پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    جهل عمر به تأویل کتاب خدا

    حسین قربانی | يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۰۳ ب.ظ

    از مباحث گذشته، شدت بی اطلاعی عمر از علوم قرآنی روشن شد؛ اکنون به دو مورد دیگر از عدم آگاهی او به تأویل آیات قرآن اشاره می کنیم.

    مورد اول:

    بخاری در صحیحش از عابس بن ربیعه روایت کرده است که گفت:

    «عمر به نزد حجر [الاسود] آمد و آن را بوسید و سپس گفت: من میدانم که تو سنگى هستى که نه ضرر دارى و نه منفعتی و اگر من ندیده بودم که رسول خدا صلی الله علیه وآله تو را می بوسید، من هم هرگز تو را نمی بوسیدم.»[[1]]

    حاکم نیشابوری این قضیه را به تفصیل از ابو سعید خدری روایت کرده است که گفت:

    « ما با عمر بن خطاب حج نمودیم، پس چون داخل طواف شد، رو به حجر الاسود نمود و گفت: من میدانم که تو سنگى هستى که نه ضرر دارى و نه منفعتی و اگر من ندیده بودم که رسول خدا صلی الله علیه وآله تو را می بوسید، من هم هرگز تو را نمی بوسیدم. پس على بن ابی طالب (علیهما السلام) فرمود: اى پیشواى مومنین، بلکه زیان میزند و نفع میرساند و اگر تو این را از تأویل کتاب خدا فهمیده بودى، هر آینه میدانستى که آن چنان است که من میگویم. خداوند تعالى فرماید: ((و هنگامی که پرورگارت از اولاد آدم از پشت هاى ایشان ذرّیه آنها را گرفت و آنها را بر خودشان گواه گرفت))، پس چون اقرار و اعتراف کردند که او پروردگار عزّوجل است و ایشان بندگان اویند، پیمان و عهد ایشان را در پارچه نازکى نوشت و این سنگ آن را بلعید و او در روز قیامت برانگیخته شود، در حالی که براى او دو چشم و زبان و دو لب است که شهادت و گواهى می دهد درباره کسی که به پیمانش وفا کرده است؛ پس او «امین اللّه» است در این کتاب. پس عمر گفت: پناه می برم به خدا که من در میان مردمی که تو در میانشان نباشى زندگى کنم.»[[2]]

    مورد دوم:

    «از سعید بن مسیب نقل کرده که عمر بن خطاب به این آیه برخورد کرد: ((آن کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستم نپوشانیدند و آلوده نکردند))، پس پیش ابّی بن کعب آمد و از او سؤال کرد که کدام یک از ما ظلم نکرده است؟! پس ابّی گفت: ای امیر مومنان، جز این نیست که مقصود از این ظلم، شرک است. آیا نشنیده ای سخن لقمان را به پسرش که فرمود: ((پسرک من، مشرک به خدا مباش؛ به درستی که شرک، ظلم بزرگی است))» [[3]]

    این روایت را حاکم در مستدرکش نقل کرده و همه ی رجال سندش طبق برنامه ی جوامع الکلم، ثقه هستند بجز علی بن زید بن جدعان که او نیز به اقرار علمای بزرگ عامه، ثقه و یا حسن الحدیث است.[[4]]

    این در حالی است که بنابر روایت بخاری در صحیحش، رسول خدا صلی الله علیه وآله در هنگام نزول این آیه، مراد از «ظلم» را تبیین کرده بودند:

    «عبد الله بن عمر گوید: هنگامی که آیه ی  ((آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آنِ آنهاست؛ و آنها هدایت ‌یافتگانند)) (انعام: 82) نازل شد، بر اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله گران آمد و گفتند: کدامیک از ما بر خودش ظلم نکرده است؟! پیامبر‌ صلی الله علیه وآله فرمود: آنطور که گمان کرده اید نیست؛ جز این نیست که مقصود از این ظلم، شرک است، همانطور که لقمان به پسرش فرمود: ((پسرک من، مشرک به خدا مباش؛ به درستی که شرک، ظلم بزرگی است.)) »[[5]]

     

    [[1]] صحیح البخاری  ج 2   ص 579 ح 1520 عن عمر رضی الله عنه أنه جاء إلى الحجر الأسود فقبله فقال إنی أعلم أنک حجر لا تضر ولا تنفع ولولا أنی رأیت النبی صلى الله علیه وسلم یقبلک ما قبلتک

    [[2]] المستدرک على الصحیحین  ج 1   ص 628 ح 1682 عن أبی سعید الخدری رضی الله عنه قال حججنا مع عمر بن الخطاب فلما دخل الطواف استقبل الحجر فقال إنی أعلم أنک حجر لا تضر ولا تنفع ولولا أنی رأیت رسول الله صلى الله علیه وسلم قبلک ما قبلتک ثم قبله فقال له علی بن أبی طالب بلى یا أمیر المؤمنین إنه یضر وینفع قال ثم قال بکتاب الله تبارک وتعالى قال وأین ذلک من کتاب الله قال قال الله عز وجل وإذ أخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم وأشهدهم على أنفسهم ألست بربکم قالوا بلى خلق الله آدم ومسح على ظهره فقررهم بأنه الرب وأنهم العبید وأخذ عهودهم ومواثیقهم وکتب ذلک فی رق وکان لهذا الحجر عینان ولسان فقال له افتح فاک قال ففتح فاه فألقمه ذلک الرق وقال أشهد لمن وافاک بالموافاة یوم القیامة وإنی أشهد لسمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یؤتى یوم القیامة بالحجر الأسود وله لسان ذلق یشهد لمن یستلمه بالتوحید فهو یا أمیر المؤمنین یضر وینفع فقال عمر أعوذ بالله أن أعیش فی قوم لست فیهم یا أبا حسن

    [[3]] المستدرک على الصحیحین  ج 3   ص 345 ح 5330 حدثنی علی بن حمشاد العدل قال أخبرنی الحارث بن أبی أسامة أنا روح بن عبادة ثنا حماد بن زید عن علی بن زید عن سعید بن المسیب أن عمر بن الخطاب أتى على هذه الآیة ( الذین آمنوا ولم یلبسوا إیمانهم بظلم ) فأتى أبی بن کعب فسأله أینا لم یظلم فقال له یا أمیر المؤمنین إنما ذاک الشرک أما سمعت قول لقمان لابنه یا بنی لا تشرک بالله إن الشرک لظلم عظیم

    [[4]] بررسی سند روایت:

    علی بن حمشاد النیسابوری: ثقة / الحارث بن أبی أسامة التمیمی: ثقة / روح بن عبادة القیسی: ثقة / حماد بن زید الأزدی: ثقة/ علی بن زید القرشی: توثیقش در ادامه می آید / سعید بن المسیب القرشی: ثقة

    توثیق علی بن زید بن جدعان:

    علی بن زید از رجال بخاری در غیر از صحیحش و بقیه ی صحاح سته است.

    تهذیب التهذیب  ج 7   ص 283 رقم 545 بخ م 4 البخاری فی الأدب المفرد ومسلم والأربعة علی بن زید بن عبد الله بن أبی ملیکة

    عجلی نام او را در کتاب ثقاتش ذکر کرده است.

    معرفة الثقات للعجلی  ج 2   ص 154 رقم 1298 على بن زید بن جدعان بصرى یکتب حدیثه ولیس بالقوی وکان یتشیع وقال مرة لا بأس به

    ابو عیسی ترمذی _صاحب یکی از کتب صحاح سته_ احادیث او را صحیح دانسته است.

    سنن الترمذی  ج 2   ص 430 ح 545 حدثنا أحمد بن منیع حدثنا هشیم أخبرنا علی بن زید بن جدعان القرشی عن أبی نضرة قال سئل عمران بن حصین عن صلاة المسافر فقال حججت مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ... قال أبو عیسى هذا حدیث حسن صحیح

    حاکم نیشابوری نیز حدیث او را تصحیح کرده است.

    المستدرک على الصحیحین  ج 2   ص 606 ح 4041«... علی بن زید عن الحسن عن الأحنف بن قیس ... هذا حدیث صحیح رواه الناس عن علی بن زید بن جدعان تفرد به

    حافظ ضیاء مقدسی روایتی را از علی بن زید در صحیحش نقل کرده و محقق کتاب، سندش را حسن دانسته است.

    الأحادیث المختارة  ج 2   ص 101 ح 475 «... عن علی بن زید بن جدعان عن سعید بن المسیب ... وصحح الدارقطنی الروایة التی ذکرنا من روایة علی بن زید بن جدعان ( إسناده حسن ).»

    شمس الدین ذهبی نام او را در کتاب ذکر من تکلم فیه وهو موثق  ج 1   ص 140 رقم 253 ذکر کرده و در کتاب دیگرش از او به عنوان صالح الحدیث یاد کرده است.

    المغنی فی الضعفاء  ج 2   ص 447 رقم 4265 علی بن زید بن جدعان صالح الحدیث

    المستدرک علی الصحیحین ، ج 4 ص 551 در تعلیق بر ح 8543 بر مبنای سایت شامله

    و در جای دیگر از تعلیقش بر روایتی که حاکم نیشابوری از علی بن زید نقل می کند، از آن به عنوان "إسناده قوی" یاد می کند.

    المستدرک علی الصحیحین ، ج 4 ص 613 ح 8699 بر مبنای سایت شامله

    نور الدین هیثمی او را حسن الحدیث دانسته است:

    مجمع الزوائد  ج 10   ص 384 رواه أحمد والبزار وزاد هل خفتنی ورجاله رجال الصحیح غیر علی بن زید وهو حسن الحدیث

    کشمیری هم او را حسن الحدیث دانسته است»

    «از جمله آن ها روایتی در مسند است و در سندش علی بن زید بن جدعان می باشد و مسلم با شخص دیگری با سند از او روایت کرده و همراه با دیگری بودن گاهی سند را تصحیح می کند و با این وجود علی بن زید بالاتفاق راستگو است بجز اینکه حافظه اش بد بوده است و روایت مثل این شخص نیکو شمرده می شود.»

    العرف الشذی للکشمیری  ج 1   ص 121 منها ما فی مسند أحمد ، وفی سنده علی بن زید بن جدعان ، وأخرج عنه مسلم مقرونا مع الغیر ، والمقرون مع الغیر قد یکون ملینا ، ومع هذا علی بن زید صدوق اتفاقا ، إلا أنه سیء الحفظ ، وقد یحسن روایة مثل هذا

    صالحی شامی نیز سند روایتش را حسن دانسته است.

    سبل الهدى والرشاد  ج 10   ص 374 وأبو یعلى بسند حسن ، عن علی بن زید بن جدعان

    محمد بن علی شوکانی سلفی او را ثقه دانسته است.

    نیل الأوطار  ج 4   ص 149 حدیث بن عباس فیه علی بن زید وفیه کلام وهو ثقة

     احمد محمد شاکر نیز او را ثقه دانسته و سند احادیثش را تصحیح کرده است.

    مسند احمد ، ج 1 ص 179 ح 26  پی دی اف / إسناده صحیح ، علی بن زید : هو ابن جدعان ، وهو ثقة .

    «علی بن زید بن جدعان: گذشت که در حدیث شماره 26 توثیقش کردیم و او مختلف فیه است؛ ولی آنچه که در نزد ما ارجحیت دارد، توثیق او است و ترمذی نیز احادیثی از او را تصحیح کرده است.»

    مسند احمد ، ج 1 ص 504-505 ح 783 پی دی اف / علی بن زید : هو ابن جدعان ، وقد سبق فی 26 أننا وثقناه ، وهو مختلف فیه ، والراجح عندنا توثیقه ، وقد صحح له الترمذی أحادیث

    ابو اسحاق حوینی نیز سند حدیث او را صحیح دانسته است.

    خصائص الامام علی للنسائی ، ص 55 ح 47

    ولی محمد ناصرالدین ألبانی گفته است که اگر احادیث علی بن زید بن جدعان اسناد دیگری داشته باشند، به مرتبه ی حسن و حتی صحیح می رسند:

    سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج 1 ص 322 ح 168 سایت شامله / فمثله یحسن حدیثه أو یصحح إذا توبع

    شعیب الارنؤوط وهابی نیز با آن سخت گیری که دارد، می گوید:

    «می گوییم: این اسناد بر مدار علی بن زید بن جدعان قرار دارند و حدیث او در هنگام داشتن شواهد، حسن است و این، از آن جمله است.»

    مسند أحمد ط الرسالة، ج 28 ص 44 در تعلیق ح 16832 سایت شامله / قلنا: ویبقى مدار هذا الإسناد على علی بن زید بن جدعان، وحدیثه حسن فی الشواهد، وهذا منها

    [[5]] صحیح البخاری  ج 6   ص 2542 ح 6538 عن عبد الله رضی الله عنه قال لما نزلت هذه الآیة ( الذین آمنوا ولم یلبسوا إیمانهم بظلم ) شق ذلک على أصحاب النبی صلى الله علیه وسلم وقالوا أینا لم یظلم نفسه فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم لیس کما تظنون إنما هو کما قال لقمان لابنه ( یا بنی لا تشرک بالله إن الشرک لظلم عظیم )

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی