جهل ابوبکر به کیفر دزد
«از صفیه دختر ابو عبید آورده اند که به روزگار ابوبکر مردى دزدى کرد که یک دست و یک پا نداشت، پس ابوبکر خواست تا پاى دیگرش را قطع کند و دست او را واگذارد که با آن به شستشوى خود از آلودگى ها پردازد و او را سودمند افتد. پس عمر گفت: نه، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، باید دست دیگرش را ببرى. پس ابوبکر دستور داد تا دست دیگرش را بریدند.»
این روایت را بیهقی نقل کرده[[1]] و سندش حسن است.[[2]]
از شگفتى ها است که خلیفه کیفر دزد را نمى داند، با اینکه براى پاسدارى از آسایش همگان و آرامش روزگار و برکندن ریشه تباهى، از چشم گیرترین دستورهایی که باید دانست، همین است.
[[1]] سنن البیهقی الکبرى ج 8 ص 274 ح 17042 أخبرنا أبو حازم الحافظ وأبو نصر بن قتادة الأنصاری قالا ثنا أبو الفضل بن خمیرویه أنبأ أحمد بن نجدة ثنا سعید بن منصور ثنا عبد الرحمن بن أبی الزناد عن موسى بن عقبة عن نافع عن صفیة بنت أبی عبید أن رجلا سرق على عهد أبی بکر رضی الله عنه مقطوعة یده ورجله فأراد أبو بکر رضی الله عنه یقطع رجله ویدع یده یستطیب بها ویتطهر بها وینتفع بها فقال عمر لا والذی نفسی بیده لتقطعن یده الأخرى فأمر به أبو بکر رضی الله عنه فقطعت یده
[[2]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:
عمرو بن أحمد الأعرج: ثقة / محمد بن عبد الله الهروی: ثقة / أحمد بن نجدة الهروی: ثقة / سعید بن منصور الخراسانی: ثقة /عبد الرحمن بن أبی الزناد القرشی: صدوق / موسى بن عقبة القرشی: ثقة / نافع مولى ابن عمر: ثقة / صفیة بنت أبی عبید الثقفیة: لها ادراک
- ۹۹/۰۶/۰۷