پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    فرار عثمان در جنگ احد

    حسین قربانی | چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۰۳ ب.ظ

    عثمان در جنگ بدر حاضر نبود و در جنگ احد هم که حاضر بود، فرار کرد. در دیگر جنگ هایی هم که حاضر بوده، دلیری و دلاوری از او دیده نشده است.

    فرار عثمان در جنگ احد، از مسلّمات است و حتی در صحیح بخاری نیز آمده است، که ما به چند روایت معتبر السند اشاره می کنیم.

    روایت اول:

    بخاری در صحیحش از عثمان بن موهب روایت کرده است که گفت:

    «مردی برای حج آمده بود که دید عده ای [در جایی] نشسته اند. گفت: اینها چه کسانی هستند؟ گفتند: آنها از قریش هستند. او گفت: بزرگ و شیخ آنها کیست؟ گفتند: عبدالله بن عمر. او گفت: ای ابن عمر! من درباره امری از تو سؤال می کنم؛ پس پاسخم گو. تو را قسم به حرمت این کعبه، آیا می دانی که عثمان در روز احد فرار کرد؟ ابن عمر گفت: بله. او گفت: آیا می دانی که او در جنگ بدر غایب بود؟ ابن عمر گفت: بله. او گفت: آیا می دانی در بیعت رضوان نیز غایب بود و در آن حضور نداشت؟ ابن عمر گفت: بله. او گفت: الله اکبر. ابن عمر گفت: پیش بیا تا برایت مشخص سازم (علت این وقایع را). درباره فرار او در احد، پس من شهادت می دهم که خدا از او درگذشت ... .»[[1]]

    روایت دوم:

    بخاری همچنین در صحیحش از نافع روایت کرده است که:

    «شخصی نزد عبد الله بن عمر آمد و گفت: ای ابا عبد الرحمان ... نظرت در مورد علی علیه السلام و عثمان چیست؟ ابن عمر گفت: اما عثمان، خداوند از گناه او ( فرارش در جنگ احد ) درگذشت ؛ ولی شما دوست ندارید که او را ببخشید؛ اما علی علیه السلام؛ پس او پسر عموی رسول خدا n و داماد او است.»[[2]]

    احمد بن حنبل این روایت را با سندی دیگر در کتاب فضائل الصحابه، اینگونه نقل کرده است:

    «علاء بن عرار گوید: از ابن عمر درباره ی علی علیه السلام و عثمان پرسیدم. پس گفت: اما علی علیه السلام، پس این خانه اش است و به غیر از آن، چیز دیگری به تو نمی گویم (همین قدر در شناخت او بس است) و اما عثمان؛ پس او بین خودش و خدای عروجل مرتکب گناه بزرگی شد که آمرزیده شد و در میان شما مرتکب گناه کوچکی شد که او را کشتید.»[[3]]

    وصی الله بن محمد عباس در تحقیق این کتاب، در پاورقی، بعد از تصحیح سند این روایت، تصریح کرده که مراد از گناه بزرگی که عثمان مرتکب شده، فرارش در جنگ احد است؛ همانطور که خداوند در آیه ی 155 سوره آل عمران فرموده است.[[4]]

    همین روایت را نسائی نیز در سننش با عبارت « وأما عثمان فإنه أذنب ذنبا عظیما یوم التقى الجمعان» یعنی «عثمان در روز جنگ احد، مرتکب گناه بزرگی شد» نقل کرده و محققینش آن را صحیح دانسته اند.[[5]]

    روایت سوم:

    احمد حنبل در مسندش با سند حسن (طبق نظر ارنؤوط)[[6]] از شقیق روایت کرده است که گفت:

    «عبد الرحمن بن عوف به ولید بن عقبه برخورد. ولید به او گفت: چرا به امیرالمومنین عثمان جفا روا میداری؟ عبد الرحمن گفت: به او بگو: من در نبرد " عینین " (عاصم توضیح می دهد که مقصود نبرد "احد" است) نگریختم، و از شرکت در نبرد " بدر " خود داری ننمودم و رویه عمر را ترک نکردم. ولید این خبر را به عثمان برد. عثمان گفت: این که گفت من در نبرد " عینین" گریختم، چگونه گناه است، در حالی که خدا از آن در گذشته است وفرموده: ((کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید.)) (آل عمران: 155)  درباره این که گفت من در نبرد " بدر " حضور نیافتم، از آن جهت بود که رقیه دختر پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را پرستاری می کردم، در همان بیماری اش که منتهی به مرگش شد و پیامبر خدا صلی الله علیه وآله برایم سهمی معین کرد و هر که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله برایش تعیین سهم نماید، چنان است که حضور و شرکت داشته باشد. درباره این که گفت من رویه عمر را ترک نکرده ام، باید بگویم که نه من یارای پیروی از آن را دارم و نه او. حالا پیشش برو و این مطالب را به او برسان.»[[7]]

    روایت چهارم:

    ابوبکر بزار، قریب به مضمون روایت قبلی را با سندی دیگر، از سعید بن مسیب چنین نقل کرده است:

    «عثمان صدایش را بر عبدالرحمن بن عوف بلند کرد؛ پس عبدالرحمن به او گفت: به چه چیزت می بالی که صدایت را بر من بلند میکنی؟ در حالی که من در بدر حاضر بودم و تو نبودی و با رسول خدا صلی الله علیه وآله در بیعت رضوان بیعت کردم و تو بیعت نکردی و در روز احد فرار کردی و من فرار نکردم. پس عثمان گفت: ... و اما سخنت که در روز احد فرار کردم و تو فرار نکردی؛ پس خداوند تبارک و تعالی فرمود:((کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید.)) (آل عمران: 155) پس چرا گناهی را بر من عیب میگیری که خداوند مرا در مورد آن عفو کرده است؟!»[[8]]

    نور الدین هیثمی بعد از نقل این روایت از بزار، سندش را حسن دانسته است.[[9]]

    روایت پنجم:

    ابن اسحاق با سند صحیح[[10]] از عبدالله بن زبیر روایت کرده است که گفت:

    «شنیدم رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرمود: طلحه هنگامی که آن فداکاری را برای رسول خدا صلی الله علیه وآله انجام داد، بهشت را برای خود واجب کرد، در حالی که مردم از پیش رسول خدا صلی الله علیه وآله فرار کرده بودند؛ حتی بعضی از آنها به منقا، پایین تر از اعوص، رسیده بودند و عثمان بن عفان، عقبۀ بن عثمان و سعد بن عثمان (دو نفر از انصار) فرار کردند و از بنی زریق رفتند تا به جعلب (کوهی نزدیک مدینه) رسیدند و سه روز در آنجا ماندند و سپس نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله برگشتند و آن حضرت فرمود: به مکان وسیعی رفتید !!»[[11]]

    ابن عبد البر این روایت را با ارسال مسلّم نقل کرده است.[[12]]

    فخر رازی نیز به صراحت می گوید:

    «عثمان با دو نفر از انصار به نام‌هاى سعد و عقبه گریخت تا به یک جاى دورى رسیدند و پس از سه روز بازگشتند.»[[13]]

     

    [[1]] صحیح البخاری  ج 4   ص 1491 ح 3839 حدثنا عبدان أخبرنا أبو حمزة عن عثمان بن موهب قال جاء رجل حج البیت فرأى قوما جلوسا فقال من هؤلاء القعود قالوا هؤلاء قریش قال من الشیخ قالوا بن عمر فأتاه فقال إنی سائلک عن شیء أتحدثنی قال أنشدک بحرمة هذا البیت أتعلم أن عثمان بن عفان فر یوم أحد قال نعم قال فتعلمه تغیب عن بدر فلم یشهدها قال نعم قال فتعلم أنه تخلف عن بیعة الرضوان فلم یشهدها قال نعم فکبر قال بن عمر تعال لأخبرک ولأبین لک عما سألتنی عنه أما فراره یوم أحد فأشهد أن الله عفا عنه

    [[2]] صحیح البخاری  ج 4   ص 1705 ح 4373 و ج 4   ص 1641 ح 4243 عن نافع عن بن عمر رضی الله عنهما أن رجلا جاءه فقال یا أبا عبد الرحمن ... قال فما قولک فی علی وعثمان قال بن عمر ما قولی فی علی وعثمان أما عثمان فکان الله قد عفا عنه فکرهتم أن یعفو عنه وأما علی فابن عم رسول الله صلى الله علیه وسلم وختنه

    [[3]] حدثنا عبد الله قال حدثنی أبی قثنا عبد الرزاق قال نا معمر عن أبی إسحاق عن العلاء بن عرار قال سألت بن عمر عن علی وعثمان فقال أما علی فهذا بیته لا أحدثک عنه بغیره وأما عثمان فإنه أذنب فیما بینه وبین الله عز وجل ذنبا عظیما فغفره له وأذنب فیما بینکم وبینه ذنبا صغیرا فقتلتموه

    [[4]] فضائل الصحابة لابن حنبل  ج 2   ص 595 ح 1012 قال وصی الله بن محمد العباس: إسناده صحیح / المراد به فراره مع من فر یوم أحد کما قال تعالی: إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُوا ۖ وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ. آل عمران: 155 .

    [[5]] سنن النسائی الکبرى  ج 5   ص 138 ح 8491 قال المحققان ( سید کسروی حسن و عبد الغفار سلیمان البنداری) : صحیح رجاله ثقات / أخبرنا أحمد بن سلیمان قال حدثنا عبید الله قال حدثنا إسرائیل عن أبی إسحاق عن العلاء بن عرار قال سألت بن عمر وهو فی مسجد رسول الله صلى الله علیه وسلم عن علی وعثمان فقال أما علی فلا تسألنی عنه وانظر إلى منزله من رسول الله صلى الله علیه وسلم لیس فی المسجد بیت غیر بیته وأما عثمان فإنه أذنب ذنبا عظیما یوم التقى الجمعان فعفى الله عنه وغفر له وأذنب فیکم ذنبا دون فقتلتموه

    [[6]] مسند أحمد بن حنبل  ج 1 ص 525 ح 490 قال شعیب الارؤوط: إسناده حسن

    [[7]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا معاویة بن عمرو ثنا زائدة عن عاصم عن شقیق قال لقی عبد الرحمن بن عوف الولید بن عقبة فقال له الولید ما لی أراک قد جفوت أمیر المؤمنین عثمان فقال له عبد الرحمن أبلغه انی لم أفر یوم عینین قال عاصم یقول یوم أحد ولم أتخلف یوم بدر ولم أترک سنة عمر قال فانطلق فخبر ذلک عثمان قال فقال أما قوله انی لم أفر یوم عینین فکیف یعیرنی بذنب وقد عفا الله عنه فقال ( إن الذین تولوا منکم یوم التقى الجمعان إنما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا ولقد عفا الله عنهم) وأما قوله إنی تخلفت یوم بدر فإنی کنت أمرض رقیة بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم حین ماتت وقد ضرب لی رسول الله صلى الله علیه وسلم بسهمی ومن ضرب له رسول الله صلى الله علیه وسلم بسهمه فقد شهد وأما قوله إنی لم أترک سنة عمر فإنی لا أطیقها ولا هو فأته فحدثه بذلک

    [[8]] مسند البزار  ج 2   ص 34-35 ح 380 حدثنا یوسف بن موسى القطان الواسطی قال نا عثمان بن مخلد قال نا سلام أبو المنذر عن علی بن زید عن سعید بن المسیب قال رفع عثمان صوته على عبد الرحمن بن عوف فقال له عبد الرحمن لأی شیء ترفع صوتک علی وقد شهدت بدرا ولم تشهد وبایعت رسول الله صلى الله علیه وسلم ولم تبایع وفررت یوم أحد ولم أفر فقال عثمان ... وأما قولک فررت یوم أحد ولم أفر فإن الله تبارک وتعالى قال ( إن الذین تولوا منکم یوم التقى الجمعان إنما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا ولقد عفا الله عنهم ) فلم تعیرنی بذنب قد عفا الله لی عنه

    [[9]] مجمع الزوائد  ج 9   ص 84-85  قال الهیثمی: رواه البزار وإسناده حسن وقد تقدمت له طریق فی هذا الباب وغیره

    [[10]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    عبد الله بن الحسین الحرانی: ثقة / عبد الله بن محمد القضاعی (النفیلی): ثقة / محمد بن سلمة الباهلی: ثقة / ابن اسحاق القرشی: صدوق / یحیى بن عباد الزبیری: ثقة / عباد بن عبد الله القرشی: ثقة / عبد الله بن الزبیر الأسدی: صحابی

    [[11]] سیرة ابن إسحاق  ج 3   ص 311 و همچنین تاریخ الطبری  ج 2   ص 69 با کمی تفاوت در سند. أخبرنا عبد الله بن الحسن قال نا النفیلی قال نا محمد ابن سلمة عن محمد بن اسحاق قال حدثنی یحیى بن عباد بن عبد الله بن الزبیر عن أبیه عن عبد الله بن الزبیر قال سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول أوجب طلحة حین صنع ما صنع برسول الله وقد کان الناس انهزموا عن رسول الله حتى انتهى بعضهم إلى المنقا دون الأعوص وفر عثمان بن عفان وعقبة بن عثمان وسعد بن عثمان رجلان من الأنصار ثم من بنی زریق حتى بلغوا الجلعب جبلا بناحیة المدینة فأقاموا به ثلاثا ثم رجعوا إلى رسول الله علیه السلام فقال رسول الله فیما زعموا لقد ذهبتم فیها عریضة

    [[12]] الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3 ص 1074 رقم 1826 در ترجمه ی عقبة بن عثمان

    [[13]] التفسیر الکبیر  ج 9 ص 42 ومنهم المنهزمین أیضا عثمان انهزم مع رجلین من الأنصار یقال لهما سعد وعقبة، انهزموا حتى بلغوا موضعا بعیدا ثم رجعوا بعد ثلاثة أیام

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی