پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    گزینش امیرالمومنین (ع) به وصایت، با سند حسن در کتب اهل سنت

    حسین قربانی | دوشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۹، ۰۴:۴۹ ب.ظ

    سلیمان بن احمد الطبرانی (متوفای 360 هـ) از ابو ایوب انصاری روایت می کند که گفت:

    «پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به فاطمه علیها السلام فرمودند: آیا نمی دانی که خداوند متعال به زمین نظاره کرد و از میان مردم، پدرت را انتخاب کرده و به عنوان پیامبر مبعوث نمود و سپس برای بار دوم به زمین نظاره کرد و همسرت را انتخاب کرد و به من وحی نمود تا او را به نکاح تو در آوردم و او را وصی (خویش) قرار دهم؟!»[1]

    طبرانی بلافاصله بعد از نقل این روایت، همان را با سند دیگری اینچنین نقل می کند:

    «رسول خدا صلی الله علیه وآله بیمار شد و فاطمه علیها السلام برای عیادت نزد او در حالی که رو به بهبودی بود آمد و هنگامی که سختی رسول خدا صلی الله علیه وآله را دید، پس حضرت حدیث را با طولش بیان کرد.»[2]

    طبرانی این روایت را در کتاب المعجم الکبیر با دو سند که در ادامه به یک سند مشترک می رسند نقل کرده که سندش بر مبنای تعدادی از علمای اهل سنت، حسن است.[3]

    پی نوشت: این حدیث بدون عبارت «وَاتَّخَذْتُهُ وَصِیًّا» نیز با چندین سند معتبر نقل شده که معنایی جز وصایت امیرالمومنین علیه السلام و همردیفی مقام ایشان با رسول الله صلی الله علیه وآله ندارد.

     

    [[1] ] المعجم الکبیر  ج 4   ص 171 ح 4046 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ مَرْزُوقٍ، ثنا حُسَیْنٌ الأَشْقَرُ، ثنا قَیْسٌ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبَایَةَ بْنِ رِبْعِیٍّ، عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الأَنْصَارِیِّ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله قَالَ لِفَاطِمَةَ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهَا: " أَمَا عَلِمْتِ أَنَّ اللَّهَ عزوجل اطَّلَعَ إِلَى أَهْلِ الأَرْضِ فَاخْتَارَ مِنْهُمْ أَبَاکِ، فَبَعَثَهُ نَبِیًّا، ثُمَّ اطَّلَعَ الثَّانِیَةَ فَاخْتَارَ بَعْلَکِ فَأَوْحَى إِلَیَّ فَأَنْکَحْتُهُ وَاتَّخَذْتُهُ وَصِیًّا؟ "

    [[2] ] المعجم الکبیر  ج 4   ص 172 ح 4047  حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ، ثنا یَحْیَى الْحِمَّانِیُّ، ثنا قَیْسُ بْنُ الرَّبِیعِ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبَایَةَ، عَنْ أَبِی أَیُّوبَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله مَرِضَ، فَأَتَتْهُ فَاطِمَةُ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهَا تَعُودُهُ وَهُوَ نَاقِهٌ مِنْ مَرَضِهِ، فَلَمَّا رَأَتْ مَا بِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله مِنَ الْجَهْدِ، فَذَکَرَ الْحَدِیثَ بِطُولِهِ .

    [[3] ] بررسی سند روایت:

    هر دو سند این روایت از قیس به بعد مشترک هستند؛ به این ترتیب:

    1. محمد بن عبدالله الحضرمی (ثقة حافظ) – محمد بن مرزوق (ثقة) – حسین الاشقر.

    2. محمد بن عثمان بن ابی شیبه (صدوق حسن الحدیث) – یحیی الحمانی .

    سند مشترک: قیس بن الربیع – اعمش (ثقة حافظ) – عبایة بن ربعی – ابو ایوب انصاری (صحابی)

    در سند اول، حسین الاشقر مختلف فیه است و در سند دوم یحیی الحمانی؛ اما در مجموع یکدیگر را تقویت می کنند و محل اختلاف بودنشان رفع میشود؛ لذا آنچه می ماند بررسی ادامه ی سند است که وثاقت قیس بن الربیع و عبایة بن ربعی می باشد.

    بررسی وثاقت الحسین بن الحسن الأشقر:

    خطیب بغدادی با سند صحیح نقل کرده است که یحیی بن معین او را توثیق نمود.

     الکفایة فی علم الروایة  ج 1   ص 130 قَرَأْنَا عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوْهَرِیِّ، عَنْ أَبِی عُمَرَ بْنِ حَیُّویَهْ، قَالَ: ثنا أَبُو الطَّیِّبِ مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْکَوْکَبِیُّ، قَالَ: ثنا إِبْرَاهِیمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْجُنَیْدِ الْخُتُلِّیُّ، قَالَ: سَمِعْتُ یَحْیَى بْنَ مَعِینٍ، ذَکَرَ حُسَیْنًا الأَشْقَرَ، فَقَالَ: " کَانَ مِنَ الشِّیعَةِ الْغَالِیَةِ الْکِبَارِ، قُلْتُ: وَکَیْفَ حَدِیثُهُ؟ قَالَ: لا بَأْسَ بِهِ، قُلْتُ: صَدُوقٌ؟ قَالَ: نَعَمْ، کَتَبْتُ عَنْهُ عَنْ أَبِی کُدَیْنَةَ وَیَعْقُوبَ الْقُمِّیِّ "

    بررسی سند روایت:

    الخطیب البغدادی: ثقة حجة / الحسن بن علی الجوهری: ثقة محدث / أبو عمر بن حیویه: ثقة مأمون / محمد بن القاسم الکوکبی: ثقة ثبت / إبراهیم بن عبد الله الختلی: ثقة.

    ابن حبان نام او را در کتاب «الثقات» خود آورده است.

     الثقات  ج 8   ص 184 رقم 12887 حسین بن حسین الأشقر أبو عبد الله الفزاری

    حاکم نیشابوری نیز سند روایت او را تصحیح کرده است.

    المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 148 ح 4669 أخبرنی ... الحسین بن الحسن الأشقر ثنا ...عن علی بن أبی طلحة قال حججنا فمررنا على الحسن بن علی بالمدینة ومعنا معاویة بن حدیج ... هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه

    ابن حجر عسقلانی اقوال مختلف علمای اهل سنت درباره ی أشقر را اینگونه جمع بندی می کند که او راستگو است.

    تقریب التهذیب  ج 1   ص 166 رقم 1318 «الحسین بن الحسن الأشقر الفزاری الکوفی صدوق یهم ویغلو فی التشیع من العاشرة مات سنة ثمان ومائتین س»

    ابن حجر هیتمی مکی نیز او را شیعی غالی راستگو دانسته است.

    الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة  ج 2   ص 487 أخرج أحمد والطبرانی وابن أبی حاتم والحاکم عن ابن عباس رضی الله عنهما أن هذه الآیة لما نزلت قالوا یا رسول الله من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم قال علی وفاطمة وابناهما. وفی سنده شیعی غال لکنه صدوق

    بررسی وثاقت یحیی بن عبدالحمید الحمانی:

    تعدادی از بزرگان علم رجال اهل سنت او را توثیق کرده اند و عده ای نیز تصریح کرده اند که تضعیف او تنها به خاطر حسادت نسبت به او بوده است؛

    «أبو أحمد بن عدی الجرجانی : أرجو أنه لا بأس به / أبو دواد السجستانی : کان حافظا / أحمد بن منصور الرمادی : عندى أوثق من أبی بکر بن أبی شیبة، وما یتکلمون فیه إلا من الحسد / محمد بن إبراهیم البوشنجی : ثقة / محمد بن عبد الله بن نمیر : ومرة: ثقة، ومرة: یحفظ حفظا جیدا، وما هو إلا صدوق / یحیى بن معین : صدوق مشهور، ما یقال: فیه إلا من حسد، ومرة: ثقة، ومرة: صدوق ثقة، وفی روایة ابن محرز عنه قال: کان ثقة، لا بأس به، رجل صدوق.»

    منبع: قسمت تراجم برنامه ی جوامع الکلم و سایت موسوعة الحدیث.

    جالب اینکه أحمد بن منصور الرمادی که ذهبی از او به عنوان «الإمام الحافظ الضابط» یاد کرده (سیر أعلام النبلاء  ج 12   ص 389 )، حمانی را ثقه تر از ابوبکر بن ابی شیبه (از محدثین بزرگ اهل سنت) دانسته است !

    «و اما رمادی گفته است: او در نزد من از ابوبکر بن ابی شیبه (استاد بخاری) مورد اعتماد تر است و در مورد او فقط به خاطر حسادت سخنانی گفته اند.»

    تاریخ الإسلام  ج 16   ص 455 «وأما الرمادی فقال : هو أوثق عندی من أبی بکر بن أبی شیبة ، وما یتکلمون فیه إلا من الحسد»

    خود شمس الدین ذهبی از او به عنوان حافظ و امام کبیر یاد کرده است.

    سیر أعلام النبلاء  ج 10   ص 526 « یَحْیَى بنُ عَبْدِ الحَمِیْدِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بنِ مَیْمُوْنِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الحِمَّانِیُّ الحَافِظُ، الإِمَامُ، الکَبِیْرُ، أَبُو زَکَرِیَّا ابْنُ المُحَدِّثِ الثِّقَةِ؛ أَبِی یَحْیَى الحِمَّانِیِّ الکُوْفِیِّ صَاحِبِ (المُسْنَدِ) الکَبِیْرِ.»

    و در کتاب دیگرش ، حدیثش را حسن دانسته است.

    تاریخ الإسلام  ج 16   ص 455-456 قلت : وقع لنا حدیثه عالیا. أخبرنا أبو المعالی الهمدانی ... ثنا یحیى بن عبد الحمید ... ثنا علی بن أبی طالب رضی الله عنه قال : أما إنی سمعت النبی صلی الله علیه وآله  یقول : لا تکذبوا علی ، فمن کذب علی معتمدا فلیلج النار. هذا حدیث حسن عال متصل ، سالم من العنعنة المحتملة للتدلیس، قل أن یضع مثله.»

    بررسی وثاقت قیس بن الربیع الأسدی:

    عبدالله بن عدی جرجانی (متوفای 365 هـ) بعد از بحث مفصل درباره ی قیس بن الربیع و نقل روایات او، در نهایت چنین نتیجه گیری می کند:

    «عموم روایاتش مستقیم است و شعبه و دیگر بزرگان از او حدیث نقل کرده اند و او نیز از شعبه، ابن عیینه و دیگران حدیث نقل کرده است و آن دلالت می کند بر اینکه او صاحب حدیث است و سخن در مورد او همان است که شعبه گفته است (ثقه) و او بدون اشکال است.»

    الکامل فی ضعفاء الرجال  ج 6   ص 46 رقم 1586 ولقیس بن الربیع غیر ما ذکرت من الحدیث وعامة روایاته مستقیمة وقد حدث عنه شعبة وغیره من الکبار وهو قد حدث عن شعبة وعن بن عیینة وغیرهما ویدل ذلک على أنه صاحب حدیث والقول فیه ما قاله شعبة وإنه لا بأس به

    احمد شاکر در تحقیق مسند احمد بعد از جمع بندی نظرات عالمان رجال اهل سنت، رأی به وثاقت او داده است.

    المسند للإمام أحمد، ج 1 ص 456 ح 661 قیس: هو ابن الربیع الأسدی الکوفی، وهو ثقة، وثقه الثوری وشعبة وغیرهما.

    ضیاء مقدسی در صحیحش از قیس روایت نقل کرده و گفته است:

    «در مورد قیس بعضی ها سخنانی گفته اند و شعبه و شریک ستایشش نموده اند.»

    الأحادیث المختارة  ج 4   ص 141 ح 1355 وقیس قد تکلم فیه بعضهم وکان شعبة وشریک یثنیان علیه

    دکتر عبدالملک بن دهیش نیز در تحقیق کتاب فوق، سند روایت قیس را حسن دانسته است.

    ابو العباس بوصیری (متوفای 840 هـ) نیز وی را مختلف فیه و سند روایتش را حسن دانسته است.

    وَقَالَ الْحَارِثُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی أُسَامَةَ: ثَنَا عَاصِمُ بْنُ عَلِیٍّ، ثَنَا قَیْسُ بْنُ الرَّبِیعِ ... هَذَا إِسْنَادٌ حَسَنٌ، قَیْسٌ مُخْتَلَفٌ فِیهِ، وَبَاقِی رِجَالِ الْإِسْنَادِ ثِقَاتٌ.

    إتحاف الخیرة المهرة بزوائد المسانید العشرة، ج 2 ص 74 رقم 1062شامله

    ذهبی نیز در مورد او می گوید:

    قَیْسُ بنُ الرَّبِیْعِ أَبُو مُحَمَّدٍ الأَسَدِیُّ (د، ت، ق) الإِمَامُ، الحَافِظُ، المُکْثِرُ، أَبُو مُحَمَّدٍ الأَسَدِیُّ، الکُوْفِیُّ، الأَحْوَلُ، أَحَدُ أَوْعِیَةِ العِلْمِ عَلَى ضَعفٍ فِیْهِ مِنْ قِبَلِ حِفْظِه. سیر أعلام النبلاء  ج 8   ص 41

    توثیق عبایة بن ربعی الأسدی:

    این راوی صرفا به خاطر نقل روایات فضائل اهل بیت علیهم السلام مورد حمله ی بعضی رجالیون متشدد اهل سنت واقع شده؛ به طوری که ابوجعفر عقیلی وی را غالی ملحد دانسته است!!

    محمد بن سعد بصری (متوفای 230 هـ) بر او ترحم کرده است.

    الطبقات الکبرى  ج 6   ص 12 «عبایة بن ربعی الأسدی روى عن عمر وعلی بن أبی طالب وکان قلیل الحدیث رحمة الله علیه وبرکاته»

    ابو حاتم رازی در پاسخ به پرسش پسرش از احوال او، وی را شیخ ( از الفاظ توثیق) دانسته است.

    الجرح والتعدیل  ج 7   ص 29 «عبایة بن ربعى الأسدی کوفى ... نا عبد الرحمن قال سألت أبى عنه فقال کان من عتق الشیعة قلت ما حاله قال شیخ»

    ذهبی درباره ی توثیق بودن لفظ شیخ در کلام ابو حاتم، می نویسد:

    «این لفظ، تضعیف نیست؛ بلکه ابن ابی حاتم در مقدمه ی کتابش آن را از الفاظ توثیق به شمار آورده است و همچنین خطیب بغدادی در کتاب الکفایه.»

    میزان الاعتدال فی نقد الرجال  ج 8   ص 143 قول أبی حاتم شیخ قال ولیس هذا بتضعیف قلت بل عده ابن أبی حاتم فی مقدمة کتابه من ألفاظ التوثیق وکذا الخطیب البغدادی فی الکفایة

    ابن حبان نام او را در کتاب «الثقات» خود آورده و گفته است که وی از گروهی از صحابه روایت نقل کرده و اهل کوفه نیز از او نقل کرده اند.

    الثقات  ج 5   ص 281 رقم 4844 «عبایة بن ربعى الأسدی رأى جماعة من الصحابة روى عنه أهل الکوفة»

    حاکم نیشابوری و ذهبی حدیث عبایة بن ربعی را طبق شروط بخاری و مسلم، صحیح دانسته اند.

    المستدرک على الصحیحین  ج 2   ص 500  ح 3717 «أخبرنا علی بن محمد بن عقبة الشیبانی بالکوفة حدثنا إبراهیم بن إسحاق القاضی حدثنا یعلى بن عبید حدثنا سفیان الثوری عن سلمة بن کهیل عن عبایة بن ربعی عن علی رضی الله عنه فی قوله عز وجل ( وألزمهم کلمة التقوى ) قال لا إله إلا الله والله أکبر هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین ولم یخرجاه» تعلیق الذهبی  على شرط البخاری ومسلم.

    دکتر سعد بن ناصر الشثری نیز در تحقیق کتاب مصنف ابن ابی شیبه، سند روایت عبایه بن ربعی را حسن و او را صدوق دانسته است.

    المصنف لابن أبی شیبة (ت: الشثری)، ج 3 ص 296 ح 3662 «حدثنا أبو معاویة عن الأعمش عن خیثمة عن عبایة بن ربعی قال قال عمر لا تجزیء صلاة لا یقرأ فیها بفاتحة الکتاب وآیتین فصاعدا.» قال الشثری فی التعلیق: «حسن ؛ عبایة صدوق.»

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی