدا نمى‌کند، بلکه اولى و انسب آنست که او باشد؛ زیرا که عدد دوازده امام که در حدیث بدان اشارت واقع شده به وجود محمد بن الحسن تمام مى‌شود و آن مهدى موعود که در حدیث بدان واقع شده که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و عالم را از عدل مالامال خواهد ساخت، اگر محمد بن الحسن باشد نسب او از همه شریف تر باشد و نظم دوازده امام به وجود مهدى موعود مکمل شده باشد و اثر امامت و خلافت هم در این مسلک کمال یافته باشد و عالم از عدل او تازه گردد و فایده آن حضرت پیغمبر n دوازده امام را همچون دوازده نقیب بنى اسرائیل خواهد بر آن تقدیر ظاهر شود.

    پس به حسب احتیاط در آن امر موافقت با امامیه مى‌کنیم و مى‌گوییم مهدى موعود محمد بن الحسن است و او قائم و منتظر است و چون وعده او برسد ظهور خواهد کرد و عالم را از عدل و احسان مالامال خواهد ساخت و جور و طغیان را از جهان دور خواهد گردانید و حالا آثار لطف او به خاصان مى‌رسد. اگر این حکم که ما کردیم با واقع مطابق باشد و مهدى موعود او خواهد بود و حالى در حیات است، پس ما راه صواب یافته ‌ایم و از فرستادن درود و صلات بر آن ذات مقدس ثواب مى‌خواهیم و از آثار لطف او ان شاء اللّه بهره ‌مند مى ‌شویم و اگر چنانچه کسى دیگر است از اولاد حضرت پیغمبر n و هنوز متولد نشده، صلات و درود بدو واصل خواهد شد و منفعت ثواب آن به ما خواهد رسید و عاید مى‌شود؛ زیرا که او اگر چه هنوز ظاهر نشده، فامّا نور مقدس او بى‌شک موجود است؛ وجود او بعد از این البته به عالم ظهور،خواهد آمد، همچنانچه انبیا و صالحان قبل از ولادت حضرت پیغمبر بر او صلات مى‌فرستاده و از آن اجر و ثواب مى ‌برده و بر این تقدیر تعیین کردن که او پسر حسن عسکرى است هیچ قدحى نمى‌کند در تعیین او؛ زیرا او بى ‌شک بر این فرض از اولاد ائمه خواهد بود و صحیح است نسبت با حسن عسکرى حکم ولد را دارد همچنانچه نسبت با سایر ائمه؛ زیرا که هر یک از علویان را مى‌توان گفت که امام ‌زاده ‌اند.

    به هر تقدیر احتیاط آن است که اختیار کنیم و اعتقاد نماییم که مهدى موعود در آخر زمان حضرت امام معصوم ابو القاسم محمد المهدى ابن الامام ابى محمد الحسن العسکرى است صلوات اللّه علیه.»[30]

    جایگاه ابن روزبهان در نزد اهل سنت

    او از دشمنان سرسخت صفویه بوده و کتابی نیز در رد کتاب «نهج الحق» مرحوم علامه حلّی نگاشته است.

    حافظ سخاوی که معاصرش بوده، از او به عنوان شافعی مذهب یاد کرده است.[31]

    11. شمس الدین محمد بن طولون حنفی متوفای 953 هـ

    «شرح حال این ائمه 12 گانه رضی الله عنهم را با ترتیب شعری که گذشت مرتب کردم و آن زیباست بدین علت که شرح حال پسران بعد از پدران می آید و بدین صورت سرودم و گفتم:

    بر تو باد به ائمه ی 12 گانه از اهل بیت پیامبر n بهترین انسان  *** محمد تقی که قلبش با تقوا آباد شده است و گوهرش منتشر شده  *** و عسکری حسن پاکیزه؛ محمد مهدی به زودی ظهور می کند .»[32]

    جایگاه ابن طولون در نزد اهل سنت

    نجم الدین الغزی متوفای 1061 هـ از او به عنوان امام و علامه ی حنفی مذهب یاد کرده است.[33]

    خیر الدین زرکلی نیز ضمن تصریح بر حنفی مذهب بودن او، از او به عنوان مورخ و عالم به تراجم و فقه یاد می کند.[34]

    12. شهاب الدین الرملی الشافعی متوفای 957 هـ

    «از رملی سوال شد: آیا حضرت مهدی علیه السلام وجود دارد یا خیر؟

    چنین پاسخ داد: در سابق یک شخصی بر من کتابی با موضوع اصول دین را قرائت کرد، که الان اسم آن کتاب یادم نیست، و در آن کتاب نوشته شده بود که مهدی در فلان شهر می باشد و غیبت طولانی ایشان در وجودشان تاثیری نخواهد گذاشت.»[35]

    این فتاوا را پسرش شمس الدین متوفای 1004 هـ جمع آوری کرده است.

    جایگاه الرملی در نزد اهل سنت

    محمد بن یوسف صالحی شامی متوفای 942 که از شاگردان رملی است، درباره ی استادش تعبیر امام و علامه ی شافعی مذهب را دارد. [36]

    نجم الدین الغزی متوفای 1061 هـ نیز رملی پدر را با عناوینی چون شیخ، علامه و فقیه مصر یاد می کند.[37]

    13. عبد الوهاب الشعرانی حنفی متوفای 974 هـ

    عبد الوهاب شعرانی، یکی از بزرگان اهل سنت در قرن دهم هجری تصریح می کند که ما منتظر حضرت مهدی علیه السلام هستیم که او فرزند امام عسکری علیه السلام است و در سال 255 به دنیا آمده و تا امروز 706 سال دارد:

    «بحث شصت وپنجم: در بیان این مطلب که علامت های قیامت که حضرت محمد n خبر داده حق است و باید همه آن ها قبل از قیامت اتفاق بیفتد. علامت هایی مانند خروج مهدی (علیه السلام)، پس از آن خروج دجال، سپس خروج عیسی علیه السلام و خروج جنبنده، بیرون آمدن خورشید از غرب و طلوع خورشید از غرب، بالا رفتن قرآن، باز شدن سد یأجوج و مأجوج. حتی اگر از عمر دنیا به اندازه یک روز باقی مانده باشد، تمام این علامات اتفاق می افتد.

    ... سقوط دین و غریب شدن آن از سال سی ام قرن یازدهم شروع شده است. از این زمان باید منتظر خروج مهدی علیه السلام بود. و او از اولاد امام حسن عسکری علیه السلام است که در شب نیمه شعبان سال 255 هجری به دنیا آمده است و تا زمانی که با حضرت عیسی بن مریم علیه السلام دیدار کند باقی خواهد ماند. پس عمر آن حضرت تا این سال ـ 958 هـ ـ هفتصد و شش (706) سال شده است.»[38]

    عبد الرحمن بن محمد بن حسین بن عمر باعلوی الحضرمی، از فقهای شافعی، می نویسد:

    «سیوطی از استادش عراقی نقل کرده است که مهدی علیه السلام در سال 255 هـ متولد شد و گفته است: شیخ علی خوّاص نیز با او موافقت کرده است. پس عمرش در زمان ما که سال 958 هـ است ، 703 سال می باشد و احمد رملی ذکر کرده که مهدی علیه السلام موجود است و همچنین شعرانی از خط حبیب علوی پسر احمد الحداد این مطلب را ذکر کرده است؛ بنابر این عمرش در سال 1301 هـ برابر با 1046 سال می شود.»[39]

    جایگاه شعرانی در نزد اهل سنت

    سید محمود آلوسی سلفی درباره ی استادش شعرانی می گوید :

    «مولای ما شعرانی، از بزرگان اهل سنت و بلکه از مشایخ اهل خدای متعال است.»[40]

    14. ابو العباس احمد بن یوسف قرمانی دمشقی حنفی متوفای 1019 هـ

    «در بیان ابوالقاسم محمد حجت؛ فرزند صالح: و عمرش زمان فوت پدرش پنج سال بود؛ خدا به او حکمت داد همانطوری که به یحیی علیه السلام در کودکی حکمت داد؛ قدش متوسط، زیباروی، زیبا موی، بینی اش منحنی و پیشانی اش درخشان بود و علما اتفاق دارند بر این که مهدی در آخرالزمان قیام می کند و روایات، ظهورش را تقویت می کند و احادیث بر تابیدن نورش پشت همدیگر هستند و به زودی پرده از تاریکی روز ها و شب ها را با آشکار کردن چهره بر می دارد و با دیدنش تاریکی ها از بین می رود، همچون تابیدن صبح از شب تاریک و عدلش را در جهان می گستراند و در مسیرش روشن تر از ماه شب چهارده می باشد.»[41]

    جایگاه قرمانی در نزد اهل سنت

    وی در دربار چهار تن از سلاطین عثمانی خدمت کرده و در تمام جنگ های آنان علیه ایران، عراق و ... شرکت داشته است:

    «معاصر قرمانی، چهارمین از پادشاهان عثمانی است و زمان حکومت داری آن ها با جنگ های پی در پی متمایز است و شرق و غرب در مقابل پادشاهی او خاضع بود، چه برسد به حرکت های سرکشی و انقلاب های داخلی که با آن مواجه می شد؛ پس در شرق چشمان سلطنت به طرف فارس بود و با دولت صفوی درگیری های تلخی را شاهد بود ... .»[42]

    محمد امین محبی متوفای 1111 هـ می نویسد:

    «احمد بن سنان معروف به قرمانی دمشقی صاحب تاریخ مشهور و یکی از نویسندگان مشهور بود و نویسنده ی خلاق و دارای تألیف زیبا بود و در بسیاری از امور و در جمع تاریخ مشهورش نجابت و انصاف داشت و در آن بسیاری از همراهان و امیران متاخر را متعرض شده است و آن را اخبار دولت ها و باقی مانده ی اولین ها نامیده است و ولادتش در سال 939 هـ و وفاتش در روز پنج شنبه 19 شوال سال 1019 هـ بود و در مقبره ی فرادیس دفن شد. خدا او را بیامرزد.»[43]

    اسماعیل پاشا البغدادی متوفای 1339 هـ می گوید:

    «قرمانی نائب تولیت بر وقف الحرمین در شام بود، در سال 939 هـ به دنیا آمد و در سال 1019 هـ وفات یافت.»[44]

    خیر الدین زرکلی درباره ی او می نویسد:

    «احمد بن یوسف القرمانی الدمشقی، در تاریخ نوآوری داشت، خوش صحبت بود و معاشرت با او لذت داشت. در دمشق متولد و بزرگ شد و مسئول نظارت بر وقف الحرمین بود. کتاب تاریخ او معروف به تاریخ قرمانی است که اسم کتابش أخبار الدول و آثار الأول می باشد.»[45]

     

    [[1]] البدایة والنهایة  ج 12   ص 239-240 ثم خرج من هذا التغزل إلى مدح أهل البیت والأئمة الإثنی عشر رحمهم الله وسائلی عن حب أهل البیت: هل أقر إعلانا به أم أجحد *** هیهات ممزوج بلحمی ودمی ؛ حبهم هو الهدى والرشد *** حیدرة والحسنان بعده؛ ثم علی وابنه محمد *** وجعفر الصادق وابن جعفر ؛ موسى ویتلوه على السید *** أعنی الرضى ثم ابنه محمد ؛ ثم علی وابنه المسدد *** والحسن الثانی ویتلو تلوه ؛ محمد بن الحسن المفتقد *** فإنهم أئمتی وسادتی ؛ ... فلا یظن رافضی أننی *** وافقته أو خارجی مفسد ؛... والشافعی مذهبی مذهبه *** لأنه فی قوله مؤید ؛ اتبعته فی الأصل والفرع معا *** فلیتبعنی الطالب المرشد

    [[2]] المنتظم  ج 18   ص 130 ثم علی وابنه المسدد *** الحسن التالی ویتلو تلوه ؛ محمد بن الحسن المفتقد *** فإنهم أئمتی وسادتی

    [[3]] سیر أعلام النبلاء  ج 20   ص 320 الإمام العلامة الخطیب ذو الفنون معین الدین أبو الفضل یحیى بن سلامة ... وبرع فی مذهب الشافعی ... وولی خطابة میافارقین وتصدر للفتوى

     

    [[4]] المطالب العالیة من العلم الالهیة ، ج 8 ص 105-106 پی دی اف / ثم إن ذلک الإنسان الواحد هو أکمل الأشخاص الموجودین فی ذلک الدور کان المقصود الأصلی من هذا العالم العنصری، هو وجود ذلک الشخص. ولا شک أن المقصود بالذات هو الکامل. وأما الناقص فأنه یکون مقصودا بالعرض [فثبت: أن ذلک الشخص هو الکامل وثبت: أن ذلک الشخص] هو القطب لهذا العالم العنصری، وما سواه فکالتبع له. وجماعة [من] الشیعة الإمامیة، یسمونه بالإمام المعصوم. وقد یسمونه بصاحب الزمان. ویقولون: بأنه غائب. ولقد صدقوا فی الوصفین أیضا. لأنه لما کان خالیا عن النقائص، التی هی حاصله فی غیره، کان معصوما من تلک النقائص. وهو أیضا صاحب الزمان لأنا بینا: أن ذلک الشخص هو المقصود بالذات فی ذلک الزمان، وما سواه فالکل أتباعه. وهو أیضا غائب عن الخلق لأن الخلق لا یعلمون أن ذلک الشخص هو أفضل أهل هذا الدور [وأکملهم وأقول ولعله لا یعرف ذلک الشخص أیضا: أنه أفضل أهل الدور] لأنه وإن کان یعرف حال نفسه إلا أنه لا یمکنه أن یعرف حال غیره، فذلک الشخص لا یعرفه غیره، وهو أیضا لا یعرف نفسه. فهو کما جاء فی الأخبار الإلهیة أنه قال تعالى: ((أولیاء تحت قبابی، لا یعرفهم غیری)).

    [[5]] الشجرة المبارکة فی أنساب الطالبیة، ص 78 - 79، پی دی اف / أما الحسن العسکری الإمام علیه السلام فله إبنان وبنتان ، أما الإبنان فأحدهما صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف ، والثانی موسی درج فی حیاة أبیه وأما البنتان ففاطمة درجت فی حیاة أبیها ، وأم موسی درجت أیضاً

    [[6]] مرآة الجنان  ج 4   ص 7 وفیها توفی الإمام الکبیر العلامة النحریر الأصولی المتکلم المناظر المفسر صاحب التصانیف المشهورة فی الآفاق الحظیة فی سوق الإفادة بالاتفاق فخر الدین الرازی أبو عبد الله محمد بن عمر بن الحسین القرشی التیمی البکری الملقب بالإمام عند علماء الأصول المقرر لشبه مذاهب الفرق المخالفین والمبطل لها بإقامة البراهین الطبرستانی الأصل الرازی المولد المعروف الشافعی المذهب فرید عصره

    [[7]] الیواقیت و الجواهر، ج 1 ص 562 ، مبحث 65 پی دی اف / عبارة الشیخ محیى الدین فى الباب السادس و الستین و ثلاثمائة من الفتوحات: و اعلموا انه لابد من خروج المهدى‏ علیه- السلام، لکن لا یخرج حتى تمتلى‏ء الارض جورا و ظلما فیملاها قسطا و عدلا و لو لم یکن من الدنیا الا یوم واحد طول الله ذلک الیوم حتى یلى ذلک الخلیفة و هو من عترة رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم من ولد فاطمة رضى الله عنها جده الحسین بن على بن ابى طالب و والده حسن العسکرى بن الامام على النقى بالنون ابن محمد التقى بالتاء ابن الامام على الرضا ابن الامام موسى الکاظم ابن الامام جعفر الصادق ابن الامام محمد الباقر ابن الامام زین العابدین على ابن الامام الحسین ابن الامام على بن ابى طالب رضى الله عنه یواطى اسمه اسم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم یبایعه المسلمون بین الرکن و المقام ...

    [[8]] میزان الاعتدال فی نقد الرجال  ج 6   ص 270 رقم 7990 فإنه کان عالما بالآثار والسنن قوی المشارکة فی العلوم وقولی أنا فیه إنه یجوز أن یکون من أولیاء الله

    [[9]] مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (ص) ، ص 309 باب 11 پی دی اف / وکفی أبا محمد الحسن تشریفه من ربه أن جعل محمد المهدی من کسبه وأخرجه من صلبه وجعله معدودا من حزبه و لم یکن لأبی محمد ولد ذکر سواه

    [[10]] مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (ص) ، ص 319 باب 12 پی دی اف / و اما عمره: فانه ولد فی ایام المعتمد علی الله، خاف فاختفی و الی الان، فلم یمکن ذکر ذلک اذ من غاب و ان انقطع خبره لا توجب غیبته و انقطاع خبره الحکم بمقدار عمره و لا بانقضاء حیاته، و قدره الله واسعه و حکمه و الطافه بعباده عظیمه عامه

    [[11]] سیر أعلام النبلاء  ج 23   ص 293 العلامة الأوحد کمال الدین أبو سالم محمد بن طلحة بن محمد بن حسن القرشی العدوی النصیبی الشافعی ولد سنة اثنتین وثمانین وخمس مئة وبرع فی المذهب وأصوله وشارک فی فنون ولکنه دخل فی هذیان علم الحروف وتزهد وقد ترسل عن الملوک وولی وزارة دمشق یومین وترکها وکان ذا جلالة وحشمة

    [[12]] تذکرة الخواص ، فصل دوازدهم ، ص 363-364 پی دی اف / فصل فی ذکر الحجة المهدی : هو محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب و کنیته ابو عبدالله وابوالقاسم وهو الخلف الحجة صاحب الزمان، القائم المنتظر وهو آخر الائمة انبانا عبدالعزیز بن محمود بن البزاز عن ابن عمر قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یخرج فی آخر الزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی و کنیته ککنیتی یملا الارض عدلا کما ملئت جورا فذلک هو المهدی

    [[13]] تاریخ الإسلام  ج 48   ص 183-184 یوسف بن قزغلی بن عبد الله الإمام ، الواعظ ، المؤرخ شمس الدین ، أبو المظفر الترکی ، ثم البغدادی العونی الحنفی . سبط الإمام جمال الدین أبی الفرج ابن الجوزی وکان إماما ، فقیها ، واعظا ، وحیدا فی الوعظ ، علامة فی التاریخ والسیر ، وافر الحرمة ، محببا إلى الناس ، حلو الوعظ ، لطیف الشمائل ،صاحب قبول تام

    [[14]] کفایة الطالب و یلیه البیان فی أخبار صاحب الزمان ص 521 باب 25 پی دی اف / فی الدلالة على کون المهدی حیا باقیا مذ غیبته إلى الآن ولا امتناع فی بقائه بدلیل بقاء عیسى والخضر وإلیاس من أولیاء الله تعالى وبقاء الدجال وإبلیس اللعین من أعداء الله تعالى وهؤلاء قد ثبت بقاؤهم بالکتاب والسنة وقد اتفقوا ثم أنکروا جواز بقاء المهدی وها أنا أبین بقاء کل واحد منهم فلا یسمع بعد هذا العاقل إنکار جواز بقاء المهدی ...

    [[15]] تاریخ الإسلام  ج 48   ص 369  محمد بن یوسف بن محمد الفخر الکنجی ، نزیل دمشق . عنی بالحدیث ، وسمع الکثیر ، ورحل وحصل . ثم إنه بدا منه فضول فی أیام التتار بدمشق . قال الإمام أبو شامة : قتل بجامع دمشق یوم التاسع والعشرین من رمضان . وکان فقیها محدثا ، لکنه کان کثیر الکلام ، یمیل إلى الرفض

    [[16]] الوافی بالوفیات  ج 5   ص 166 محمد بن یوسف بن محمد بن الفخر الکنجی نزیل دمشق عنی بالحدیث وسمع ورحل وحصل کان إماما محدثا لکنه کان یمیل إلى الرفض

    [[17]] کشف الظنون  ج 2   ص 1497 کفایة الطالب فی مناقب على بن أبى طالب للشیخ الحافظ أبى عبد الله محمد بن یوسف بن محمد الکنجى الشافعی  

    [[18]] الفتح الربانی من فتاوى الإمام الشوکانی، ج 2 ص 973-974 سایت شامله ؛ وأخرج محمد بن یوسف الکنجی الشافعی فی مناقبه

     [[19]] الأعلام للزرکلی ، ج 7 ص 150 سایت شامله؛  محمد بن یوسف بن محمد، أبو عبد الله بن الفخر الکنجى: محدث. من الشافعیة نسبته إلى (کنجة) بین اصبهان وخوزستان. نزل بدمشق. ومال إلى التشیع

    [[20]] مجمع الآداب فی معجم الألقاب ، ج 3 ص 329-330 رقم 2715 سایت شامله / القائم المنتظر، صاحب الزمان، الامام الثانی عشر أبو القاسم محمد بن الحسن العسکری بن علی الهادی العلوی الحسینی المهدی تقدم ذکره فی صاحب الزمان [وسیأتی فی المنتظر]، وهو القائم بالحق وقد ذکرنا ألقابه فیما تقدم على مقتضى الترتیب الذی التزمناه، وکان مولده کما ذکرناه سنة خمس أو سنة سبع وخمسین ومائتین قبل مضی أبیه بسنتین وسبعة أشهر وکان مولده لیلة النصف من شعبان وله قبل قیامه غیبتان، إحداهما أطول من الاخرى جاءت بذلک الأخبار

    [[21]] تاریخ الإسلام  ج 51   ص 82 وفی وقتنا هذا الإمام المؤرخ العلامة أبو الفضل عبد الرزاق بن أحمد ابن الفوطی مؤرخ عصره

    [[22]] معجم الذهبی  ج 1   ص 102 عبد الرزاق بن أحمد بن محمد بن أبی المعالی المحدث البارع العالم المتفنن مؤرخ الدنیا کمال الدین الشیبانی البغدادی ابن الفوطی صاحب التصانیف

    [[23]] الوافی بالوفیات  ج 18   ص 250 عبد الرزاق بن أحمد بن محمد بن أحمد بن الصابونی الشیخ الإمام المحدث المؤرخ العلامة الإخباری النسابة الفیلسوف الأدیب کمال الدین الشیبانی البغداذی ابن الفوطی صاحب التصانیف ولد سنة اثنتین وأربعین وست مائة وتوفی سنة ثلاث وعشرین وسبع مائة

    [[24]] طبقات الحفاظ  ج 1   ص 519

    [[25]] الفصول المهمة فی معرفة الائمة ، ص 278 پی دی اف / خلّف أبو محمّد الحسن من الولد ابنه الحجّة القائم المنتظر لدولة الحقّ ، وکان قد أخفى مولده وستر أمره لصعوبة الوقت وشدّة طلب السلطان وتطلّبه للشیعة وحبسهم والقبض علیهم ، وتولّى جعفر بن علی أخوه وأخذ ترکته واستولى علیها وسعى فی حبس جواری أبی محمّد وشنع على أصحابه عند السلطان ، وذلک لکونه أراد القیام علیهم مقام أخیه فلم یقبلوه لعدم أهلیته لذلک

    [[26]] الضوء اللامع  ج 5   ص 283 علی بن محمد بن أحمد بن عبد الله نور الدین الأسفاقسی الغزی الأصل المکی المالکی ویعرف بابن الصباغ . ولد من ذ الحجة سنة أربع وأربعین وثمانین وسبعمائة ونشأ بها فحفظ القرآن والرسالة فی الفقه ابن مالک وعرضهما على الشریف الرحمن الفاسی وعبد الوهاب بن العفیف الیافعی والجمال ابن ظهیر وقربیه أبی السعود النووی وعلی بن محمد بن أبی بکر الشیبی ومحمد ابن سلیمان بن أبی بکر البکری ، وأجاز له وأخذ فی الفقه عن أولهم والنحو عن الجلال عبد الواحد المرشدی وسمع على الزین المراغی سداسیات الرازی ... وله مؤلفات منها الفصول المهمة لمعرفة الأئمة وهم اثنا عشر ... أجاز لی  ومات فی ذی القعدة وخمسین ودفن بالمعلاة سامحه الله وإیانا

    [[27]] الأعلام للزرکلی ، ج 5 ص 8 سایت شامله / ابن الصباغ (784 - 855 هـ = 1383 - 1451 م): علی بن محمد بن أحمد، نور الدین ابن الصباغ: فقیه مالکی. من أهل مکة، مولدا ووفاة. أصله من سفاقس. له کتب، منها " الفصول المهمة لمعرفة الائمة

    [[28]] صحاح الأخبار فی نسب السادة الفاطمیة الأخیار ، ص 49-54 پی دی اف /  ( وروى العارفون من سلف أهل البیت) أن الإمام الحسین علیه السلام لما انکشف له فی سره أن تولى الخلافة الروحیة التی هی الغوثیة والإمامة الجامعة فیه وفی بنیه على الغالب استبشر بذلک وباع فی الله نفسه لنیل هذه النعمة المقدسة فمن الله علیه بأن جعل فی بیته کبکة الإمامة وختم بنیه هذا الشأن على أن الحجة المنتظر الإمام المهدی علیه السلام من ذریته الطاهرة وعصابته الزاهرة ..... فالحسن العسکری علیه السلام أعقب صاحب السرداب الحجة المنتظر ولی الله الإمام محمد المهدی علیه السلام

    [[29]] الأعلام للزرکلی ، ج 6 ص 238 سایت شامله / المخزومی (793 - 885 هـ = 1391 - 1480 م): محمد بن عبد الله بن محمد المخزومی الرفاعی الحسینی، سراج الدین: شیخ الإسلام فی عصره. ولد بواسط (فی العراق) ورحل إلى الشام ومصر. وتوفی ببغداد. له مؤلفات، منها (البیان فی تفسیر القرآن) و (صحاح الاخبار فی نسب السادة الفاطمیة الاخیار ...

    [[30]] وسیلة الخادم الی المخدوم، صفحه ۲۷۸-279 پی دی اف

    [[31]] الضوء اللامع  ج 6   ص 171 فضل الله بن روزبهان بن فضل الله الأمین أبو الخیر ابن القاضی بأصبهان أمین الدین الخنجی الأصل الشیرازی الشافعی الصوفی ویعرف بخواجه ملا

    [[32]] الائمة الاثنى عشر ، ص 118 پی دی اف / وقد رتّبت تراجم هؤلاء الأئمة الاثنی عشر ، رضی الله عنهم ، على ترتیب النظم المتقدّم. وهو حسن لذکر تراجم الأبناء عقیب تراجم الآباء ... وقد نظمتهم على ذلک فقلت: علیک بالأئمّة الاثنی عشر *** من آل بیت المصطفى خیر البشر ؛ ... محمّد التّقی قلبه معمور *** على التّقى درّه منثور ؛ وَالْعَسْکَرِی الْحَسَنُ الْمُطَهَّرُ *** مُحَمَّدٌ الْمَهْدِی سَوْفَ یظْهَرُ

    [[33]] الکواکب السائرة بأعیان المئة العاشرة  ج 1   ص 231 محمد بن علی، بن محمد الشیخ الإمام العلامة المسند المفنن الفهامة، شمس الدین أبو عبد الله، ابن الشیخ علاء الدین، ابن الخواجه شمس الدین الشهیر بابن طولون، الدمشقی الصالحی الحنفی، المحدث النحوی

    [[34]] الأعلام للزرکلی ، ج 6 ص 291 سایت شامله / ابن طولون (880 - 953 هـ = 1475 - 1546 م): محمد بن علی بن أحمد (المدعو محمد) ابن علی بن خمارویه بن طولون الدمشقی الصالحی الحنفی، شمس الدین: مؤرخ، عالم بالتراجم والفقه. من أهل الصالحیة بدمشق، ونسبته إلیها

    [[35]] فتاوی الرملی ، ورقه 7 مخطوط ، رقم النسخه:  ۳۴۰۰۳۰ مخطوط / سئل رضی الله عنه: عن مولانا المهدی هل هو موجود الآن أم لا؟ فأجاب: قد قرأ علی شخص من مدة طویلة کتابا فی أصول الدین ولا أحفظ الآن اسمه فذکر أن المهدی موجود فی البلد الفلانیة وسماها وأن طول الأزمنة لا تؤثر فیه انتهى

    [[36]] سبل الهدى والرشاد  ج 2   ص 117 وسألت شیخنا الإمام العلامة شیخ الإقراء بدمشق وإمام جامعها أبا العباس أحمد شهاب الدین الرملی ثم الدمشقی الشافعی لما قدم الدیار المصریة فی آخر عمره أن ینظم أسماء المذکورین قبل أن أظفر بجماعة لبسوا فی نظمه

    [[37]] الکواکب السائرة بأعیان المئة العاشرة  ج 1   ص 124 والشیخ الصالح الولی عبد الوهاب الشعراوی، والشیخ العلامة فقیه مصر شهاب الدین الرملی القاهری، وولده شیخنا العلامة شمس الدین الرملی ...

    [[38]] الیواقیت و الجواهر، ج 1 ص 561-562 ، مبحث 65 پی دی اف / المبحث الخامس والستون : فی بیان أن جمیع أشراط الساعة التی أخبرنا الشارع صلی الله علیه وسلم حق لابد أن یقع کلها قبل قیام الساعة وذلک کخروج المهدی ثم الدجال ثم نزول عیسی وخروج الدابة وطلوع الشمس من مغربها ورفع القرآن وفتح سد یأجوج ومأجوج ، حتی لو لم یبق من الدنیا إلا مقدار یوم واحد لوقع ذلک کله ... وذلک الاضمحلال یکون بدایته سنة ثلاثین من القرن الحادی عشر، فهناک یترقب خروج المهدی. وهو من أولاد الإمام حسن العسکری , ومولده علیه السلام لیلة النصف من شعبان سنة خمس وخمسین ومائتین، وهو باق إلی أن یجتمع بعیسی بن مریم علیه السلام، فیکون عمره إلی وقتنا هذا ـ وهو سنة ثمان وخمسین وتسعمائة ـ سبعمائة سنه وست سنین

    [[39]] بغیة المسترشدین فی تلخیص فتاوى بعض الأئمة من العلماء المتأخرین ، ص 636 برنامه ی سایت شامله / [فائدة]: نقل السیوطی عن شیخه العراقی أن المهدی ولد فی سنة 255, قال: ووافقه الشیخ علی الخوَاص, فیکون عمره فی وقتنا سنة 958, 703 سنوات أهـ. وذکر أحمد الرملی أن المهدی موجود, وکذلک الشعرانی أهـ من خط الحبیب علوی بن أحمد الحداد, وعلى هذا یکون عمره فی سنة 1301, 1046 سنة

    [[40]] روح المعانی  ج 1   ص 221 مولانا الشعرانی وهو من أکابر أهل السنة بل من مشایخ أهل الله تعالى

    [[41]] أخبار الدول وآثار الأول ، ج 1 ص 353-354 پی دی اف / فی ذکر أبی القاسم محمد الحجة الخلف الصالح: وکان عمره عند وفاة أبیه خمس سنین ، أتاه الله فیها الحکمة کما أوتیها یحیی علیه السلام صبیاً ، وکان مربوع القامة ، حسن الوجه والشعر ، أقنی الأنف ، أجلی الجبهة .... وإتفق العلماء علی أن المهدی هو القائم فی آخر الوقت ، وقد تعاضدت الاخبار علی ظهوره، وتظاهرت الروایات علی اشراق نوره، وستسفر ظلمة الاَیام واللیالی بسفوره، وینجلی برؤیته الظلم انجلاء الصبح عن دیجوره، ویسیر عدله فی الآفاق فیکون أضوء من البدر المنیر فی مسیره

    [[42]] أخبار الدول وآثار الأول ، ج 1 مقدمة المحقق ، با تحقیق دکتر فهمی سعد و دکتر احمد حطیط / پی دی اف / عاصر القرمانی اربعة من سلاطین العثمانیین ، تمیزت عهودهم بسلسلة من الحروب، خاضتها السلطنة شرقا وغربا ، فضلا عن حرکات التمرد والثورات الداخلیة التی واجهتها . ففی الشرق ، توجهت أنظار السلطنة شطر فارس ، وشهدت المواجهة مع الدولة الصفویة صراعاً مریراً  ...

    [[43]] خلاصة الأثر فی أعیان القرن الحادی عشر  ج 1   ص 209-210 أحمد بن سنان المعروف بالقرمانی الدمشقی صاحب التاریخ المشهور وأحد الکتاب المشهورین کان کاتبا منشئا حسن العبارة ... وکان له حشمة وإنصاف فی کثیر من الأمور وجمع تاریخه الشائع وتعرض فیه لکثیر من الموالی والأمراء المتأخرین وسماه أخبار الدول وآثار الأول وکانت ولادته فی سنة تسع وثلاثین وتسعمائة وتوفی یوم الخمیس تاسع عشری شوال سنة تسع عشرة بعد الألف ودفن بمقبرة الفرادیس رحمه الله تعالى

    [[44]] هدیة العارفین أسماء المؤلفین وآثار المصنفین  ج 5   ص 159 القرمانی : أحمد بن سنان الدین بن یوسف بن أحمد الدمشقی المعروف بالقرمانی کان نائبا على وقف الحرمین بالشام ولد سنة 939 وتوفی سنة 1019 تسع عشرة وألف . صنف أخبار الدول وآثار الأول فی التاریخ

    [[45]] الأعلام للزرکلی ، ج 1 ص 275 سایت شامله / القرمانی (939 - 1019 هـ = 1532 - 1610 م) أحمد بن یوسف بن أحمد بن سنان القرمانی الدمشقی: مؤرخ منشئ، حسن المحاضرة، رقیق المعاشرة. ولد ونشأ فی دمشق وتولى فیها النظر فی وقف الحرمین. له التاریخ المعروف بتاریخ القرمانی واسمه (أخبار الدول وآثار الاول - ط) و (الروض النسیم فی مناقب السلطان إبراهیم - خ) ومات فی دمشق

     

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی