پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    مقدمه دوم: عصمت در غیر انبیا

    حسین قربانی | شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۲۷ ب.ظ

    مقدمه دوم (1): امکان وقوع عصمت در غیر انبیا از نظر عامه

    یکی از اشکالاتی که همواره مخالفین شیعه آن را متوجه پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام می سازند، غلو دانستن عصمت اهل بیت علیهم السلام می باشد؛ غافل از آن که برخی از علمای بزرگشان وقوع عصمت از همان جنس عصمت انبیا را برای غیر انبیا هم ممکن دانسته اند و اینجاست که این اشکال مخالفین از اساس ساقط شده و بر خودشان وارد می شود.

    1. شمس الدین ذهبی

    «و عصمت از آنِ انبیاء و صدیقین و حاکمان عادل است.»[1]

    2. ابن حجر عسقلانی

    «و این روایت مستلزم ثبوت عصمت نیست؛ چرا که عصمت در حق پیامبر واجب و در حق غیر او ممکن است.»[2]

    3. عبد الرحمن مبارکفوری

    او نیز سخن ابن حجر را تکرار کرده است.[3]

    4. سراج الدین بلقینی شافعی

    «بلقینی در منهج الاصلین گفته است که عصمت برای نبوت و فرشته بودن، واجب است و برای غیر آنان جائز است و هرکس که عصمت برای او واجب شد، از او نه گناه کبیره سر می زند و نه گناه صغیره و به همین دلیل، به عصمت ملائکه ی مرسل و غیر مرسل اعتقاد داریم.»[4]

    مقدمه دوم (2): اعتقاد علمای عامه به عصمت صحابه

    گفتیم که عده ای از علمای اهل سنت، وقوع عصمت در غیر انبیا را ممکن دانسته اند، اما این تمام ماجرا نیست و عده ای دیگر از علمای بزرگ اهل سنت، یکی از مصادیق معصومان غیر نبی را مشخص و آن ها را صحابه معرفی کرده اند !!

    1. ابن ابی جمرة : صحابه ی اهل بدر معصوم هستند و مرتکب گناه نمی شوند

    «منظور آن است که خداوند ، آنان (اهل بدر) را معصوم داشته است؛ پس، از آنان گناهی سر نمی زند و این را ابو محمد بن ابی جمرة گفته است.»[5]

    2. ابو عبد الله قرطبی: جایز نیست خطایی به صورت قطعی به صحابه نسبت داده شود !!

    «جایز نیست که به احدی از صحابه خطایی به صورت قطعی نسبت داده شود؛ چرا که همه ی آن ها در آن چه انجام دادند اجتهاد کردند و قصد آنان خداوند بود و همه ی آنان برای ما پیشوا و امام هستند و با چشم پوشی از آنچه بینشان گذشته است، بندگی خدا را کرده ایم و نباید از آنان به دلیل حرمت صحبت و همنشینی پیامبر صلی الله علیه وآله و نهی پیامبر صلی الله علیه وآله از سبشان، جز به نیکی یاد کنیم و این که خداوند، آنان را آمرزیده است و به رضایت از آنان خبر داده است.»[6]

    3. ابن ابی حاتم: خداوند عیوب را از صحابه نفی کرده است !!!

    «خداوند شک، دروغ، غلط، ریبه (تردید ضعیف تر از شک)، غمز و عیب را از صحابه نفی کرده است و آن ها را عدول امت نامیده است.»[7]

    4. ابن حجر هیثمی مکی : صحابه از هر عیب و نقصی مبرا هستند !!!

    «و آن چه غزالی در مورد حرمت روایت قتل [امام] حسین علیه السلام و پس از آن گفته است، منافاتی با آنچه که در این کتاب گفته ام ندارد؛ چرا که این بیان حقی است که اعتقاد به آن از جلالت صحابه و برائت آنان از هر نقصی واجب است، بر خلاف آن چیزی که واعظان جاهل انجام می دهند و آنان اخبار دروغ و جعلی و مانند آن را مطرح می کنند.»[8]

    5. فخر رازی : صحابه از مطاعن مبرا هستند !!

    «جواب: بدان که اعتماد اصحاب ما در این باب بر یک دلیل است و آن این است که آیات قرآن دالّ بر سلامت صحابه و برائتشان از مطاعن می باشد و زمانی که چنین باشد، بر ما واجب است که به صحابه حُسن ظن داشته باشیم تا زمانی که دلیلی قاطع مبنی بر طعن به آنان اقامه گردد و اما این مطاعنی که ذکر کرده اید، از طریق خبر واحد نقل شده است و اگر این خبر واحد، فاسد و نادرست باشد که این مطاعن نیز نادرست خواهد بود و اگر این اخبار آحاد صحیح باشد، باز هم این مطاعن نادرست است (!!!). به هر حال این مطاعن قابل قبول نیست و صحت اصلی که ذکر کردیم باقی می ماند.»[9]

    مشخص شد که فخر رازی تمامی اخباری که دلالت بر وارد شدن طعن بر صحابه می کند را باطل دانسته و بر مبنای قرآن کریم (؟!)، صحابه را از تمامی طعونات و قدح ها مبرا می داند.

    6. خطیب بغدادی : صحابه از ارتکاب معصیت منزه هستند !!

    «اخبار و روایات در این معنا (عدالت) گسترده و وسیع است و همه ی آن ها مطابق آن چیزی است که در قرآن وارد شده است. تمامی این ها مقتضی طهارت صحابه و یقین به تعدیل آنان و منزه بودنشان می باشد و بنابراین هیچ یک از آنان با وجود آن که خداوند حکم به عدالتشان کرده است، خدایی که از باطن آن ها آگاه است، به تعدیل احدی احتیاج ندارند و در نتیجه، آنان عادل هستند مگر آن که در حق یکی از آنان ارتکاب عملی که جز قصد معصیت از آن بر نمی آید ثابت شود و قابل تأویل هم نباشد و در این حالت، حکم به عدم عدالت آن شخص می شود، در حالی که خداوند صحابه را از چنین چیزی مبرا کرده است و منزلت آنان را بالا برده است ... . این، مذهب تمام علماء و افرادی از فقهاء می باشد که قولشان محل اعتنا و اهمیت می باشد.»[10]

     

    [[1]] الموقظة فی علم مصطلح الحدیث،ص 84 سایت شامله ؛ والعِصمةُ للأنبیاءِ والصدیقین وحُکَّام القِسْط

    [[2]] فتح الباری  ج 7   ص 47 ذیل ح 3480 ولا یلزم من ذلک ثبوت العصمة له لأنها فی حق النبی واجبة وفی حق غیره ممکنة

    [[3]] تحفة الأحوذی  ج 10   ص 123 ذیل ح 3690  ولا یلزم من ذلک ثبوت العصمة لأنها فی حق النبی واجبة وفی حق غیره ممکنة

    [[4]] سبل الهدى والرشاد  ج 11   ص 495  وقال البلقینی فی منهج الاصلین : العصمة واجبة لصفة النبوة والملائکة ، وجائزة لغیرهما ، ومن وجبت له العصمة فلا یقع منه کبیرة ولا صغیرة ، ولذلک نعتقد عصمة الملائکة المرسلن منهم وغیر المرسلین

    [[5]] فتح الباری  ج 8   ص 480 القول الآخر أن المراد أن الله تعالى عصمهم فلا یقع منهم ذنب نبه على ذلک الشیخ أبو محمد بن أبی جمرة

    [[6]] تفسیر القرطبی  ج 16   ص 321 العاشرة لا یجوز أن ینسب إلى أحد من الصحابة خطأ مقطوع به إذ کانوا کلهم اجتهدوا فیما فعلوه وأرادوا الله عز وجل وهم کلهم لنا أئمة وقد تعبدنا بالکف عما شجر بینهم وألا نذکرهم إلا بأحسن الذکر لحرمة الصحبة ولنهی النبی nعن سبهم وأن الله غفر لهم وأخبر بالرضا عنهم

    [[7]] الجرح والتعدیل  ج 1   ص 7 فنفى عنهم الشک والکذب والغلط والریبه والغمز وسماهم عدول الامة

    [[8]] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة  ج 2   ص 640  وما ذکره من حرمة روایة قتل الحسین وما بعدها لا ینافی ماذکرته فی هذا الکتاب لأن هذا البیان الحق الذی یجب اعتقاده من جلالة الصحابة وبراءتهم من کل نقص بخلاف ما یفعله الوعاظ الجهلة فإنهم یأتون بالأخبار الکاذبة الموضوعة ونحوها

    [[9]] المحصول  ج 4   ص 501  والجواب اعلم أن اعتماد أصحابنا فی هذا الباب على حجة واحدة وهی أن آیات القرآن دالة على سلامة أحوال الصحابة وبراءتهم من المطاعن وإذا کان کذلک وجب علینا أن نحسن الظن بهم إلى أن یقوم دلیل قاطع على الطعن فیهم وأما هذه المطاعن التی ذکرتموها فمرویة رسول بالآحاد فإن فسدت روایة الآحاد فسدت هذه المطاعن وإن صحت فسدت هذه المطاعن أیضا فعلى کل التقدیرات هذه المطاعن مدفوعة فیبقى الأصل الذی ذکرناه سلیما

    [[10]] الکفایة فی علم الروایة  ج 1   ص 48-49  والأخبار فی هذا المعنى تتسع وکلها مطابقة لما ورد فی نص القرآن وجمیع ذلک یقتضى طهارة الصحابة والقطع على تعدیلهم ونزاهتهم فلا یحتاج أحد منهم مع تعدیل الله تعالى لهم المطلع على بواطنهم إلى تعدیل أحد من الخلق له فهو على هذه الصفة الا ان یثبت على أحد ارتکاب ما لا یحتمل الا قصد المعصیة والخروج من باب التأویل فیحکم بسقوط العدالة وقد برأهم الله من ذلک ورفع اقدارهم عنه ... هذا مذهب کافة العلماء ومن یعتد بقوله من الفقهاء

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی