پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    جهل عمر به آیات منسوخ

    حسین قربانی | يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۴۸ ب.ظ

    مورد اول:

    «از ابن عباس روایت شده است که گوید: مردی پیش عمر آمد و از او می پرسید، پس شروع کرد به نگاه کردن به او و یکبار به سر او نگاه میکرد و یکبار به پایش که آیا چیزی از شدت حاجتمندی در او هست؟! پس از آن، عمر به او گفت: چه اندازه مال داری؟ گفت: چهل شتر. ابن عباس گوید: پس گفتم: راست گفت خدا و پیامبر او: ((اگر برای این آدم دو بیابان از طلا باشد، هر آینه بیابان سومی را میخواهد و درون پسر آدم را پر نمیکند مگر خاک و خدا توبه میکند بر کسی که توبه کند.)) پس عمر گفت: این چیست؟ گفتم: اینچنین ابی بن کعب برای من خواند. گفت: پس پیش او برویم. پس نزد ابی بن کعب آمد و گفت: این چه میگوید؟ ابی گفت: این چنین رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود؛ پس آیا آن را ثابت میدانی؟ پس ثابت بدارش.»[[1]]

    این روایت را احمد در مسندش نقل کرده و محققین کتابش؛ یعنی شعیب الارنؤوط[[2]] و حمزه احمد الزین[[3]] سندش را تصحیح کرده اند. همچنین ضیاء مقدسی در صحیحش آورده و محقق کتابش؛ یعنی دکتر عبد الملک بن دهیش سندش را تصحیح نموده است.[[4]]

    مورد دوم:

    «از مسور بن مخرمه روایت شده است که گوید: عمر بن خطاب به عبد الرحمن بن عوف گفت: آیا در آنچه بر ما نازل شده، آیه ی ((جهاد کنید چنانچه در اول مرتبه جهاد کردید)) را نمی یابی؟ چرا که ما آن را نمی یابیم. عبد الرحمن گفت: آنچه از قرآن افتاده است را بیانداز. عمر گفت: آیا می ترسی که مردم به کفر بازگردند؟ گفت: آنچه خدا بخواهد.»

    این روایت را  محمد بن عمرو بن البختری متوفای 339 هـ نقل کرده[[5]] و سندش طبق برنامه جوامع الکلم، صحیح است.[[6]]

    مورد سوم:

    بخاری در صحیحش از ابن عبّاس روایت می کند که گفت:

    «با پایان یافتن مراسم حج (آخرین حج عمر در سال 23 هجری) وارد مدینه شدیم. روز جمعه فرا رسید ... عمر بر فراز منبر نشست و هنگامى که مؤذن ها اذان خود را تمام کردند، برخاست و حمد و ثناى نیکویى گفت، آنگاه این گونه ادامه داد:... خداوند محمّد صلی الله علیه وآله را به حقّ مبعوث کرد و کتاب را بر او نازل نمود و از جمله آیاتى که بر او فرود آمد، آیه رجم است. پس ما آن را خواندیم و فهمیدیم و حفظ کردیم. از این رو رسول خدا صلی الله علیه وآله حکم رجم را اجرا کرد، ما نیز پس از او حکم رجم را اجرا کردیم. اما من نگران هستم که اگر مدت زمانى بگذرد، شخصى پیدا شود و بگوید: «به خدا سوگند، ما آیه رجم را در کتاب خدا نمى یابیم» و به سبب رها کردن حکمى که خدا نازل نموده، گمراه شود، در حالى که حکم رجم در کتاب خدا ـ بر هر مرد و زنى که زناى محصنه انجام دهد و شاهدى بر این امر گواهى دهد، یا باردار باشد و یا خود اعتراف کند ـ حکم حقى است. همچنین ما در ضمن آنچه از کتاب خدا بود، چنین مى خواندیم: "از پدران خود روى برمگردانید که براى شما کفر است که از پدران خود روى برگردانید." »[[7]]

    همین ماجرا را ابو داود در سننش روایت کرده، با این اضافه که عمر گفت:

    « به خدا قسم، اگر نبود که مردم بگویند عمر در کتاب خدا زیاد کرد، هر آینه آن را در قرآن مینوشتم.»[[8]]

    البته بخاری نیز با ارسال مسلّم از عمر نقل کرده است که گفت:

    «اگر نبود که مردم بگویند عمر در کتاب خدا زیاد کرد، هر آینه آیه ی رجم را با دست خودم در قرآن مینوشتم.»[[9]]

     

    [[1]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا أبو معاویة عن أبی إسحاق الشیبانی عن یزید بن الأصم عن بن عباس قال جاء رجل إلى عمر یسأله فجعل ینظر إلى رأسه مرة وإلى رجلیه أخرى هل یرى علیه من البؤس شیئا ثم قال له عمر کم مالک قال أربعون من الإبل قال بن عباس فقلت صدق الله ورسوله لو کان لابن آدم وادیان من ذهب لابتغى الثالث ولا یملأ جوف بن آدم إلا التراب ویتوب الله على من تاب فقال عمر ما هذا فقلت هکذا أقرأنیها أبی قال فمر بنا إلیه قال فجاء إلى أبی فقال ما یقول هذا قال أبی هکذا أقرأنیها رسول الله صلى الله علیه وسلم قال أفأثبتها فأثبتها

    [[2]] مسند أحمد بن حنبل  ج 35 ص 40-41 ح 21111 قال شعیب الأرنؤوط : إسناده صحیح على شرط مسلم

    [[3]] المسند للإامام احمد، ج 15 ص 411-412 ح 21010 قال حمزة احمد الزین: إسناده صحیح / پی دی اف

    [[4]] الأحادیث المختارة  ج 3   ص 411-412 ح 1209 قال الدهیش: إسناده صحیح

    [[5]] مجموع فیه مصنفات أبی جعفر ابن البختری  ج 1   ص 389 ح 567 حدثنا محمد ، قال : حدثنا سعید بن أبی مریم ، قال : أخبرنا نافع بن عمر ، قال : حدثنی ابن أبی ملیکة ، عن المسور بن مخرمة ، قال : قال عمر بن الخطاب لعبد الرحمن بن عوف : ألم نجد فیما أنزل علینا أن جاهدوا کما جاهدتم أول مرة ، فإنا لا نجدها ؟ قال : أسقط فیما أسقط من القرآن ، قال عمر : أنخشى أن یرجع الناس کفارا ؟ قال : ما شاء الله

    [[6]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    سعید بن أبی مریم الجمحی: ثقة / نافع بن عمر الجمحی: ثقة / عبد الله بن أبی ملیکة القرشی: ثقة / المسور بن مخرمة القرشی: صحابی

    [[7]] صحیح البخاری  ج 6   ص 2503-2505 ح 6442 قال بن عباس فقدمنا المدینة فی عقب ذی الحجة فلما کان یوم الجمعة ... فجلس عمر على المنبر فلما سکت المؤذنون قام فأثنى على الله بما هو أهله ثم قال ... إن الله بعث محمدا صلى الله علیه وسلم بالحق وأنزل علیه الکتاب فکان مما أنزل الله آیة الرجم فقرأناها وعقلناها ووعیناها رجم رسول الله صلى الله علیه وسلم ورجمنا بعده فأخشى إن طال بالناس زمان أن یقول قائل والله ما نجد آیة الرجم فی کتاب الله فیضلوا بترک فریضة أنزلها الله والرجم فی کتاب الله حق على من زنى إذا أحصن من الرجال والنساء إذا قامت البینة أو کان الحبل أو الاعتراف ثم إنا کنا نقرأ فیما نقرأ من کتاب الله أن لا ترغبوا عن آبائکم فإنه کفر بکم أن ترغبوا عن آبائکم أو إن کفرا بکم أن ترغبوا عن آبائکم

    [[8]] سنن أبی داود (مع أحکام الألبانی، ت: مشهور) ، ص 793 ح 4418 پی دی اف / با تصحیح البانی / حدثنا عبد الله بن محمد النفیلی ثنا هشیم ثنا الزهری عن عبید الله بن عبد الله بن عتبة عن عبد الله بن عباس أن عمر یعنی بن الخطاب رضی الله عنه خطب فقال ... وأیم الله لولا أن یقول الناس زاد عمر فی کتاب الله عز وجل لکتبتها

    [[9]] صحیح البخاری  ج 6   ص 2622 قال عمر لولا أن یقول الناس زاد عمر فی کتاب الله لکتبت آیة الرجم بیدی

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی