پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    فرار شیخین در جنگ خیبر

    حسین قربانی | شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۳۸ ب.ظ

    رسول خدا صلی الله علیه وآله ابتدا ابوبکر را با گروهى به طرف اهل خیبر فرستاد تا با آنان بجنگند، مدتى نگذشته بود که ابوبکر و یارانش شکست خورده و بازگشتند. پس از بازگشت، رسول خدا صلی الله علیه وآله عمر را به سوی اهل خیبر فرستاد تا با آنان بجنگند، ولی مدتی نگذشت که آن ها نیز شکسته خورده و بازگشتند؛ لذا پیامبر صلی الله علیه وآله ناراحت شد و فرمود: فردا پرچم فرماندهی را به دست مردى خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند؛ او با خیبریان خواهد جنگید تا پیروز شود. سپس پرچم را به امیرالمومنین علیه السلام داد و آن حضرت خیبر را فتح کرد.

    روایت یکم:

    «ابو بریده می گفت: خیبر را محاصره کردیم؛ پس ابوبکر پرچم را گرفت، ولی برای او فتح نشد و فردایش عمر گرفت و او نیز [شکست خورده] برگشت و برای او نیز فتح نشد و آن روز به مردم سختی و مشقت رسید؛ پس رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: پرچمم را فردا به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست می دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست می دارند؛ باز نمی گردد تا اینکه برایش فتح شود. و شب را با رضایت از خودمان که پیروزی فرداست، خوابیدیم؛ پس هنگامی که صبح شد، رسول خدا صلی الله علیه وآله نماز صبح را خواند، سپس ایستاد و پرچم را خواست، در حالی که مردم در صف هایشان بودند. پس، از میان ما انسان صاحب منزلتی در نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله نبود مگر اینکه امید داشت که پرچم برای او باشد. پس علی بن ابی طالب علیه السلام را خواست، در حالی که او چشم درد داشت. پس آب دهان در چشمانش ریخت و آن را برداشت و پرچم را به او داد و خداوند برای او فتح را مقرر کرد. راوی (ابو بریده) گوید: و من جزء حمله کنندگان به خیبر بودم.»[[1]]

    این روایت را نسائی نقل کرده و ابو اسحاق حوینی[[2]]، ألبانی[[3]]، وصی الله بن محمد عباس [[4]]، شعیب الأرنؤوط[[5]] و حمزه احمد الزین[[6]] آن را معتبر شمرده اند.

    روایت دوم:

    «از سلمه بن اکوع روایت است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله ابوبکر را به سوی بعضی از قلعه های خیبر فرستاد؛ پس ابوبکر جنگید و تلاش کرد ولی فتحی نکرد.» [[7]]

    این روایت را حاکم نقل و تصحیح کرده و ذهبی هم با نظر او موافقت کرده است.[[8]]

    روایت سوم:

    «از ابی لیلی روایت شده است که که علی علیه السلام به او گفت: ای ابا لیلی، آیا همراه ما در خیبر نبودی؟ گفت: آری، به خدا قسم همراه شما بودم. فرمود: رسول خدا صلی الله علیه وآله ابوبکر را به سوی خیبر فرستاد؛ پس با مردم رفت و شکست خورد تا اینکه برگشت.»[[9]]

    این روایت را حاکم نقل و تصحیح کرده و ذهبی هم با نظر او موافقت کرده است.[[10]] 

    روایت چهارم:

    «عبدالله بن بریده از پدرش نقل می کند که گفت: گاهی رسول خدا صلی الله علیه وآله سردرد می گرفت و یک روز یا دو روز استراحت می کرد و خارج نمی شد و هنگامی که در خیبر فرود آمدیم، سردرد ایشان را گرفت؛ پس نزد مردم نیامد و ابوبکر پرچم رسول خدا صلی الله علیه وآله را گرفت؛ سپس شروع کرد و جنگ سختی نمود و [شکست خورده] برگشت.»[[11]]

    این روایت را حاکم نقل و تصحیح کرده و ذهبی هم با نظر او موافقت کرده است.[[12]]

    روایت پنجم:

    «از علی علیه السلام روایت شده است که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه وآله به سوی خیبر روانه شد. وقتی نزد خیبر رسید،‌ عمر را به جنگ فرستاد و مردمی را هم با او فرستاد به سوی شهر یا قصر یهودیان. پس با آنها جنگیدند و طولى نکشید که عمر و همراهانش شکست خوردند و عقب نشستند، در حالی که لشکرش او را می ترساندند و او هم لشکرش را می ترساند. پس رسول خدا صلی الله علیه وآله روانه شد و ادامه ی حدیث.»[[13]]

    این روایت را حاکم نقل و تصحیح کرده و ذهبی هم با نظر او موافقت کرده است.[[14]]

    روایت ششم:

    «از جابر روایت شده است که گفت: پیغمبر صلی الله علیه وآله پرچم را در روز خیبر به عمر داد. او رفت و بازگشت، در حالی که همراهانش را می ترساند و همراهانش هم او را می ترساندند.»[[15]]

    این روایت را حاکم نقل و تصحیح کرده است.[[16]]

    اعتراف محمد ناصرالدین ألبانی

    البانی بعد از ذکر روایات این ماجرا و بررسی آن ها، می نویسد:

    «از اسانید و طرقی که گذشت و از آن بی نیاز می کند و به خصوص طریق بریده بن حصیب که صحیح ترین آنها است و آن گواهی می دهد بر اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله ابتدا ابوبکر را فرستاد، ولی برای او فتح نشد و سپس عمر را فرستاد، ولی برای او نیز فتح نشد، سپس فتح به دست علی علیه السلام صورت گرفت، خصوصیتی که خداوند او را به آن مخصوص کرد بدون آن دو (ابوبکر و عمر).»[[17]]

    اینکه رسول خدا صلی الله علیه وآله بعد از شکست ابوبکر و عمر فرمودند:

    «فردا پرچم را به مردی می دهم که او خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند، خداوند به وسیله او خیبر را فتح می کند.»[[18]] اشاره به این دارد که ابوبکر و عمر چنین نبودند؛ یعنی نه ابوبکر و عمر، خدا و رسولش را دوست داشتند و نه خدا و رسول، آن ها را.   

    فخر الدین رازی شافعی نیز این برداشت شیعه از این قسمت حدیث را قبول کرده و گفته است:

    «اما دلیل ششم -که همان تمسک به داستان خیبر است- ، پس جوابش این است: از آن سخن استفاده می شود که صفات مذکور در مدح دومی (علی علیه السلام)، در مدح اولی وجود نداشت. پس هنگامی که فرمود: "پرچم را به مردی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست می دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند، پی در پی حمله کننده است نه فرار کننده " ، پس این دلالت می کند بر اینکه مجموع این صفات در ابوبکر و عمر نبود؛ زیرا صفات کرار و غیر فرار در آن دو نفر حاصل نشد. و مجموع آن صفات در این دو نفر حاصل نشد، ولی نداشتن صفات کرار و غیر فرار، موجب نقص در فضیلت آن ها نمی شود ... .»[[19]]

    البته فخر رازی تنها به انتهای حدیث؛ یعنی صفات کرار و غیر فرار توجه کرده و از صفات دوست داشتن خدا و رسول غفلت کرده است، اما در هر صورت اعتراف کرده است که منطق کلام این را می رساند که آن صفات مذکور، در ابوبکر و عمر وجود نداشتند.

    زین الدین عراقی ضمن اشاره به تخریج این داستان توسط بخاری و مسلم در صحیحشان، تصریح می کند که این داستان طرق دیگری نیز دارد که نزدیک به حد تواتر می رساند.[[20]]

     

    [[1]] عن عبد الله بن بریدة قال سمعت أبی بریدة یقول حاصرنا خیبر فأخذ اللواء أبو بکر ولم یفتح له وأخذ من الغد عمر فأنصرف ولم یفتح له وأصاب الناس یومئذ شدة وجهد فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم إنی دافع لوائی غد إلى رجل یحب الله ورسوله ویحبه الله ورسوله لا یرجع حتى یفتح له وبتنا طیبة أنفسنا أن الفتح غدا فلما أصبح رسول الله صلى الله علیه وسلم صلى الغداة ثم قام قائما ودعا باللواء والناس على مصافهم فما منا إنسان له منزلة عند رسول الله صلى الله علیه وسلم إلا هو یرجو أن یکون صاحب اللواء فدعا علی بن أبی طالب وهو أرمد فتفل فی عینیه ومسح عنه ودفع إلیه اللواء وفتح الله له قال وأنا فیمن تطاول لها

    [[2]] خصائص علی للنسائی ، ص 28 ح 14 پی دی اف؛ قال الحوینی: إسناده حسن

    [[3]] سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج 26 ص 47 ح 3244 سایت شامله / قال الألبانی: وهذا إسناد صحیح على شرط مسلم

    [[4]] فضائل الصحابة لأحمد بتحقیق وصی الله ،ج 1 ص 734-735 ح 1009 پی دی اف؛ با تصحیح سند روایت

    [[5]] مسند احمد ، ج 5 ص 353 ح 23043 سایت شامله / قال شعیب الأرنؤوط : حدیث صحیح وهذا إسناد قوی

    [[6]] مسند احمد ، ج 16 ص 491 ح 22889 پی دی اف؛ قال حمزة احمد الزین: إسناده صحیح

    [[7]] عن سلمة بن عمرو بن الأکوع رضی الله عنه قال بعث رسول الله صلى الله علیه وسلم أبا بکر رضی الله عنه إلى بعض حصون خیبر فقاتل وجهد ولم یکن فتح هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه

    [[8]] المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 39 ح 4338

    [[9]] عن أبی لیلى عن علی أنه قال یا أبا لیلى أما کنت معنا بخیبر قال بلى والله کنت معکم قال فإن رسول الله صلى الله علیه وسلم بعث أبا بکر إلى خیبر فسار بالناس وانهزم حتى رجع هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه

    [[10]] المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 39 ح 4338

    [[11]] عبد الله بن بریدة عن أبیه رضی الله عنهما قال کان رسول الله صلى الله علیه وسلم ربما أخذته الشقیقة فیلبث الیوم والیومین لا یخرج فلما نزل بخیبر أخذته الشقیقة فلم یخرج إلى الناس وأن أبا بکر رضی الله عنه أخذ رایة رسول الله صلى الله علیه وسلم ثم نهض فقاتل قتالا شدیدا ثم رجع هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه

    [[12]] المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 39 ح 4339

    [[13]] عن علی رضی الله عنه قال سار النبی صلى الله علیه وسلم إلى خیبر فلما أتاها بعث عمر رضی الله تعالى عنه وبعث معه الناس إلى مدینتهم أو قصرهم فقاتلوهم فلم یلبثوا أن هزموا عمر وأصحابه فجاؤوا یجبنونه ویجبنهم فسار النبی صلى الله علیه وسلم الحدیث هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه

    [[14]] المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 40 ح 4340

    [[15]] عن جابر رضی الله عنه أن النبی صلى الله علیه وسلم دفع الرایة یوم خیبر إلى عمر رضی الله عنه فانطلق فرجع یجبن أصحابه ویجبنونه هذا حدیث صحیح على شرط مسلم ولم یخرجاه

    [[16]] المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 40 ح 4341

    [[17]] سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج 7 ص 736 ح 3244 سایت شامله ؛ وفیما تقدم من الأسانید والطرق ما یغنی عنه، وبخاصة طریق بُرَیدة بن الحُصیب، فإنها أصحها، وهی تشهد على أن النبی- صلى الله علیه وسلم - أرسل أولاً أبا بکر، فلم یفتح له، وثانیاً عمر، فلم یفتح له، ثم کان الفتح على ید علی، خصوصیة خصه الله بها دونهما- رضی الله عنهم- أجمعین

    [[18]] صحیح البخاری ج 3   ص 1086 ح 2812 و ص 1357 ح 3499 و ج 4   ص 1542 ح 3972  و صحیح مسلم  ج 3   ص 1440 ح 1807 و ج 4   ص 1872 ح 2407  ؛ لأعطین الرایة غدا أو لیأخذن الرایة غدا رجل یحبه الله ورسوله یفتح الله علیه

    [[19]] الأربعین فی أصول الدین ، ج 2 ص 317-318 پی دی اف / و أما الحجة السادسة- و هى التمسک بقصة خیبر- فجوابها: ان ذلک الکلام یفید أن مجموع الصفات المذکورة فى مدح الثانى، غیر حاصلة فى مدح الأول. فلما قال: «لأعطین الرایة رجلا یحب الله و رسوله، و یحبه الله و رسوله. کرارا غیر فرار» فهذا یدل على أن هذا المجموع ما کان حاصلا لأبى بکر و عمر، لأن کونه کرارا غیر فرار ما کان حاصلا فیهما. و کان ذلک المجموع غیر حاصل فیهما. و عدم کونه کرارا غیر فرار لا یوجب نقصانا فى الفضیلة...

    [[20]] طرح التثریب فی شرح التقریب  ج 7   ص 210-211 واتفق الشیخان على إخراج هذه القصة من حدیث سهل بن سعد وسلمة بن الأکوع وأخرجها مسلم من حدیث أبی هریرة ومن حدیث سعد بن أبی وقاص ولها طرق أخرى تکاد أن تبلغ حد التواتر

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی