حجیت سنت از منظر قرآن
با نگاهی کلی به آیات قرآن کریم روشن می شود که یک آیه زمانی مستقلا حجیت می یابد که آیه ای مخالف آن در قرآن وجود نداشته باشد؛ به عبارت دیگر: آیات به ظاهر ضد و نقیض را باید در کنار هم دید و آنها را جمع کرد.
به نمونه هایی از آیات به ظاهر ضد و نقیض، ولی قابل جمع قرآن توجه کنید:
شفا و درمان از خداست: ((وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ.))[1]
امّا همین شفا را خداوند در عسل قرار داده است: ((فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ.))[2]
هر چند خداوند کارها را تدبیر می کند:((یُدَبِّرُ الأمْرَ.))[3]
امّا فرشتگان واسطه تدبیر او هستند:((فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً.))[4]
هر چند خداوند جان ها را می گیرد:((اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ.))[5]
امّا به وسیله ی ملک الموت جان ها را می گیرد:((یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ.))[6]
هر چند خداوند مردگان را زنده می کند: ((وَ اللَّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ.))[7]
ولی حضرت عیسی علیه السلام هم به اذن خدا مرده زنده می کند:((أُحْیِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ.))[8]
با اینکه خداوند بادها را جابجا می کند: ((اللَّهُ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ.))[9]
ولی آن را به تسخیر سلیمان نبی علیه السلام در می آورد: ((فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْری بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ.))[10]
درست است که خداوند عالم الغیب است: ((عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا.))[11]
ولی مقداری از آن را به فرستاده هایش می دهد: ((إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ.))[12]
اگر چه خداوند هدایت می کند: ((أَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ.))[13]
ولی پیامبر هم هدایت می کند: ((إِنَّکَ لَتَهْدی إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.))[14]
و امامان هم هدایت می کنند: ((وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا.))[15]
اگر چه عزت کلا از آن خداست: ((فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا...))[16]
ولی برای رسول و مومنین نیز می باشد: ((وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ...))[17]
و ختم کلام را اختصاص می دهیم به آیات روشن قرآن:
اگرچه آیات قرآن روشن هستند: ((وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ ... .))[18]
اما فقط برای عده ی خاصی از بندگان خدا که از علم خدادادی برخوردارند، این آیات روشن هستند:
((بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ ... .))[19]
«بلکه [قرآن] آیاتى روشن در سینه هاى کسانى است که علم [الهى] یافتهاند.»
و تنها فرستادگان خدا می توانند با این آیات روشن، مردم را هدایت کنند:
((هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ... .))[20]
«او کسى است که بر بنده خود آیات روشنى فرو مىفرستد، تا شما را از تاریکیها به سوى نور بیرون کشاند.»
((رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ.))[21]
«رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، از تاریکیها بسوی نور خارج سازد.»
در ادامه به چند دسته از آیات قرآن اشاره می کنیم:
اول: دسته ای که عمومیت هدایت گری قرآن را نفی می کنند.
دوم: دسته ای که به امکان گمراه کنندگی قرآن اشاره دارند.
سوم: دسته ای که به نیازمندی به رسولان در کنار کتاب الهی برای هدایت اشاره دارند.
چهارم: دسته ای که به نیازمندی قرآن به رسول اشاره دارند.
پنجم: دسته ای که به وجوب اطاعت از رسول اشاره دارند.
ششم: دسته ای که به حجیت سنت به طور مستقل اشاره دارند.
هفتم: دسته ای که به مقام های متعدد رسولان (نه فقط پیام رسانی) اشاره دارند.
دسته ی اول: آیاتی که عمومیت هدایتگری قرآن را نفی می کنند
((ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ)) «= آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.»[22]
((وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ)) «= ما کتابی برای آنها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهی شرح دادیم؛ (کتابی) که مایه هدایت و رحمت برای جمعیّتی است که ایمان میآورند.»[23]
((طس تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ، هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ)) «= طس - این آیات قرآن و کتاب مبین است. وسیله هدایت و بشارت برای مؤمنان است.»[24]
((تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ، هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ)) «= این آیات کتاب حکیم است. مایه هدایت و رحمت برای نیکوکاران است.»[25]
دسته ی دوم: آیاتی که به امکان گمراه کنندگی قرآن اشاره دارند
((إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۘ یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا ۚ وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ .))[26]
«خداوند از این که به (موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمیکند. (در این میان) آنان که ایمان آوردهاند، میدانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیمودهاند، (این موضوع را بهانه کرده) میگویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت میکند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه میسازد.»
((هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ.))[27]
«او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات «محکم» [= صریح و روشن] است؛ که اساس این کتاب میباشد؛ (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف میگردد.) و قسمتی از آن، «متشابه» است [= آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن میرود.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنهانگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند)؛ و تفسیر (نادرستی) برای آن میطلبند؛ در حالی که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمیدانند. (آنها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی می گردند،) میگویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم؛ همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمیشوند.»
((وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ۙ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا = و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید.))[28]
((وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِیًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آیَاتُهُ أَأَعْجَمِیٌّ وَعَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى أُولَئِکَ یُنَادَوْنَ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ.))[29]
«و اگر ما این قرآن را به زبان عجم میفرستادیم ، کافران میگفتند: چرا آیات این کتاب مفصل و روشن (به زبان عرب) نیامد (تا ما قوم عرب ایمان آوریم)؟ ای عجب آیا کتاب عجمی بر رسول و امت عربی نازل میشود؟! (اکنون که بدون عذر ایمان نمیآرند) به آنها بگو: این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاست و اما آنان که ایمان نمیآرند گوشهایشان (از شنیدن کلام حق) گران است و این قرآن بر آنها موجب کوری (جهل و ضلالت) است؛ آن مردم (نادان به این کتاب حق گوش فرا نمیدارند، گویی که) از مکانی بسیار دور (از سعادت و ایمان) به این کتاب حق دعوت میشوند.»
دسته ی سوم: آیاتی که به نیازمندی به رسولان در کنار کتاب الهی اشاره دارند
((وَإِذْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ)) «= و (نیز به خاطر آورید) هنگامی را که به موسی، کتاب و وسیله تشخیص (حق از باطل) را دادیم؛ تا هدایت شوید.»[30]
((رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.))[31]
«پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی.»
دسته ی چهارم: آیاتی که به نیازمندی قرآن به رسول اشاره دارند
((کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ.))[32]
«چنان که در میان شما پیامبرى از خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما تلاوت کند و [از زشتىها] پاکتان سازد و کتاب و حکمتتان بیاموزد و آنچه را نمىدانستید تعلیمتان دهد.»
((وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَىٰ عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ ۗ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ.))[33]
«و چگونه ممکن است شما کافر شوید، با اینکه (در دامان وحی قرار گرفتهاید، و) آیات خدا بر شما خوانده میشود، و پیامبر او در میان شماست؟! (بنابر این، به خدا تمسّک جویید!) و هر کس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست، هدایت شده است.»
((إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا.))[34]
«ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنی؛ و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی.»
((الر ۚ کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ.))[35]
«الر، (این) کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها به سوی روشنایی بفرمان پروردگارشان در آوری، بسوی راه خداوند عزیز و حمید.»
((رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ.))[36]
«رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، از تاریکیها بسوی نور خارج سازد.»
((وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ .))[37]
«و ما این ذکر را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی؛ و شاید اندیشه کنند.»
((وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ ۙ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ .))[38]
«ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی؛ و (این قرآن) مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان میآورند.»
((إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ، فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ ، لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ)) «= که آن، قرآن کریمی است، که در کتاب محفوظی جای دارد ، و جز پاکان نمیتوانند به آن دست یابند.»[39]
مراد از مطهرون هم اهل بیت علیهم السلام هستند که در آیه ی تطهیر به آن تصریح شده است:
((إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا)) «= خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»[40]
و این تفسیر، کاملا منطبق بر آن آیه ای است که علم قرآن را منحصر به اشخاصی می داند که به آنها علم الهی داده شده است:
((بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ)) «= بلکه [قرآن] آیاتى روشن در سینههاى کسانى است که علم [الهى] یافتهاند.»[41]
و بدینوسیله ((تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ)) بودن قرآن و اینکه هیچ تر و خشکی نیست، مگر آنکه در قرآن مسطور است، معنا پیدا می کند:
((وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ.)) [42]
«و روزی که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمیانگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمیدهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است.»
((وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ .))[43]
«و کلیدهای خزائن غیب نزد اوست، کسی جز او بر آن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را میداند و هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه او آگاه است و نه هیچ دانهای در زیر تاریکیهای زمین و نه هیچ تر و خشکی، جز آنکه در کتابی مبین مسطور است.»
و البته قرآن در آیه دیگر تصریح کرده است که علم اینها در نزد امام است:
((إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ .))[44]
« آری! همین ماییم که همواره مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و (نیز) آثارشان را ثبت و ضبط میکنیم و هر چیزی را در پیشوا و امامی روشنگر برشمردهایم.»
دسته ی پنجم: آیاتی که به وجوب اطاعت از رسول اشاره دارند
((قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.))[45]
«بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.»
((قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ)) «= بگو: «از خدا و فرستاده (او)، اطاعت کنید! و اگر سرپیچی کنید، خداوند کافران را دوست نمیدارد.»[46]
((وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ)) «= و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید.»[47]
((تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ ۚ وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ وَذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.))[48]
«اینها مرزهای الهی است؛ و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، (و قوانین او را محترم بشمرد،) خداوند وی را در باغهایی از بهشت وارد میکند که همواره، آب از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن میمانند؛ و این، پیروزی بزرگی است!»
((وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِینٌ .))[49]
«و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند؛ و برای او مجازات خوارکنندهای است.»
((یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا.))[50]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.»
((مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا)) «= کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم.»[51]
((قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ مَا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ.))[52]
« بگو: خدا را اطاعت کنید، و از پیامبرش فرمان برید! و اگر سرپیچی نمایید، پیامبر مسؤول اعمال خویش است و شما مسؤول اعمال خود! امّا اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد؛ و بر پیامبر چیزی جز رساندن آشکار نیست.»
((وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِینًا.))[53]
«هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.»
((وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا)) «= و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است.»[54]
((یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ)) «= ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید رسول (خدا) را، و اعمال خود را باطل نسازید.»[55]
((وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَمَنْ یَتَوَلَّ یُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِیمًا.))[56]
«و هر کس خدا و رسولش را اطاعت نماید، او را در باغهای (از بهشت) وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ و آن کس که سرپیچی کند، او را به عذاب دردناکی گرفتار میسازد.»
((وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ)) «= و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمیکند، خداوند، آمرزنده مهربان است.»[57]
((إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا.))[58]
«کسانی که خدا و پیامبرانِ او را انکار میکنند، و میخواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و میگویند: «به بعضی ایمان میآوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و میخواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند.»
((أُولَٰئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا)) «= آنها کافران حقیقیاند؛ و برای کافران، مجازات خوارکنندهای فراهم ساختهایم.»[59]
و چقدر زیبا این دو آیه ی فوق ، قرآن بسندگان را وصف می کند.
دسته ی ششم: آیاتی که به حجیت سنت به تنهایی اشاره دارند
آیات دسته ی پنجم در وجوب اطاعت از رسول ، خود بیانگر حجیت سنت به تنهایی هستند ؛ اما آیاتی نیز وجود دارند که با صراحت بیشتری این مطلب را بیان می کنند ؛
((وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ۖ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.))[60]
« ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم؛ تا برای آنها آشکار سازد؛ سپس خدا هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) هدایت میکند؛ و او توانا و حکیم است.»
((وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَىٰ)) «= و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید؛ آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست.»[61]
((وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ .))[62]
«آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید؛ و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است.»
اگرچه ابتدای این آیه از غنایم صحبت می کنند ؛ اما حکم این قسمت از آیه مطلق است و محدود به بحث غنائم نیست.
دسته ی هفتم: آیاتی که به مقام های متعدد رسولان اشاره دارند
بر خلاف ادعای برخی گمراهان که نقش حضرت رسول صلی الله علیه وآله را در حد یک پستچی می دانند که تنها وظیفه اش رساندن قرآن بود، قرآن کریم نقش ها و وظایف متعددی را برای پیامبران و به خصوص آن حضرت می شمارد:
در دسته ی چهارم، آیات مربوط به آن را آوردیم.
((کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ.))[63]
«همانگونه (که با تغییر قبله، نعمت خود را بر شما کامل کردیم،) رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم؛ تا آیات ما را بر شما بخواند؛ و شما را پاک کند؛ و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد؛ و آنچه را نمیدانستید، به شما یاد دهد.»
همان.
همان.
همان.
((فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ.))«= ما آن را بر زبان تو آسان ساختیم، شاید آنان متذکّر شوند.»[64]
((فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا)) «= و ما فقط آن را بر زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزگاران را بوسیله آن بشارت دهی، و دشمنان سرسخت را با آن انذار کنی.»[65]
((رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ.))[66]
« رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، از تاریکیها بسوی نور خارج سازد.»
((وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ)) «= و تو مسلّماً به سوی راه راست هدایت میکنی.»[67]
((وَدَاعِیًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا)) «= و تو را دعوتکننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنیبخش.»[68]
((لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا .))[69]
«مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.»
((یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا.))[70]
« ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.»
((وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلَّا قَلِیلًا.))[71]
«و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع میسازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید (و گمراه میشدید).»
((وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ ۙ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ.)) [72]
« ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی؛ و (این قرآن) مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان میآورند.»
((إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا .))[73]
«ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنی؛ و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی.»
نکته ی قابل توجه دیگر اینکه اگر رسول خدا صلی الله علیه وآله فقط وظیفه ی پیام رسانی داشتند، پس چرا نزول این پیام 23 سال طول کشید ؟! آیا بهتر نبود که پیامبر صلی الله علیه وآله به هر کسی که مسلمان میشد، یک کتاب قرآن میداد و می فرمود که دیگر شما را با من کاری نیست و بروید پی کارتان؟! چرا چنین نکرد؟
[[1]] شعراء:80
[[2]] نحل: 69
[[3]] یونس: 3
[[4]] نازعات: 5
[[5]] زمر: 42
[[6]] سجده: 11
[[7]] آل عمران: 156
[[8]] آل عمران: 49
[[9]] روم: 48
[[10]] ص: 36
[[11]] جن: 26
[[12]] جن: 27
[[13]] حج: 16
[[14]] شوری: 52
[[15]] انبیاء: 73
[[16]] فاطر: 10
[[17]] منافقون: 8
[[18]] بقره: 99
[[19]] عنکبوت: 49
[[20]] حدید: 9
[[21]] طلاق: 11
[[22]] بقره: 2
[[23]] اعراف: 52
[[24]] نمل: 1و2
[[25]] لقمان: 2و3
[[26]] بقره: 26
[[27]] آل عمران: 7
[[28]] اسراء: 82
[[29]] فصلت: 44
[[30]] بقره: 53
[[31]] بقره: 129
[[32]] بقره: 151
[[33]] آل عمران: 101
[[34]] نساء: 105
[[35]] ابراهیم: 1
[[36]] طلاق: 11
[[37]] نحل: 44
[[38]] نحل: 64
[[39]] واقعه: 77-79
[[40]] احزاب: 33
[[41]] عنکبوت: 49
[[42]] نحل: 89
[[43]] اعراف: 59
[[44]] یس:12
[[45]] آل عمران: 31
[[46]] آل عمران:32
[[47]] آل عمران:132
[[48]] نساء: 13
[[49]] نساء: 14
[[50]] نساء: 59
[[51]] نساء: 80
[[52]] نور:54
[[53]] احزاب: 36
[[54]] احزاب: 71
[[55]] محمد: 33
[[56]] فتح: 17
[[57]] حجرات: 14
[[58]] نساء:150
[[59]] نساء:151
[[60]] ابراهیم: 4
[[61]] نجم: 3و4
[[62]] حشر:7
[[63]] بقره: 151
[[64]] دخان: 58
[[65]] مریم:97
[[66]] طلاق:11
[[67]] شوری:52
[[68]] احزاب: 46
[[69]] احزاب: 21
[[70]] نساء: 59
[[71]] نساء:83
[[72]] نحل:64
[[73]] نساء: 105
- ۹۹/۰۴/۱۳