پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    حکم منکران حدیث از نظر علمای اهل سنت

    حسین قربانی | شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۲۲ ب.ظ

    کسانی که ندای حسبنا کتاب الله سر می دهند و در عین حال خود را اهل سنت می دانند، بد نیست که نظر بزرگان اهل سنت را در مورد خودشان بدانند:

    الف) احمق

    عمران بن حصین صحابی

    جلال الدین سیوطی می نویسد:

    «سعید بن منصور روایت کرده است از قول عمران بن حصین که ما در حال صحبت کردن در مورد احادیث بودیم که مردی آمد و گفت: «این حرفها را رها کنید! از کتاب خدا برای من دلیل بیاورید (نه از احادیث)»! عمران بن حصین گفت: «تو آدم احمقی هستی! آیا در کتاب خدا، تفسیر نماز خواندن و روزه گرفتن آمده است؟ کتاب خدا حکم را آورده و سنت نبوی آن را تفسیر می کند.» [1]

    ب) گمراه

    1. محمد ناصر الدین ألبانی

    محمد ناصر الدین البانی وهابی در کتاب « منزلة السنة فی القرآن » بابی دارد به نام " ضلال المستغنین بالقرآن عن السنة " یعنی گمراهی کسانی که قرآن را از سنت بی نیاز میدانند.[2]

    2. ابو قِلابَه

    ابو قلابه (متوفای 104 هـ) می‌ گوید:

    «اگر از سنت برای کسی سخن گفتی و او گفت: «سنت را کنار بگذار و از قرآن بگو»! بدان که آن فرد، گمراه است.»[3]

    3. ایوب سختیانی

    ایوب سختیانی (متوفای 131 هـ) می گوید:

    «اگر از سنت برای کسی سخن گفتی و او گفت: «سنت را کنار بگذار و از قرآن بگو»! بدان که آن فرد ، گمراه و گمراه کننده است.»[4]

    4. امام ابو حنفیه

    قبلا سخن او را از زین الدین عراقی نقل کردیم.[5]

    ج) خبیث

    دکتر محمد محمد ابو شُهبه

    دکتر محمد محمد ابوشُهبه می نویسد:

    «گروهی در زمانهای قبل و هم اکنون نیز به وجود آمده اند که به این ادعای خبیث؛ یعنی اکتفا به قرآن بدل از احادیث دعوت می کنند و هدف آنها از بین بردن نصف دین است.»[6]

    د) اهل بدعت

    1. ابوالقاسم  اصفهانی

    ابوالقاسم اسماعیل تیمی اصفهانی می گوید:

    «اگر دیدی کسی در مورد دین خدا به مخاصمه برخاسته و در مورد کتاب الله مجادله می کند و وقتی به او گفته می شود: «قال رسول الله (یعنی رسول الله چنین و چنان فرموده)»؛ پس می گوید: «کتاب الله برای ما کفایت میکند»؛ بدان که او صاحب بدعت است.» [7]

    2. محمد ناصر الدین ألبانی

    وی در کتابی که برای اثبات حجیت مستقل احادیث در عقاید و احکام تالیف کرده است، می نویسد:

    «عدم احتجاج به احادیث واحد در عقیده، بدعت است: و در کل، دلایل از قرآن و سنت، عمل صحابه و اقوال علما به صورت قطعی دلالت می کند بر چیزی که شرح دادیم؛ یعنی قبول حدیث واحد در تمامی مسائل شریعت، چه در اعتقادات و چه در مسائل عملی، واجب است و اینکه جدا کردن آن دو از هم بدعتی است که سلف از آن بیگانه اند.»[8]

    هـ) خارجی

    1. شمس الدین ذهبی

    شمس الدین ذهبی می نویسد:

    « از احادیث مرسل ابن ابی ملیکه چنین است که ابوبکر بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه وآله مردم را جمع کرد و گفت: «شما از رسول خدا صلی الله علیه وآله احادیثی نقل می کنید که در آنها اختلاف دارید و لذا مردم بعد از شما نیز به اختلاف زیادی خواهند افتاد؛ پس، از رسول الله صلی الله علیه وآله چیزی نقل نکنید و هر کس از شما سوالی کرد، بگویید: بین ما و شما قرآن است؛ حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید.»

    این روایت مرسله دلالت بر آن دارد که منظور ابوبکر از این سخن، تثبت، تحقیق، تحری و رسیدن به واقعیت بوده و نه بستن باب نقل روایت. آیا نمی بینی که وقتی در مورد جده از او سوال شد و او جواب آن را در قرآن کریم نیافت، چگونه در مورد جوابش از  سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله سوال نمود و وقتی یک فرد مورد اعتماد به او جواب داد، ابوبکر به سخنش اکتفا نکرد تا اینکه فرد ثقه دیگری همان جواب را به او داد و لذا ابوبکر این سخن خوارج را که میگویند: «حسبنا کتاب الله» را نگفت.»[9]

    2. مرکز فتوای اسلام وب

    در سایت اسلام وب در جواب استفتائی چنین آمده است:

    «مصدر احکام در اسلام: قرآن و سنت است و علما اجماع کرده اند بر اینکه سنت حجت است و در این مورد اختلاف نمی کند مگر کسی که از دین خارج شود و کسی که مخالف جماعت مسلمین باشد.» [10]

    و) زندیق

    ابومحمد بر بهاری

    ابو محمد حسن بن علی بر بهاری میگوید:

    «اگر شنیدی که روایتی به کسی رسید و او آن را قبول نکرد و [صرفاً] قرآن را خواست، پس شک نکن که او زندیق است و از پیش او برو.»[11]

    و) کافر

    1. ابن حزم آندلسی

    ابن حزم آندلسی می گوید:

    «اگر کسی بگوید که ما جز آنچه که در قرآن می یابیم اخذ نمی کنیم، چنین شخصی به اجماع امت، کافر است.» [12]

    2. جلال الدین سیوطی

    جلال الدین سیوطی می گوید:

    «بدانید - خدا به شما رحم کند- هرکسی که حدیث پیامبر صلی الله علیه وآله را انکار کند، چه قولی باشد یا فعلی، به شرطی که آن حدیث بر طبق اصول شرعی معروف، حجت باشد، در آن صورت آن شخص کافر شده و از دایره اسلام خارج می گردد و با یهود و نصاری و یا با هر فرقه کافر دیگری که خدا بخواهد محشور میشود.»[13]

    3. ابن تیمیه

    ابن تیمیه می گوید:

    «هر کس منکر حدیثی شود که با تواتر و یا اجماع ثابت شده، کافر است.»[14]

    4. عبد العزیز بن باز

    عبد العزیز بن باز مفتی پیشین عربستان سعودی می گوید:

    «بدون شک سنت مطهره همان اصل دوم از اصول اسلام است و جایگاهش در اسلام بعد از قرآن به اجماع و اتفاق اهل علم به تنهایی بر همه ی امت اسلام حجت است.

    هر کس سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را که همان اخبار و روایات رسیده از ایشان است انکار نماید یا گمان کند که می توان از سنت پیامبر اعراض کرده ( و آن را کنار گذاشت ) و تنها اکتفاء به قرآن نمود، چنین شخصی حقیقتا گمراه و کافر شده است آن هم به کفر اکبر و بلکه با این قول، از اسلام مرتد شده و با این عقیده، خدا و رسولش را تکذیب کرده و آنچه را ایشان فرمان داده اند انکار نموده و اصل بزرگی از اصول اسلام را که خدا به رجوع کردن، اعتماد کردن و اخذ کردن بدان امر کرده انکار نموده و اجماع و اتفاق علما را نیز انکار نموده است.»[15]

    5. لجنه دائمی افتای عربستان سعودی

    لجنه دائمی افتای عربستان سعودی درباره حجیت خبر واحد و انکار آن، سؤال و جوابی را چنین مطرح کرده است:

    « سؤال: حکم کسی که روایت عذاب قبر را به این  دلیل که روایات وارده در این باره، اخبار واحد هستند و روایت واحد به صورت مطلق پذیرفته نمی‌شود، انکار می‌کنند، چیست؟ این افراد توجه نمی‌کنند که روایت، صحیح است یا حسن و یا ضعیف. فقط به این مسأله توجه می‌کنند که روایت، واحد است یا با طرق مختلف نقل شده است. اگر ببینند که واحد است، آن را نمی‌پذیرند. پاسخ آنان چیست؟

    پاسخ: وقتی روایت واحد از رسول خدا صلی الله علیه وآله ثابت شود؛ چه در موضوع اعتقادات باشد و چه در اعمال، به اجماع اهل سنت حجت است. و هر کس استدلال به احادیث واحد را پس از اقامه دلیل انکار کند، کافر است.

    برای اطلاع بیشتر در این باره به کتاب الصواعق ابن قیم یا مختصر آن که توسط موصلی نوشته شده است، مراجعه کنید.»[16]

     

    [[1]]مفتاح الجنة فی الاحتجاج بالسنة ،  ج 1 ص 59 وَأخرج سعید بن مَنْصُور عَن عمرَان بن حُصَیْن أَنهم کَانُوا یتذاکرون الحَدِیث فَقَالَ رجل دَعونَا من هَذَا وجیؤونا بِکِتَاب الله فَقَالَ عمران: "إِنَّک أَحمَق أتجد فِی کتاب الله الصَّلَاة مفسرة، أتجد فِی کتاب الله الصّیام مُفَسرًا، إِن الْقُرْآن أحکم ذَلِک وَالسّنة تفسره"

    [[2]] منزلة السنة فی الإسلام ، ص 13 بر مبنای مکتبه شامله

    [[3]] سیر اعلام النبلاء للذهبی ج 4 ص 472 اذا حدثت الرجل بالسنة فقال: دعنا من هذا و هات کتاب الله، فاعلم أنه ضال

    [[4]] الآداب الشرعیة والمنح المرعیة للمقدسی  ج 2 ص 292 إذا حدثت الرجل بالسنة فقال دعنا من هذا و حدثنا بالقرآن فاعلم أنه ضالّ مضل

    [[5]] المستخرج علی المستدرک للحاکم ج 1 ص 15

    [[6]] فی رحاب السنة - الکتب الصحاح الستة ،  ص 17 سایت شامله / فقد ظهرت فئة فی القدیم و الحدیث تدعوا الی هذه الدعوة الخبیثة و هی الاکتفاء بالقرآن عن الاحادیث و غرضهم هدم نصف الدین

    [[7]] الحجة فی بیان المحجة وشرح عقیدة أهل السنة ، ج 2 ص 539 - 540 وإذا رأیت الرجل یخاصم فی دین الله ویجادل فی کتاب الله فإذا قیل له : قال رسول الله ، قال : حسبنا کتاب الله ؛ فاعلم أنه صاحب بدعة

    [[8]] الحدیث حجة بنفسه فی العقائد والأحکام ، ص 60 سایت شامله / عدم الإحتجاج بحدیث الآحاد فی العقیدة بدعة محدثة : وبالجملة فأدلة الکتاب والسنة وعمل الصحابة وأقوال العلماء تدل دلالة قاطعة - على ما شرحنا - من وجوب الأخذ بحدیث الآحاد فی کل أبواب الشریعة سواء کان فی الإعتقادیات أو العملیات وأن التفریق بینهما بدعة لا یعرفها السلف

    [[9]] تذکرة الحفاظ ، ج 1 ص 2 - 3 ومن مراسیل بن أبی ملیکة أن الصدیق جمع الناس بعد وفاة نبیهم فقال إنکم تحدثون عن رسول الله صلی الله علیه وسلم أحادیث تختلفون فیها والناس بعدکم أشد اختلافا فلا تحدثوا عن رسول الله شیئا فمن سألکم فقولوا بیننا وبینکم کتاب الله فاستحلوا حلاله وحرموا حرامه فهذا المرسل یدلک أن مراد الصدیق التثبت فی الأخبار والتحری لا سد باب الروایة ألا تراه لما نزل به أمر الجدة ولم یجده فی الکتاب کیف سأل عنه فی السنة فلما أخبره الثقة ما اکتفى حتى استظهر بثقة آخر ولم یقل حسبنا کتاب الله کما تقوله الخوارج

    [[10]] رقم الفتوى: 114295 ؛ الثلاثاء 5 ذو القعدة 1429 - 4-11-2008 مصدر الأحکام فی الإسلام: القرآن والسنة، وقد أجمع العلماء على أن السنة حجة، ولا یخالف فی هذا إلا مارق من الدین ومخالف لجماعة المسلمین

    [[11]] شرح السنة ، ج 1 ص 54 رقم 114 وإذا سمعت الرجل تأتیه بالأثر فلا یریده، ویرید القرآن، فلا [تشک] أنه رجل قد احتوى على الزندقة، فقم من عنده

    [[12]] الإحکام فی أصول الأحکام ، ج 2 ص 208 ولو أن امرأ قال لا نأخذ إلا ما وجدنا فی القرآن لکان کافرا بإجماع الأمة

    [[13]] مفتاح الجنة فی الاحتجاج بالسنة  ج 1ص 5 فاعلموا رحمکم الله أن من أنکر حدیث النبی صلى الله علیه ‏وسلم قولاً کان أو فعلاً بشرطه المعروف فی الأصول حجة، کفر وخرج عن دائرة ‏الإسلام، وحشر مع الیهود والنصارى أو مع من شاء من فرق الکفرة

    [[14]] مجموع فتاوی ابن تیمیه  ج 1 ص 109 وأما من أنکر ما ثبت بالتواتر والإجماع فهو کافر

    [[15]] مجموع فتاوا ابن باز ، ج 8 ص 132 سایت شامله / لا شک ان السنة المطهره هی الاصل الثانی من اصول الاسلام و ان مکانتها فی الاسلام الصداره بعد کتاب الله باجماع اهل العلم قاطبة و هی حجه قاطبه مستقله علی جمیع الامه . من جحدها او انکرها او زعم انه یجوز الاعراض عنها و الاکتفاء بالقران فقط ، فقد ضل ضلالا بعیدا وکفر کفرا اکبر وارتد عن الاسلام بهذا المقال فانه بهذا المقال و بهذا الاعتقادیکون قد کذب الله و رسوله و انکر ما امر الله و رسوله و جحد اصلا عظیما من اصول الاسلام قد امر الله بالرجوع الیه و الاعتماد علیه و الاخذ به و انکر اجماع اهل العلم

    [[16]] فتاوی اللجنه الدائمه ، المجموعة الأولی - ج ۵، ص 19-20 رقم 9377 سایت شامله / س: ما حکم من ینکر عذاب القبر بحجه أنها (أی الأحادیث الوارده فی عذاب القبر) هی أحادیث آحاد والحدیث الآحاد لا یؤخذ به مطلقا، وهم لا ینظرون إلى الحدیث صحیح أو حسن أو ضعیف ولکن ینظرون إلیه من جهه کونه آحادا أو مرویا بطرق مختلفه فإذا وجدوه حدیث آحاد لم یأخذوا به فما هو الرد علیهم؟ جـ: الحمد لله وحده والصلاه والسلام على رسوله وآله وصحبه.. وبعد: إذا ثبت حدیث الآحاد عن الرسول صلى الله علیه وسلم کان حجه فیما دل علیه اعتقادا وعملا بإجماع أهل السنه، ومن أنکر الاحتجاج بأحادیث الآحاد بعد إقامه الحجه علیه فهو کافر، وارجع فی الموضوع إلى کتاب الصواعق لابن القیم أو مختصره للموصلی

     

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی