پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    جایگاه و منزلت امام حسن مجتبی (ع) در کتب اهل سنت

    حسین قربانی | چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۱:۰۶ ب.ظ

    خیر الدین زرکلی در بیان بیوگرافی امام حسن علیه السلام، می نویسد:

    «زاده ی سال 3 هـ و متوفای سال 50 هـ (در سن 47 سالگی) است ... [بعد از مصالحه]  به مدینه رفت و در آنجا اقامت کرد تا اینکه مسموم وفات یافت -طبق قول بعضی از علما- و مدت خلافتش شش ماه و پنج روز بود.»[[1]]

    در ذیل اشاره ای داریم به تعدادی از مهمترین فضایل امام حسن علیه السلام  که در کتب اهل سنت با اسناد معتبر آمده است.

    امام حسن علیه السلام سرور جوانان اهل بهشت

    رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:

    «حسن و حسین (علیهما السلام) سرور جوانان اهل بهشت هستند.»

    این روایت را ألبانی در زمره ی احادیث صحیح آورده، تعداد راویان آن از صحابه، مصادر نقل این روایت و نظر علمای اهل سنت درباره ی اسنادش را آورده و در نهایت حکم به صحت و تواتر آن داده است:

    «حسن و حسین (علیهما السلام) دو سرور جوانان اهل بهشت هستند. این روایت از ابو سعید خدری، حذیفه بن یمان، علی بن ابی طالب علیه السلام ، عمر بن خطاب، عبد الله بن مسعود، عبد الله بن عمر، براء بن عازب، ابو هریره، جابر بن عبد الله و قره بن ایاس نقل شده است ... و خلاصه اینکه این حدیث بدون شک صحیح و بلکه متواتر است همانطور که مناوی نقل کرده و همچنین زیاداتی که تخریجشان گذشت. پس آن صحیح و ثابت است.»[[2]]

    گل خوشبوی پیامبر (ص) از دنیا

    پیامبر صلی الله علیه وآله در حق امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) به طور مشترک فرمودند:

    «آن دو، دو گل خوشبوی من از این دنیا هستند.»[[3]]

    پیامبر (ص): حسن (ع) از من است و من از اویم

    رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:

    «حسن علیه السلام  از من است و حسین علیه السلام  از علی علیه السلام  است.»[[4]]

    این روایت را ألبانی در کتاب السلسلة الصحیحه آورده است.

    پیامبر (ص): خداوندا، من حسن (ع) را دوست دارم؛ پس دوستش بدار

    ألبانی در کتاب السلسلة الصحیحه، دو روایت نبوی ذیل را نیز آورده است:

    «خداوندا من او را دوست دارم؛ پس شما هم دوستش داشته باشید؛ یعنی حسن بن علی علیه السلام  را.»[[5]]

    «خداوندا، من او را دوست دارم و شما هم دوستش دارید و من هرکس که او را دوست بدارد را نیز دوست دارم؛ یعنی حسن بن علی علیهما السلام را.»[[6]]

    دشمن امام حسن (ع)، دشمن خدا و رسول است

    روایت یکم:

    «قسم به کسی که جانم در دست اوست، هیچ کس ما اهل بیت را دشمن نمی دارد جز اینکه خدا داخلش می کند در جهنم.»[[7]]

    این روایت را ألبانی در کتاب السلسلة الصحیحه آورده است.

    روایت دوم:

    «من با کسی که با شما (حضرات علی ، فاطمه حسن و حسین علیهم السلام) بجنگد در جنگم و با کسی که با شما در صلح باشد، در صلح هستم.»[[8]] 

    این روایت را ترمذی، ابن ماجه ، ابن حبان در صحیحش، حاکم در مستدرک با تحسین و البانی در کتاب صحیح الجامع الصغیر آورده اند.[[9]]

    البته ألبانی بعدا از نظرش برگشت و این حدیث را تضعیف کرد، در حالی که این حدیث تنها در کتب معتبر اهل سنت از 7 نفر از صحابه روایت شده است که حداقل استفاضه ی آن را می رساند.

    امام حسن (ع) شبیه ترین مردم به پیامبر (ص)

    روایات صحیحی در کتب اهل سنت نقل شده است که امام حسن و امام حسین علیهما السلام شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه وآله بودند.

    ابن حجر عسقلانی می نویسد:

    «حدیث ابن عمر، سخنش که احدی از حسن بن علی علیهما السلام  به پیامبر صلی الله علیه وآله شبیه تر نبود، تعارض دارد با روایت ابن سیرین که در حدیث سوم گذشت؛ چرا که او در حق حسین بن علی علیهما السلام  گفته بود که شبیه ترین مردم به پیامبر صلی الله علیه وآله بود. جمع بین این دو روایت اینگونه ممکن است که انس آنچه که در روایت زهری واقع شده بود را در زمان حیات حسن علیه السلام  گفته باشد؛ زیرا در آن زمان، او از حسین علیه السلام  به پیامبر صلی الله علیه وآله شبیه تر بود و اما آنچه که در روایت ابن سیرین آمده است، بنابر ظاهر سیاق، بعد از آن بوده است ... و احتمال دارد که هر دوی آن ها در بعضی از اعضایشان به پیامبر صلی الله علیه وآله شبیه تر باشند. ترمذی و ابن حبان از طریق هانی بن هانی از علی علیه السلام  روایت کرده اند که فرمود: حسن علیه السلام  از سر تا سینه شبیه تر به رسول خدا صلی الله علیه وآله است و حسین علیه السلام  از آن به پایین. و در روایت عبد الاعلی از معمر نزد اسماعیلی در این روایت زهری آمده است که [حسن علیه السلام ] شبیه ترین چهره به پیامبر صلی الله علیه وآله بود و آن، این حدیث علی علیه السلام  را تایید می کند و خداوند داناتر است.»[[10]]   

    آیه تطهیر

    ((إِنَّمَا یرِیدُ اللَّـهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا))

    «خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»[11]

    مسلم در صحیحش از عایشه  روایت کرده است که گفت:

    «رسول خدا صلی الله علیه وآله خارج شد در حالی که بر دوشش پارچه ای سیاه از موی شتر داشت. حسن بن علی و حسین بن علی و بعد از آن فاطمه و بعد از آنها علی علیه السلام وارد شده و همگی به زیر آن پارچه داخل شدند. سپس رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: ((خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.))»[12]

    درباره ی انحصار نزول این آیه در حق پنج تن آل عبا علیهم السلام و دلالتش بر عصمت، در کتاب «امتداد رسالت» مفصل سخن گفته ایم.

    آیه مباهله

    ((فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْکاذِبِینَ.))[13]

    «پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.»

    مسلم در صحیحش از سعد بن ابی وقاص نقل می کند که گفت:

    «هنگامی که این آیه نازل شد ، رسول خدا صلی الله علیه وآله، علی، فاطمه، حسن و حسین علیه السلام را دعوت کرد و فرمود: خداوندا اینها اهل من هستند.»[14] 

    و حاکم نیشابوری نیز تصریح دارد که اخبار این واقعه ، متواتر است:

    «حاکم گفته است: اخبار در تفاسیر از عبد الله بن عباس و غیر او متواتر است که رسول خدا صلی الله علیه وآله در روز مباهله دست علی، حسن و حسین علیهم السلام را گرفتند و فاطمه علیها السلام را در پشت سرشان قرار دادند ، سپس فرمودند: این ها فرزندان ما ، جان های ما و زنان ما هستند. پس شما نیز جان هایتان ، فرزندانتان و زنانتان را بیاورید ، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.»[15]

    داستان مباهله و گفتار و رفتار رسول خدا صلی الله علیه وآله در جریان آن، از چند جهت بر افضلیت امیرالمؤمنین علیه السلام دلالت دارد:

    جهت نخست: اقدام رسول خدا صلی الله علیه وآله بر دعوت امیرالمؤمنین، حضرت صدیقه طاهره، امام مجتبى و حضرت سیدالشهداء علیهم السلام است که بیانگر این حقیقت می باشد که آن بزرگواران محبوب ترین افراد نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده اند و روشن است که محبوب ترین فرد نزد پیامبر، بافضیلت ترین افراد امت پیامبر صلی الله علیه وآله خواهد بود.

    جهت دوم: عمل رسول خدا صلی الله علیه وآله در دعوت از اهل بیت علیهم السلام براى مباهله با دشمنان دین است که نشانگر عظمت و جلالت ایشان نزد خداوند است؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه وآله از میان همسران و خویشاوندان خود تنها امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام مجتبى و سیدالشهداء علیهم السلام را برگزیده و احدى از بنوهاشم و خویشاوندان خود را در این امر با آنان شریک نساخته است، تا چه رسد به اصحاب خود و سایر مسلمانان! و چنانچه در میان مسلمانان احدى از نظر جایگاه و منزلت نظیر اهل بیت علیهم السلام بود، اختصاص این امر به ایشان وجهى نداشت. 

    جهت سوم: یارى دین خدا توسط ایشان است. زمانى که رسول خدا با اهل بیت علیهم السلام براى مباهله خارج شدند، پیامبر اکرم n به ایشان فرمود:

    «اذا أنا دعوت فأمّنوا ؛ هر گاه من نفرین کردم، شما آمین بگویید.»[[16]]

    و هنگامى که نصرانیان رسول خدا و اهل بیت ایشان علیهم السلام را مشاهده کردند، اسقف آنان گفت:
    «من چهره هایى را مى بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوهى از کوه هایش را از جا برکند، قطعاً آن را از جا برخواهند کند. پس مباهله نکنید که هلاک مى شوید و در روى زمین تا روز قیامت یک نصرانى هم باقى نمى ماند.»

    این جریان به خوبى نقش اهل بیت را در ثبوت نبوت و راستى گفتار رسول خدا صلی الله علیه وآله روشن مى کند. همچنین بیانگر آن است که اگر دشمنان دین خدا با ایشان وارد مباهله مى شدند، خداوند به واسطه اهل بیت علیهم السلام دشمنان دین خود را خوار و نابود مى کرد. پس ایشان سهم بزرگ و تأثیر فراوانى در یارى دین خدا و رسول گرامى اسلام داشته اند. بدیهى است کسى که چنین جایگاهى در مباهله داشته باشد، به یقین برتر و بافضیلت تر از کسانى است که از این جایگاه برخوردار نیستند.[17]

    حدیث ثقلین

    «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا و انهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض.»

    «من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم: کتاب خدا و عترتم اهل بیتم؛ مادامی که به آن دو تمسک جویید، هرگز و ابدا بعد از من گمراه نمی شوید و آن دو از همدیگر جدا نمی شوند تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند.»

    این حدیث را محمد ناصر الدین البانی در کتابش سلسلة الاحادیث الصحیحة آورده و طرق متعدد آن را نقل و تصحیح کرده است.[[18]] ما نیز در کتاب «امامت از منظر عقل و شرع» به تفصیل اسناد معتبرش را آورده ایم.

    حدیث سفینه

    «مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکب فیها نجا ومن تخلف عنها غرق.»

    «مَثَل اهل بیت من، مَثَل کشتی نوح علیه السلام است که هرکس در آن سوار شود، نجات می یابد و هرکس از آن تخلف کند، غرق می شود.»

    این حدیث در کتب اهل سنت از 8 نفر از صحابه و مجموعا 15 طریق نقل شده که پنج طریق آن از نظر سندی معتبر بوده و بدون در نظر گرفتن تعدد طرق نیز، قابل احتجاج هستند.[[19]]

     

    [[1]] الأعلام للزرکلی ، ج 2 ص 199-200  سایت شامله (3 - 50 هـ = 624 - 670 م) ... وانصرف الحسن إلى المدینة حیث أقام إلى أن توفی مسموما (فی قول بعضهم) ومدة خلافته ستة أشهر وخمسة أیام

    [[2]] سلسلة الاحادیث الصحیحة ، ج 2 ص 423-432 ح 796 سایت شامله / الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة ورد من حدیث أبی سعید الخدری و حذیفة ابن الیمان و علی بن أبی طالب و عمر بن الخطاب و عبد الله بن مسعود و عبد الله بن عمر و البراء بن عازب و أبی هریرة و جابر بن عبد الله و قرة بن إیاس ... و بالجملة فالحدیث صحیح بلا ریب بل هو متواتر کما نقله المناوی و کذلک الزیادات التی سبق تخریجها ، فهی صحیحة ثابتة

    [[3]] صحیح البخاری  ج 3   ص 1371 ح 3543  وقال النبی صلى الله علیه وسلم هما ریحانتای من الدنیا

    [[4]] سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج 2 ص 450 ح 811 سایت شامله / الحسن منی و الحسین من علی

    [[5]] سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج 6 ص 685 ح 2789 سایت شامله / اللهم إنی أحبه ، فأحبه. یعنی الحسن بن علی

    [[6]] سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج 6 ص 725 ح 2807 سایت شامله / اللهم إنی أحبه ، فأحببه و أحب من یحبه . یعنی الحسن بن علی رضی الله عنهما

    [[7]] سلسلة الأحادیث الصحیحة للألبانی ، ج 5 ص 487 ح 2488 سایت شامله / والذی نفسی بیده لا یبغضنا أهل البیت أحد إلا أدخله الله النار

    [[8]] «أنا حرب لمن حاربکم ، وسلم لمن سالمکم.»

    [[9]] سنن الترمذی  ج 5   ص 699 و سنن ابن ماجه  ج 1   ص 52 ح 145 و صحیح ابن حبان  ج 15   ص 434 و المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 161 ح 4713 و 4714 با تحسین ح 4713 و صحیح الجامع الصغیر وزیادته للألبانی ، ج 1 ص 306 ح 1462 سایت شامله

    [[10]] فتح الباری  ج 7   ص 96-97 حدیث بن عمر قوله لم یکن أحد اشبه بالنبی صلى الله علیه وسلم من الحسن بن علی هذا یعارض روایة بن سیرین الماضیة فی الحدیث الثالث فإنه قال فی حق الحسین بن علی کان اشبههم بالنبی صلى الله علیه وسلم ویمکن الجمع بان یکون أنس قال ما وقع فی روایة الزهری فی حیاة الحسن لأنه یومئذ کان أشد شبها بالنبی صلى الله علیه وسلم من أخیه الحسین واما ما وقع فی روایة بن سیرین فکان بعد ذلک کما هو ظاهر من سیاقه أو المراد بمن فضل الحسین علیه فی الشبه من عدا الحسن ویحتمل ان یکون کل منهما کان أشد شبها به فی بعض اعضائه فقد روى الترمذی وبن حبان من طریق هانئ بن هانئ عن علی قال الحسن اشبه رسول الله صلى الله علیه وسلم ما بین الرأس إلى الصدر والحسین اشبه النبی صلى الله علیه وسلم ما کان أسفل من ذلک ووقع فی روایة عبد الأعلى عن معمر عند الإسماعیلی فی روایة الزهری هذه وکان اشبههم وجها بالنبی صلى الله علیه وسلم وهو یؤید حدیث علی هذا والله اعلم

     [[11]] احزاب: 33

     [[12]] صحیح مسلم  ج 4   ص 1883 ح 2424  حدثنا أبو بکر بن أبی شیبة ومحمد بن عبد الله بن نمیر واللفظ لأبی بکر قالا حدثنا محمد بن بشر عن زکریا عن مصعب بن شیبة عن صفیة بنت شیبة قالت قالت عائشة خرج النبی صلی الله علیه وآله غداة وعلیه مرط مرحل من شعر أسود فجاء الحسن بن علی فأدخله ثم جاء الحسین فدخل معه ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء علی فأدخله ثم قال ( إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیرا )

     [[13]] آل عمران: 61

     [[14]] صحیح مسلم  ج 4   ص 1871 ح 2404 ولما نزلت هذه الآیة ( فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءکم ) دعا رسول الله صلی الله علیه وآله علیا وفاطمة وحسنا وحسینا فقال اللهم هؤلاء أهلی

     [[15]] معرفة علوم الحدیث  ج 1   ص 50 قال الحاکم وقد تواترت الأخبار فی التفاسیر عن عبد الله بن عباس وغیره أن رسول الله صلی الله علیه وآله أخذ یوم المباهلة بید علی وحسن وحسین وجعلوا فاطمة وراءهم ثم قال هؤلاء أبناءنا وأنفسنا ونساؤنا فهلموا أنفسکم وأبناءکم ونساءکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الکاذبین

     [[16]] تحفة الأحوذی للمبارکفوری ج 8   ص 278-279

     [[17]] جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام ـ جلد سوّم، تألیف آیت الله سید علی میلانی

    [[18]] سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج 4 ص 357 ح 1761

    [[19]] درباره ی سند این حدیث، در کتاب «امامت از منظر عقل و شرع» مفصل سخن گفته ایم

    • حسین قربانی

    نظرات  (۱)

    خسته نباشید از وبلاگ امامتی ما هم دیدن بفرمایید 

    http://pasokhbewhabiat.blog.ir/

    پاسخ:
    سلام علیکم. ظاهرا وبلاگتان را حذف نموده اید. موفق باشید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی