پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    اعتراف علمای اهل سنت به دلالت آیه ی مباهله بر افضلیت امیر مومنان (ع)

    حسین قربانی | دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۴۹ ب.ظ

    فخر رازی نحوه ی استدلال شیعه به آیه ی مباهله برای اثبات افضلیت امیرالمومنین علیه السلام را اینگونه نقل کرده است:

    «در ری مردی بود به نام محمود بن حسن حمصی که معلم شیعیان دوازده امامی بود. وی می پنداشت که علی علیه السلام از همه پیامبران غیر از حضرت محمد صلی الله علیه وآله افضل است و دلیل او آیه ((انفسنا)) بود. می گفت: مراد از انفسنا نمی تواند خود محمد صلی الله علیه وآله باشد ، زیرا انسان هیچ گاه خودش را دعوت نمی کند، پس مراد از آن کس دیگری است ، و همه اجماع دارند بر آن که مراد علی بن ابی طالب علیهما السلام است؛ بنابر این آیه دلالت دارد بر آن که نفس علی همان نفس محمد صلی الله علیه وآله است. و نیز نمی تواند نفس او عین نفس آن حضرت باشد، پس مراد آن است که نفس او مانند نفس آن حضرت است، و این مقتضی مساوات از همه جهت است، ولی مسأله نبوت و فضیلت به دلایلی از این عموم بیرون است؛ زیرا محمد صلی الله علیه وآله پیامبر بود وعلی نبود و نیز اجماع منعقد است بر آن که محمد صلی الله علیه وآله از علی علیه السلام افضل است، می ماند بقیه فضایل که در آنها با یکدیگر برابرند، و چون اجماع قائم است که محمد صلی الله علیه وآله از سایر پیامبران صلی الله علیه وآله افضل است، پس علی علیه السلام نیز از همه پیامبران برتر است ... و آن دلالت میکند بر اینکه علی علیه السلام از جمیع پیامبران بجز حضرت محمد صلی الله علیه وآله افضل است.

     و اما سایر شیعیان قدیم و جدید همواره به این آیه استدلال می کنند بر اینکه علی علیه السلام مانند خود حضرت محمد صلی الله علیه وآله است بجز در آنچه که دلیل تخصیص کرده است، و چون نفس حضرت محمد صلی الله علیه وآله افضل از صحابه است، پس واجب است که نفس علی علیه السلام نیز از سایر صحابه افضل باشد. این کلام شیعه است.»[1]

    {تصویر1} {تصویر2}

    فخر رازی در جواب به این استدلال، تنها مطلب اول (برتری علی علیه السلام بر سایر انبیا صلی الله علیه وآله ) را رد می کند و درباره مطلب دوم (برتری امیرمومنان علیه السلام بر صحابه) چیزی نمی گوید که نشان از صحت استدلال و پذیرش آن دارد.

    «جواب این استدلال آن است که : همان گونه که اجماع میان مسلمانان منعقد است که محمد صلی الله علیه وآله افضل از علی است، همچنین پیش از ظهور این شخص ( حمصی ) اجماع منعقد است که هر پیامبری از کسی که پیامبر نیست افضل است ، و همه اجماع دارند که علی رضی الله عنه پیامبر نبوده است ، پس قطعا ظاهر آیه می رساند که همان گونه که محمد صلی الله علیه وآله افضل از علی است سایر انبیا نیز از علی افضل می باشند.»[2]

    تصویر 1 - تصویر 2 - تصویر 3

    اما اینکه فخر رازی مدعی شده اجماع بر برتری انبیا بر غیر انبیا وجود دارد، چنین نیست و شیعیان قائل به برتری امامان معصوم علیهم السلام بر همه ی انبیا بجز حضرت محمد صلی الله علیه وآله هستند.

    ضمن اینکه این اجماعی که فخر رازی مدعی آن است، درباره ی برتری پیامبر هر قومی بر قوم خودش است، نه برتری هر پیامبری بر هر غیر پیامبر از اقوام دیگر.

    محمد بن طلحه ی شافعی که ذهبی از او به عنوان علامه ی یگانه، شافعی مذهب و صاحب جلالت و بزرگی یاد می کند[3] ، در دلالت آیه ی مباهله می نویسد:

    «و در این مورد، آیه مباهله نازل شده و آن سخن خداوند متعال است که : ((بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم)) در این آیه و علت نزولش و در تصریحش به فضیلت فاطمه علیها السلام و پنج تن آل عبا علیهم السلام سخن بسیار گفتیم و در این فصل دوباره أن را ذکر کردم بدین علت که فضیلت علی علیه السلام بالخصوص از نتایج آن می باشد و گذشت که روایت شده که مراد از سخن خداوند متعال از ((انفسنا)) علی علیه السلام است و محال است که علی علیه السلام همان نفس پیغمبر صلی الله علیه وآله باشد. پس مراد از آیه ، تساوی بین آن دو است و این اقتضا می کند که هر یک از آن دو متصف به مثل صفات دیگری باشد وگرنه بین آن دو ، تساوی محقق نمی شد.

    پس نفس علی علیه السلام متصف به مثل صفات نفس پیغمبر صلی الله علیه وآله که متصف به صفات کمال است می باشد و تنها در صفت نبوت فرق دارند؛ زیرا نبوت مختص پیغمبر صلی الله علیه وآله است و وجود نبوت در غیر از ایشان محال است. پس صفت فضیلت و علم برای علی علیه السلام حاصل است؛ زیرا نفسی که مساوی با نفس متصف به فضیلت و علم است، حتما متصف به آن ها خواهد بود و در این آیه ی شریفه به این فضیلت اشاره شده است که اگر در حق ایشان به همین فضیلت اکتفا شود هر آینه نور برتری اش می درخشد و بزرگواری فراوانش از این فضیلت می تابد و به سبب آن جایگاهش بالا می رود و ابر پربار به خاطر وجوب احترامش جاری می شود و او را تر می کند و بهره اش را فراوان می کند و این عجیب نیست، در حالی که این فضیلت یک گوهر از گردنبند های مرتب شده و یک فضیلت از فضائل متعدد می باشد.»[4]

    تصویر 1 - تصویر 2 - تصویر 3

     


    [[1]] التفسیر الکبیر  ج 8   ص 72 المسألة الخامسة : کان فی الری رجل یقال له : محمود بن الحسن الحمصی ، وکان معلم الاثنى عشریة ، وکان یزعم أن علیا رضی الله عنه أفضل من جمیع الأنبیاء سوى محمد علیه السلام ، قال : والذی یدل علیه قوله تعالى : ( وأنفسنا وأنفسکم ) ولیس المراد بقوله ( وأنفسنا ) نفس محمد صلی الله علیه وآله لأن الإنسان لا یدعو نفسه بل المراد به غیره ، وأجمعوا على أن ذلک الغیر کان علی بن أبی طالب رضی الله عنه ، فدلت الآیة على أن نفس علی هی نفس محمد ، ولا یمکن أن یکون المراد منه ، أن هذه النفس هی عین تلک النفس ، فالمراد أن هذه النفس مثل تلک النفس ، وذلک یقتضی الاستواء فی جمیع الوجوه ، ترک العمل بهذا العموم فی حق النبوة ، وفی حق الفضل لقیام الدلائل على أن محمدا علیه السلام کان نبیا وما کان علی کذلک ، ولانعقاد الإجماع على أن محمدا علیه السلام کان أفضل من علی رضی الله عنه / فیبقى فیما وراءه معمولا به ، ثم الإجماع دل على أن محمدا علیه السلام کان أفضل من سائر الأنبیاء علیهم السلام فیلزم أن یکون علی أفضل من سائر الأنبیاء ، فهذا وجه الاستدلال بظاهر هذه الآیة ... وذلک یدل على أن علیا رضی الله عنه أفضل من جمیع الأنبیاء سوى محمد صلی الله علیه وآله، وأما سائر الشیعة فقد کانوا قدیما وحدیثا یستدلون بهذه الآیة على أن علیا رضی الله عنه مثل نفس محمد علیه السلام إلا فیما خصه الدلیل ، وکان نفس محمد أفضل من الصحابة رضوان الله علیهم ، فوجب أن یکون نفس علی أفضل أیضا من سائر الصحابة ، هذا تقدیر کلام الشیعة

    [[2]] التفسیر الکبیر  ج 8   ص 72 والجواب : أنه کما انعقد الإجماع بین المسلمین على أن محمدا علیه السلام أفضل من علی ، فکذلک انعقد الإجماع بینهم قبل ظهور هذا الإنسان ، على أن النبی أفضل ممن لیس بنبی ، وأجمعوا على أن علیا رضی الله عنه ما کان نبیا ، فلزم القطع بأن ظاهر الآیة کما أنه مخصوص فی حق محمد صلی الله علیه وآله، فکذلک مخصوص فی حق سائر الأنبیاء علیهم السلام .

    [[3]] سیر أعلام النبلاء  ج 23   ص 293 «العلامة الأوحد کمال الدین أبو سالم محمد بن طلحة بن محمد بن حسن القرشی العدوی النصیبی الشافعی . ولد سنة اثنتین وثمانین وخمس مئة وبرع فی المذهب وأصوله وشارک فی فنون ولکنه دخل فی هذیان علم الحروف وتزهد وقد ترسل عن الملوک وولی وزارة دمشق یومین وترکها وکان ذا جلالة وحشمة» ترجمه: «محمد بن طلحه علامه ی یگانه و شافعی مذهب بود ، در سال 582 هـ متولد شد ، در مذهب و اصول آن استاد و کامل شد و در فنون مختلف مشارکت نمود ولی در هذیان علم حروف وارد شد . زهد پیشه ساخت و از پادشاهان دوری گزید. وزارت دمشق را دو روز بر عهده گرفت و سپس آن را ترک کرد. او دارای جلالت و حشمت بود.»

    [[4]] مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (ع) ، ص 95-96 پی دی اف ؛ وفی ذلک آیة المباهلة وهی قوله تعالى: * (قل تعالوا ندع أبنائنا وأبنائکم ونسائنا ونسائکم وأنفسنا وأنفسکم) * هذه الآیة قد تقدم بسط القول فیها وفی بیان سبب نزولها وفی تصریحها بفضیلة فاطمة (علیها السلام) والخمسة أهل العبا (علیهم السلام) بمدلولها غیر أنی أعدت فی هذا الفصل ذکرها لکون فضیلة علی (علیه السلام) بخصوصه من مقاصد محصولها، وقد تقدم من ذلک إنه قد نقل أن المراد بقوله تعالى: * (وأنفسنا) * هو علی (علیه السلام) ویمتنع أن تکون نفس علی هی نفس النبی بعینها فیکون المراد من الآیة المساواة بین نفسیهما وهذا یقتضی أن تکون کل واحدة من النفسین متصفة (بمثل جنس صفات الأخرى وإلا لما حصل التساوی بینهما فتکون نفس علی (علیه السلام) متصفة) بمثل صفات النفس النبویة الموصوفة بصفات الکمال جنسا لکن ترک العمل بذلک فی صفة النبوة لاختصاصها بالنبی (ص) لاستحالة وجودها فی غیره فتبقى صفة الفضیلة والعلم (حاصلة لعلی (علیه السلام) لأن النفس المساویة للنفس المتصفة بالفضیلة والعلم) متصفة بذلک لا محالة وفی هذه الآیة الشریفة من الإشارة إلى هذه الفضیلة ما لو اقتصر علیها فی حقه لأشرق بها نور فضله، وبرق منها موفور نبله، وسمق بسببها مقر محله، واندفق من وجوب تعظیمه هامر وبله وغامر سجله، کیف وهی جوهرة فردة من عقود منضدة، ومنقبة واحدة من مناقب متعددة

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی