پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    حجیت سنت و اهمیت آن از منظر روایات نبوی

    حسین قربانی | شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۱۲ ب.ظ

    در کتب اهل سنت دو روایت اساسی نقل شده که در بحث اثبات امامت در قرآن بسیار اهمیت دارد؛ یکی باطن داشتن قرآن و محتاج تفسیر و مفسر بودنش و دیگری همردیفی سنت با قرآن. روایاتی نیز درباره ی امر و توصیه ی پیامبر صلی الله علیه وآله به نوشتن احادیث نبوی وارد شده است.

    یکم: قرآن ظاهر و باطن دارد

    طبق روایات صحیح اهل سنت، قرآن ظاهر و باطن دارد و سنت همراه آن نازل شده است.

    رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «قرآن در هفت حرف نازل شده است که برای هر آیه‌ای از آن ظاهر و باطنی است.»[[1]]

    این روایت را ابن حبان در صحیحش نقل کرده و شعیب الارنؤوط سندش را حسن دانسته است[[2]] و نیز ابویعلی موصلی در مسندش نقل کرده و سلیم حسین اسد[[3]] و شعیب الارنؤوط سندش را تصحیح کرده اند.[[4]]

    عبد الرئوف مناوی در شرح خود درباره مطالبی که سیوطی در الجامع الصغیر آورده است، می‌گوید:

    «قرآن در هفت حرف نازل شده است که برای هر حرفی از آن ظاهر و باطنی هست. ظاهر آن چیزی است که تاویل و شناخت آن به سادگی قابل فهم و برداشت می‌باشد و باطن آن چیزی است که تفسیر و محتوای آن آشکار و ظاهر نیست.»[5]

    ابن تیمیه نیز بطن داشتن قرآن را مسلّم دانسته و گفته است:

    «اگر باطن قرآن با ظاهر آن مخالفت نداشته باشد، نمی‌توان گفت که به خاطر مخالفت باطن با ظاهر معلوم، باطل است؛ آنگاه اگر حقانیت مطلب دانسته شد، قبول می‌شود و اگر بطلان آن دانسته شد، رد می‌شود.»[6]

    دوم: سنت همراه قرآن نازل شده است

    همچنین رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «بدانید که به من کتاب داده شده و مانند آن همراهش است.»[[7]]

    این روایت را احمد بن حنبل نقل کرده و شعیب الارنؤوط[[8]] و ألبانی[[9]] سندش را تصحیح کرده اند.

    علمای عامه تصریح کرده اند که مراد از «ومثله معه» سنت است:

    عبد العزیز بن باز

    عبد العزیز بن باز، مفتی سابق عربستان سعودی، درباره ی حدیث فوق می گوید:

    «این حدیث از احادیث صحیح و ثابت از پیامبر صلی الله علیه وآله است و معنی این فرمایش آن حضرت که: «و مانند آن همراهش است» این است که خداوند وحی دیگری به حضرت اعطا کرده اند و آن سنت است که قرآن را تفسیر می کند و معنایش را روشن می سازد.»[[10]]

    ابن قیّم جوزیه

    ابن قیم جوزیه (شاگرد ابن تیمیه) در مورد عذاب قبر (که به صورت مستقیم و صریح در قرآن از آن سخنی گفته نشده) کلام جالبی دارد و می گوید:

    «مساله ی هشتم: قول سوال کننده که حکمت این که عذاب قبر با وجود نیاز شدید به دانستنش در قرآن ذکر نشده است چیست تا از آن بر حذر بدارد و بترساند؟ که جواب را از دو جهت می دهیم: مجمل و مفصل.

     اما پاسخ مجمل این که خداوند دو نوع وحی بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل کرده و بر بندگانش ایمان و عمل به آنها را واجب گردانیده است و آن قرآن و سنت است و خداوند فرموده است: ((و خداوند بر تو کتاب و حکمت را نازل کرد.))[11] و در آیه ی دیگر فرموده است: ((اوست آن که در میان درس ناخوانده‌ها پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها مى‌خواند و پاکشان مى‌سازد و کتاب و حکمتشان مى‌آموزد، و حقا که از پیش در گمراهی آشکارى بودند))[12] و نیز فرموده است: ((آنچه را در خانه‌های شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده می‌شود یاد کنید.))[13]و منظور از کتاب، قرآن و منظور از حکمت، سنت است به اتفاق سلف. و وجوب تصدیق و ایمان به آنچه پیامبر صلی الله علیه وآله از جانب خدا به آن خبر داده است (یعنی احادیث نبوی) مانند وجوب ایمان به چیزی است که خداوند از زبان پیامبر صلی الله علیه وآله به آن خبر داده است و این، اصلی مورد اتفاق بین مسلمانان است و جز غیر مسلمان آن را انکار نمی کند و پیامبر صلی الله علیه وآله فرموده است: «به من کتاب داده شده است و مانند آن همراهش است».»[14]

    ابن عثیمین

    وی در پاسخ به اشکال کسانی که می گویند چطور خداوند در قرآن فرموده است: «این قرآن بیانگر همه چیز است» ، حال آنکه حتی تعداد نمازهای پنجگانه و تعداد رکعات هر کدام از آن ها در قرآن نیامده، سنت را یکی از دو وحی دانسته است:

    «خداوند متعال در کتابش برای ما بیان فرموده اند که بر ما واجب است که هر چه پیامبر صلی الله علیه وآله فرموده است را اخذ کنیم و آیات ((هرکس از رسول اطاعت کند ، از خدا اطاعت کرده است)) و ((هر آنچه که رسول به شما داد بگیرید و از هر آنچه که شما را از آن نهی کرد ، بپرهیزید)) بر این امر دلالت دارند. پس هر آنچه سنت آن را بیان کرده است، قرآن بر آن دلالت دارد؛ چرا که سنت یکی از دو قسمت وحی است که خداوند آن را بر پیامبرش نازل کرده و آن را به او آموخته است، همانطور که خداوند فرموده است: ((و خداوند بر تو کتاب و حکمت را نازل فرمود)) و بر این مبنا هر آنچه در سنت آمده، در واقع در قرآن آمده است.»[15]

    وی همچنین در تفسیر آیه ی 59 سوره ی نساء می گوید:

    « 3- اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله به صورت استقلالی واجب است و پیروی از پیامبر صلی الله علیه وآله مانند پیروی از خداوند است بنا بر قول خداوند که: ((از خدا اطاعت کنید و از رسول اطاعت کنید))؛ چرا که خداوند دوباره فعل ((اطاعت کنید)) را آورده است و اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله را به دنبال اطاعت از خداوند قرار نداده است.

    4-[این آیه] پاسخ به کسی است که به سنت کافر است و می گوید: بجز آنچه در قرآن آمده است را قبول نمی کنیم؛ چرا که خداوند اطاعت از پیامبر را به صورت مستقل قرار داده [و به آن امر کرده است] و حقیقت آن است که کسی که چنین کلامی را می گوید (یعنی فقط قرآن)، از آنچه در قرآن آمده پیروی نمی کند؛ چون که قرآن امر کرده که از پیامبر صلی الله علیه وآله پیروی شود و فرموده است: ((بگو: ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم؛ همان خدایی که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست؛ معبودی جز او نیست؛ زنده می‌کند و می‌میراند؛ پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده‌اش، آن پیامبر درس نخوانده‌ای که به خدا و کلماتش ایمان دارد؛ و از او پیروی کنید تا هدایت یابید)) (اعراف: 158) و نگفته است از پیامبر در صورتی پیروی کنید که اصل آن در قرآن باشد؛ بلکه [پیروی از پیامبر] امری عام است.»[16]

    سوم: طلب مغفرت پیامبر (ص) برای ناقلان احادیث نبوی

    ابن حبان در صحیحش با دو سند روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:

    «خدا بیامرزد مردی را که سخنی از من بشنود و نگاهدارد تا به دیگری برساند.»

    شعیب الارنؤوط در تحقیق کتاب صحیح ابن حبان، یکی از طرقش را صحیح[[17]] و دیگری را حسن[[18]] دانسته است.

    چهارم: امر پیامبر (ص) به نوشتن احادیث

    احمد بن حنبل در مسندش با سند صحیح (طبق نظر ارنؤوط)[[19]] از عبدالله بن عمرو بن عاص روایت کرده است که گفت:

    «من هر چیزی که از رسول خدا صلی الله علیه وآله می شنیدم، می نوشتم و قصد داشتم که آن ها را حفظ کنم؛ پس قریش من را نهی کردند و گفتند: تو هر چیزی که از رسول خدا صلی الله علیه وآله می شنوی، می نویسی، در حالی که رسول خدا صلی الله علیه وآله هم بشر است و در حالت خشم و رضا سخن می گوید! پس من از نوشتن دست کشیدم و آن را به رسول خدا صلی الله علیه وآله یادآور شدم. پس حضرت فرمود: بنویس، قسم به کسی که جان من در دست اوست، از من جز حق خارج نمی شود.»[[20]]

    البانی نیز این روایت را در کتاب السلسلة الصحیحة آورده است.[21]

     

    [[1]] أُنْزِلَ الْقُرْآنُ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ، لِکُلِّ آیةٍ مِنْهَا ظَهْرٌ وَبَطْنٌ

    [[2]] صحیح ابن حبان  ج 1 ص 276 ح 75 قال الأرنؤوط: إسناده حسن

    [[3]] مسند ابی یعلی الموصلی ، ج 9 ص 80 ح 5149 سایت شامله / قال حسین سلیم أسد: إسناده صحیح

    [[4]] مسند احمد بن حنبل ، ج 1 ص 445 ح 4252 سایت شامله / وأخرجه أبو یعلى بسند صحیح على شرط مسلم عن عبد الله بن مسعود ...

    [[5]]فیض القدیر بشرح الجامع الصغیر ج 3 ص 54 أنزل القرآن على سبعة أحرف لکل حرف منها ظهر وبطن، فظهره ما ظهر تأویله وعرف معناه وبطنه ما خفی تفسیره وأشکل فحواه

    [[6]] مجموع الفتاوى ج 13 ص 236 فإن الباطن إذا لم یخالف الظاهر لم یعلم بطلانه من جهة مخالفته للظاهر المعلوم، فإن علم أنه حق قبل وإن علم أنه باطل ردّ

    [[7]] أَلَا إِنِّی أُوتِیتُ الْکِتَابَ وَمِثْلَهُ مَعَهُ، أَلَا إِنِّی أُوتِیتُ الْقُرْآنَ وَمِثْلَهُ مَعَهُ

    [[8]] مسند احمد بن حنبل ، ج 4 ص 130 ح 17213 قال الارنؤوط: إسناده صحیح

    [[9]] الحدیث حجة بنفسه فی العقائد والأحکام ، ص 5 قال الألبانی: رواه أبو داود والترمذی والحاکم وصححه وأحمد بسند صحیح

    [[10]] مجموع فتاوی ابن باز ، ج 25 ص 58 سایت شامله / هذا حدیث من الأحادیث الصحیحة الثابتة عن رسول الله صلى الله علیه وسلم، ومعنى (ومثله معه) یعنی أن الله أعطاه وحیًا آخر وهو السنة التی تفسر القرآن وتبین معناه

    [[11]] نساء: 113

    [[12]] جمعه: 2

    [[13]] احزاب: 34

    [[14]] الروح  ج 1   ص 75 المسألة الثامنة وهی قول السائل ما الحکمة فیکون عذاب القبر لم یذکر فی القرآن مع شدة الحاجة إلى معرفته والإیمان به لیحذر ویتقى فالجواب من وجهین مجمل ومفصل أما المجمل فهو أن الله سبحانه وتعالى أنزل على رسوله وحیین وأوجب على عباده الإیمان بهما والعمل بما فیهما وهما الکتاب والحکمة وقال تعالى ( وأنزل الله علیک الکتاب والحکمة ) وقال تعالى ( هو الذى بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته ویزکیهم ویعلهم الکتاب والحکمة ) وقال تعالى ( واذکرن ما یتلى فی بیوتکم من آیات الله والحکمة ) والکتاب هو القرآن والحکمة هى السنة بانفاق السلف وما أخبر به الرسول عن الله فهو فی وجوب تصدیقه والإیمان به کما أخبر به الرب تعالى على لسان رسوله هذا أصل متفق علیه بین أهل الإسلام لا ینکره إلا من لیس منهم وقد قال النبی إنى أوتیت الکتاب ومثله معه

    [[15]] مجموع فتاوى ورسائل العثیمین ، ج 5 ص 245 سایت شامله / أن الله تعالى بین لنا فی کتابه أنه من الواجب علینا أن نأخذ بما قاله الرسول صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وبما دلنا علیه {مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ} {وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا} فما بینته السنة فإن القرآن قد دل علیه؛ لأن السنة أحد قسمی الوحی الذی أنزله الله على رسوله وعلمه إیاه کما قال الله تعالى: {وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ} وعلى هذا فما جاء فی السنة فقد جاء فی کتاب الله عز وجل

    [[16]] تفسیر العثیمین ، سورة النساء، ج1،ص450 پی دی اف / 3- وجوب طاعة الرسول صلى الله علیه وسلم استقلالاً ، وأن طاعته کطاعة الله؛ لقوله: (أطیعوا الله وأطیعوا الرسول)؛ لأنه أعاد الفعل : (أطیعوا)، ولم یجعل طاعة الرسول تابعة لطاعة الله. 4- الرد على من کفر بالسنة وقال: لا نقبل إلا ما جاء فی القرآن، لأن الله جعل طاعة الرسول صلى الله علیه وسلم مستقلة، والحقیقة أن الذی یقول هذا القول لم یتبع ما جاء به القرآن؛ لأن القرآن أمر بأن یتبع الرسول علیه الصلاة والسلام فقال: (قل یا أیها الناس إنّی رسول الله إلیکم جمیعاً الذی له مُلک السماوات والأرض لا إله إلا هو یحیی ویمیت فآمنوا بالله ورسوله النَّبی الأُمِّی الذی یُؤمن بالله وکلماتِه واتَّبعوه) [الأعراف: 158] ولم یقل: اتبعوه إن وجدتم لذلک أصلاً فی القرآن، بل هو أمر عام

    [[17]] صحیح ابن حبان  ج 1   ص 270 ح 67 قال شعیب الأرنؤوط : إسناده صحیح / أخبرنا أبو خلیفة قال حدثنا مسدد قال حدثنا یحیى بن سعید عن شعبة قال حدثنی عمر بن سلیمان هو ابن عاصم بن عمر بن الخطاب عن عبد الرحمن بن أبان هو ابن عثمان بن عفان عن أبیه قال خرج زید بن ثابت من عند مروان قریبا من نصف النهار فقلت ما بعث إلیه إلا لشیء سأله فقمت إلیه فسألته فقال أجل سألنا عن أشیاء سمعناها من رسول الله صلى الله علیه وسلم رحم الله امرأ سمع منی حدیثا فحفظه حتى یبلغه غیره فرب حامل فقه إلى من هو أفقه منه ورب حامل فقه لیس بفقیه ثلاث خصال لا یغل علیهن قلب مسلم إخلاص العمل لله ومناصحة أولاة الأمر ولزوم الجماعة فإن دعوتهم تحیط من ورائهم

    [[18]] صحیح ابن حبان  ج 1   ص 271 ح 68 قال شعیب الأرنؤوط : إسناده حسن / أخبرنا الحسن بن سفیان قال حدثنا صفوان بن صالح قال حدثنا الولید بن مسلم قال حدثنا شیبان قال حدثنی سماک بن حرب عن عبد الرحمن بن عبد الله عن أبیه ابن مسعود أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال رحم الله من سمع منی حدیثا فبلغه کما سمعه فرب مبلغ أوعى له من سامع

    [[19]]  مسند أحمد بن حنبل  ج 2   ص 162 ح 6510 قال شعیب الأرنؤوط : إسناده صحیح

    [[20]]  حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا یحیى بن سعید عن عبید الله بن الأخنس أنا الولید بن عبد الله عن یوسف بن ماهک عن عبد الله بن عمرو قال کنت أکتب کل شیء أسمعه من رسول الله صلى الله علیه وسلم أرید حفظه فنهتنی قریش فقالوا أنک تکتب کل شیء تسمعه من رسول الله صلى الله علیه وسلم ورسول الله صلى الله علیه وسلم بشر یتکلم فی الغضب والرضا فأمسکت عن الکتاب فذکرت ذلک لرسول الله صلى الله علیه وسلم فقال اکتب فوالذی نفسی بیده ما خرج منی الا حق

    [[21]] سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 4 ص 45 ح 1532 سایت شامله

     

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی