پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    نزول آیه ی ولایت در حق امیرالمومنین (ع) در کلام علمای اهل سنت

    حسین قربانی | چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۳۵ ق.ظ

    تعدادی از علمای اهل سنت، بعضی ها به طور ضمنی، بعضی ها به طور صریح و بعضی ها هم به طور ناخواسته، نزول آیه ی ولایت در حق امیرالمومنین علیه السلام را تأیید کرده اند. بعضی دیگر نیز پذیرش نزول آیه در حق امیرالمومنین (ع) را به اکثریت علمای اهل سنت نسبت داده و برخی دیگر نیز ادعای اجماع را رد نکرده اند.

    تأیید اعتبار روایات توسط علمای عامه

    تعدادی از علمای اهل سنت، بعضی ها به طور ضمنی، بعضی ها به طور صریح و بعضی ها هم به طور ناخواسته، نزول آیه ی ولایت در حق امیرالمومنین علیه السلام را تأیید کرده اند.

    یکم: ابوبکر جصاص

    «این فرمایش خداوند که : (( و زکات می دهند در حالی که در رکوع هستند)) دلالت می کند بر اینکه صدقه ی غیر واجب ، زکات نامیده می شود ؛ زیرا علی علیه السلام انگشترش را به عنوان صدقه ی غیر واجب بخشید.» (تصویر 1 - تصویر 2 - تصویر 3 )[1]

    دوم: عبد المنعم بن الفَرَس

    ابن فَرَس که ذهبی از او با عناوینی چون «الشیخ الإمام شیخ المالکیة» یاد می کند[2]، می نویسد:

    «و این فرمایش خداوند که : ((و زکات می دهند در حالی که در رکوع هستند)) ابن الفرس گفته است: این آیه دلالت می کند بر اینکه عمل کم در نماز ، آن را باطل نمی کند ؛ زیرا سبب نزول این آیه این است که علی علیه السلام انگشترش را صدقه داد در حالی که در رکوع بود . این روایت را طبرانی در المعجم الأوسط نقل کرده و گفته است: و در آن دلیل است بر اینکه صدقه ی مستحبی ، زکات نامیده می شود.»[3]

    سوم: مکی بن ابی طالب القیسی

    «سخن خداوند ((و هم راکعون))  مبتدا و خبر است در محل حال از ضمیر در یؤتون ؛ یعنی عطا می کند آنچه آن ها را نزد خداوند پاک می گرداند در حال رکوعشان ؛ یعنی در حالی که در نماز هستند و واو ، واو حالیه است و آیه طبق این معنی در مورد علی علیه السلام نازل شده است و جایز است که جمله محلی نداشته باشد و جمله عطف بر موصول باشد و واو حالیه نباشد و آیه عام باشد نه خاص .»[4]

    چهارم: ابو القاسم زمخشری

    «اگر گویی که چگونه این آیه برای علی علیه السلام است، در حالی که لفظ جماعت آمده است ، می گویم : اگر چه شأن نزول یک نفر است ، به لفظ جمع آورده شد تا مردم را به مانند فعلش تشویق کند و به مانند ثوابش برسند و اشاره کند به این که اخلاق مؤمنین باید اینگونه در این حد بالای مواظبت بر نیکی و احسان و جویای حال فقراء بودن باشد تا این حد که اگر امری که تأخیر پذیر نیست و آن ها در نماز هستند برای آن ها پیش آمد ، آن را به بعد از نماز نیندازند.» (تصویر 1 - تصویر 2 - تصویر 3 )[5]

    پنجم: ابو الفرج بن جوزی حنبلی

    شهاب الدین آلوسى مى نویسد:

    «به من خبر رسیده که از ابن جوزى سؤال شد: چگونه على علیه السلام در حال نماز انگشتر خود را تصدق فرمود؟ و گمان درباره ایشان ـ و بلکه علم قطعى ـ آن است که او به امرى اشتغال داشته که او را از توجه به امور غیر متعلق به آن باز مى داشته است و مواردى که این امر را تأیید مى کنند، فراوان است.

    ابن جوزى بالبداهه سرود :

    مى نوشد و مى نوشاند ولى سُکر آن او را غافل نمى کند *** از محبوب و ندیم خود و نیز از مردم او را غافل نمى کند

    سُکر وى از او اطاعت مى کند تا این که براى او ممکن بود *** فعل هوشیاران، پس او در میان مردم یگانه است» (تصویر 1 - تصویر 2 ) [6]

    ششم: بیضاوی

     «((و هم راکعون)) یعنی در نماز و زکاتش خاشع هستند و گفته شده : این جمله حال از یؤتون است ؛ یعنی زکات می دهند در رکوعشان در نماز به خاطر مواظبت بر احسان و با سرعت انجام دادن آن و این آیه در حق علی علیه السلام هنگامی که فقیری از او درخواست کرد و او در نمازش در حال رکوع بود نازل شده است و علی علیه السلام انگشترش را به او داد و شیعه به این آیه به امامت ایشان استدلال کرده است با این اعتقاد که مراد از ولی یعنی سرپرست امور و سزاوار تصرف در کارها . ولی ظاهر آیه همانی است که ما گفتیم با این که حمل جمع بر واحد نیر خلاف ظاهر است و اگر در مورد علی علیه السلام نازل شده باشد، شاید با لفظ جمع آمده تا مردم را به مانند این کار تشویق کند تا داخل در آن شوند؛ بنابراین دلیل بر این است که کار کم در نماز، آن را باطل نمی کند و صدقه مستحبی زکات نامیده می شود.»[7]

    هفتم: ابو البرکات نسفی

    « ((وهم راکعون)) برای حال است؛ یعنی در حال رکوعشان در نماز و گفته شده است که آن در حق علی علیه السلام نازل شد در آن هنگام که سائلی تقاضایی کرد و انگشترش را به او داد گویا که در انگشتش آزاد بوده و برای درآوردنش کاری نکرده که نمازش را باطل کند و به لفظ جمع وارد شده ، اگرچه شأن نزولش یکی است تا مردم را به مانند فعلش تشویق کند تا به مثل ثوابش برسند و روایت بر جواز صدقه در نماز دلالت می کند و بر این که کار کم نماز را باطل نمی کند.»[8]

    هشتم: ابن تیمیه حرّانی

    ابن تیمیه در مقام جواب استدلال مرحوم حلامه حلی به آیه ی ولایت ، می گوید :

    «اما بزرگان اهل علم از اهل تفسیر مثل ابن جریر طبری ، ... ، ابن ابی حاتم و ... که جعلیات را نقل نمی‌کنند، این روایت را نقل نکرده‌اند.»[9]

    و حال آنکه طبری و ابن ابی حاتم چندین روایت در این رابطه نقل کرده اند که گذشت!

    نهم: ابن کثیر دمشقی

    ابن کثیر دمشقی ضمن نقل روایات دال بر نزول آیه ی ولایت در حق حضرت علی علیه السلام و نقد سند آنها ، به چند روایت اشکالی نمی گیرد که از جمله ی آنها روایات طبری و ابن ابی حاتم است و البته درباره ی سند یکی از روایات اظهار داشته بود که «وهذا إسناد لا یقدح به.»[10]

    دهم: ابن حجر عسقلانی

    ابن حجر عسقلانى نیز ضمن نقل پنج روایت در این مورد ، روایت ابن ابى حاتم از سلمة بن کهیل ، حاکم از امیرالمومنین علیه السلام و ضحّاک از ابن عباس را بدون هیچ خدشه اى در سند آنها نقل می کند، در حالی که به سند دوتای دیگر اشکال می گیرد. [11]

    یازدهم: جلال الدین سیوطی

    او بعد از نقل پنج حدیث درباره ی نزول آیه ی ولایت در حق حضرت علی علیه السلام، می نویسد:

    «پس این پنج طریق در رابطه با نزول این آیه ی کریمه درباره ی صدقه دادن علی علیه السلام به سائل در مساجد است که یکدیگر را تشدید و تقویت می کنند.» (تصویر 1 - تصویر 2 )[12]

    و در کتاب دیگرش می گوید:

    «این شواهد، یکدیگر را تقویت می کنند.» (تصویر 1 - تصویر 2 )[13]

    دوازدهم و سیزدهم: محمد بن علی الحصکفی و ابن عابدین حنفی

    «علی علیه السلام انگشترش را در نمازش صدقه داد ، پس خداوند با آیه ی ((انما ولیکم الله ...))  مدحش کرد.»[15]

    «سخنش «گفته شده اگر پا روی مردم بگذارد» آنی است که شارح در حرام به آن اکتفا کرده آنجا که می گوید:

    مسألة : طبق نظر مختار ، صدقه دادن به فقیر در مسجد مکروه است مگر این که پا روی مردم نگذارد ؛ زیرا علی علیه السلام انگشترش را در نماز صدقه داد و خداوند متعال او را مدح کرد.» (تصویر 1 - تصویر 2 )[16]

    چهاردهم: قاضی مولوی محمد ثناءالله عثمانی مظهری حنفی

    «این شواهد، یکدیگر را تقویت می کنند و این قصه دلالت می کند بر اینکه عمل کم در نماز ، آن را باطل نمی کند و بر این مطلب اجماع وجود دارد و نیز دلالت می کند بر اینکه صدقه ی مستحبی ، زکات نامیده می شود و نزول این آیه در حق علی علیه السلام، این حکم را به ایشان مخصوص نمی کند ؛ به دلیل عام بودن لفظ ، همانطور که صیغه ی جمع بر آن دلالت می کند و شاید ذکر رکوع در اینجا از باب مثال آوردن و به دلیل اتفاقی که در این مورد افتاد ، باشد. و مراد از آن ، این است که زکات را فوراً و بدون مهلت دادن به سائل می دهند.»[17]   

    پانزدهم: دکتر وهبة بن مصطفى الزحیلی (رئیس گروه فقه مذاهب اسلامی در دانشگاه دمشق)

    «سبب نزول آیه ی ((انما ولیکم الله)) : روایاتی ذکر شده است که یکدیگر را تقویت می کنند در اینکه این آیه در حق علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است، همان کسی که سائلی از ایشان درخواستی نمود، در حالی که آن حضرت در رکوع نماز مستحبی بود، انگشترش را به سائل صدقه داد.» (تصویر 1 - تصویر 2 )[18] 

     

    اجماع علمای عامه بر نزول آیه ی ولایت در حق علی علیه السلام

    ایجی و تفتازانی بعد از نقل سخن شیعه مبنی بر اجماع مفسران بر نزول آیه ی ولایت در حق امیر المومنین علیه السلام، از مناقشه در آن خودداری کرده اند و در واقع به طور تلویحی آن را پذیرفته اند، اما آلوسی به طور صریح آن را به اکثر اخباریون و بزرگان اهل حدیث نسبت داده است.

    1. قاضی عضد الدین ایجی

    «پیشوایان تفسیر اجماع دارند که مراد از آیه ، علی علیه السلام است.» (تصویر 1 - تصویر 2 )[19]

    ایجی این عبارت را از یک شیعه نقل میکند، ولی رد نمیکند و در واقع می پذیرد.

    2. سعد الدین تفتازانی

    «این آیه ، به اتفاق مفسران در حق علی بن أبی طالب علیه السلام نازل شد ، هنگامی که انگشترش را به سائل داد در حالی که در رکوع نمازش بود.»[20]

    او نیز بعد از نقل این سخن ، از مناقشه در این اجماع خودداری ورزیده در حالی که در صدد نفی اصل دلیل امامت است.

    3. شهاب الدین آلوسی

    «و غالب اخباریون (اهل حدیث) بر این اعتقاد هستند که این آیه در حق علی علیه السلام نازل شده است ... و شیعه به آن بر امامت ایشان استدلال کرده است و وجه استدلالشان به آن این است که این آیه به اجماع در حق علی علیه السلام نازل شده است.»[21]

    آلوسی ضمن تصریح بر اعتقاد غالب اخباریون (اهل حدیث) بر نزول آیه در حق حضرت امیرالمومنین علیه السلام ، ادعای شیعه مبنی بر وجود اجماع در این شأن نزول را نیز رد نمی کند، و در جای دیگر می گوید:

    «آیه در نزد بیشتر محدثین در حق علی علیه السلام نازل شده است.»[22]

    تصویر 1 - تصویر 2 - تصویر 3

     

    [[1]] أحکام القرآن للجصاص  ج 4   ص 102 وقوله تعالی ( ویؤتون الزکاة وهم راکعون ) یدل على أن صدقة التطوع تسمى زکاة لأن علیا تصدق بخاتمه تطوعا

    [[2]] سیر أعلام النبلاء  ج 21   ص 364 ابن الفرس : الشیخ الإمام شیخ المالکیة بغرناطة فی زمانه أبو محمد بن الفرس واسمه عبد المنعم

    [[3]] الإکلیل فی استنباط التنزیل للسیوطی ، ج 1 ص 113 سایت شامله ؛ قوله تعالى: {وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ}. قال ابن الفرس: هذه الآیة تدل على أن العمل القلیل فی الصلاة لا یبطلها لأن سبب نزولها أن علیاّ تصدق بخاتمه وهو راکع أخرجه الطبرانی فی الأوسط، قال وفیها دلیل على أن صدقة النفل تسمى زکاة

    [[4]] مشکل إعراب القرآن  ج 1   ص 230 قوله ( وهم راکعون ) ابتداء وخبر فی موضع الحال من المضمر فی یؤتون أی یعطون ما یزکیهم عند الله فی حال رکوعهم أی وهم فی صلاتهم فالواو واو الحال والآیة فی على هذا المعنى نزلت فی علی رضی الله عنه ویجوز أن یکون لاموضع للجملة وإنما هی جملة معطوفة على الموصول ولیست بواو الحال والآیة عامة

    [[5]] الکشاف  ج 1   ص 682-683 فإن قلت کیف صح ان یکون لعلی رضی الله عنه واللفظ لفظ جماعة قلت جیء به على لفظ الجمع وإن کان السبب فیه رجلا واحدا لیرغب الناس فی مثل فعله فینالوا مثل ثوابه ولینبه على ان سجیة المؤمنین یجب ان تکون على هذه الغایة من الحرص على البر والإحسان وتفقد الفقراء حتى إن لزهم امر لا یقبل التأخیر وهم فی الصلاة لم یؤخروه إلى الفراغ منه

    [[6]] روح المعانی  ج 6   ص 169 وبلغنى أنه قیل لابن الجوزى رحمه الله تعالى : کیف تصدق على کرم الله تعالى وجهه بالخاتم وهو فى الصلاة والظن فیه بل العلم الجازم أن له کرم الله تعالى وجهه شغلا شاغلا فیها عن الالتفات إلى مالایتعلق بها وقد حکى مما یؤید ذلک کثیر فأنشأ یقول :

    یسقى ویشرب لاتلهیه سکرته *** عن الندیم ولایلهو عن الناس

    أطاعه سکره حتى تمکن من *** فعل الصحاة فهذا واحد الناس

    [[7]] تفسیر البیضاوی  ج 2   ص 339-340 ( وهم راکعون ) متخشعون فی صلاتهم وزکاتهم وقیل هو حال مخصوصة بیؤتون أو یؤتون الزکاة فی حال رکوعهم فی الصلاة حرصا على الإحسان ومسارعه إلیه وإنها نزلت فی علی رضی الله عنه حین سأله سائل وهو راکع فی صلاته فطرح له خاتمه واستدل بها الشیعة على إمامته زاعمین أن المراد بالولی المتولی للأمور والمستحق للتصرف فیها والظاهر ما ذکرناه مع أن حمل الجمع على الواحد أیضا خلاف الظاهر وإن صح أنه نزل فیه فلعله جیء بلفظ الجمع لترغیب الناس فی مثل فعله فیندرجوا فیه وعلى هذا یکون دلیل على أن الفعل القلیل فی الصلاة لا یبطلها وأن صدقة التطوع تسمى زکاة

    [[8]] تفسیر النسفی  ج 1   ص 289 ( وهم راکعون ) للحال أى یؤتونها فى حال رکوعهم فى الصلاة قیل أنها نزلت فى على رضى الله عنه حین سأله سائل وهو راکع فى صلاته فطرح له خاتمه کأنه کان مرجا فى خنصره فلم یتکلف لخلعه کثیر عمل یفسد صلاته وورد بلفظ الجمع و إن کلان السبب فیه واحدا ترغیبا للناس فى مثل فعله لینالوا مثل ثوباه والآیة تدل على جواز الصدقة فى الصلاة وعلى أن الفعل القلیل لا یفسد الصلاة

    [[9]] منهاج السنة النبویة  ج 7   ص 13

    [[10]] تفسیر ابن کثیر  ج 2   ص 72

    [[11]] الکافی الشاف فی تخریج احادیث الکشاف ، ص 56 -57 مخطوط

    [[12]] الحاوی للفتاوی  ج 1   ص 88 فهذا خمس طرق لنزول هذه الآیة الکریمة فی التصدق على السائل فی المساجد یشد بعضها بعضا

    [[13]] لباب النقول  ج 1   ص 93 فهذه شواهد یقوی بعضها بعضا

    [[15]] الدر المختار  ج 6   ص 417 فی المختار کما فی الاختیار و متن مواهب الرحمن لأن علیا تصدق بخاتمه فی الصلاة فمدحه الله بقوله ( ویؤتون الزکاة وهم راکعون ) المائدة 55

    [[16]] حاشیة ابن عابدین  ج 1   ص 659 قوله ( وقیل إن تخطى ) هو الذی اقتصر علیه الشارح فی الحظر حیث قال فرع یکره إعطاء سائل المسجد إلا إذا لم یتخط رقاب الناس فی المختار لأن علیا تصدق بخاتمه فی الصلاة فمدحه الله تعالى ...

    [[17]] التفسیر المظهری ، ج 3 ص 132-133 سایت شامله ؛ فهذه شواهد یقوى بعضها بعضا وهذه القصة تدل على ان العمل القلیل فى الصلاة لا یبطلها وعلیه انعقد الإجماع وعلى ان صدقة التطوع تسمى زکوة ونزول هذه الایة فى على رض لا یقتضى تخصیص الحکم به لان العبرة لعموم اللفظ دون خصوص المورد کما یدل علیه صیغة الجمع ولعل ذکر الرکوع هاهنا على سبیل التمثیل وعلى مقتضى الحادثة الواردة فیه والمراد منه یؤتون الزکوة فورا على السؤال بلا مهلة

    [[18]] التفسیر المنیر للزحیلی ، ج 6 ص 232 سایت شامله / سبب نزول: إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ: ذکرت روایات یقوی بعضها بعضا أنها نزلت فی علی بن أبی طالب الذی سأله سائل وهو راکع فی تطوع، فتصدق علیه بخاتمه

    [[19]] المواقف للإیجی  ج 3   ص 601 وأجمع أئمّة التفسیر أنّ المراد علی

    [[20]] شرح المقاصد فی علم الکلام  ج 2   ص 288

    [[21]] روح المعانی  ج 6   ص 167 وغلب الأخباریین على أنها نزلت فى على کرم الله تعالى وجهه ... وا ستبدل الشیعة بها على إمامته کرم الله تعالى وجهه ووجه الاستدلال بها أنها بالاجماع أنها نزلت فیه کرم الله تعالى وجهه

    [[22]] روح المعانی  ج 6   ص 186 والآیة عند معظم المحدثین نزلت فى على کرم الله تعالى وجهه

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی