پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    جهل عثمان به حکم خوردن غذای شکاری در لباس احرام

    حسین قربانی | دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۲۵ ب.ظ

    از عبدالله بن حارث بن نوفل روایت شده است که گفت:

    «عثمان روی به مکه آورد و من در قدید به پیشواز رفتم و مردم ماء (شناوران، شکارچیان) کبکی شکار کرده و ما آن را با نمک و آب پختیم و به عثمان و یارانش پیشکش کردیم. ایشان دست به آن نزدند و عثمان گفت: این شکاری است که نه خود آن را شکار کرده ایم و نه دستور به شکار آن داده ایم؛ گروهی که در جامه احرام نبوده اند، آن را شکار کرده و برای خوراک ما آورده اند و باکی در خوردن آن نیست!

     پس در پی علی علیه السلام فرستاد و چون او آمد، داستان را برایش باز گفت و علی علیه السلام خشمگین شد و فرمود: پیامبر صلی الله علیه وآله چون پاچه گورخری را برای او آوردند، فرمود: " ما گروهی هستیم در جامه احرام؛ آن را به کسانی که در جامه احرام نیستند بخورانید " و من هر مردی را که شاهد آن داستان بوده سوگند می دهم [که گواهی دهد]؛ پس دوازده مرد از یاران رسول خدا صلی الله علیه وآله گواهی دادند و سپس علی علیه السلام فرمود: یک بار نیز تخم شتر مرغ برای رسول خدا صلی الله علیه وآله آوردند و ایشان فرمود: " ما دسته ای در حال احرام هستیم و این را به کسانی که در جامه احرام نیستند بخورانید " و من هر مردی را که شاهد آن داستان بوده سوگند می دهم [که گواهی دهد]؛ پس گروهی که شماره ایشان کمتر از آن دوازده تن بود گواهی دادند و عثمان دست از غذا کشید و به جای خود رفت و آن خوراک را شکارچیان خوردند.»[[1]]

    این روایت را احمد بن حنبل در مسندش آورده و احمد محمد شاکر سندش را تصحیح کرده است.[[2]]

    و در عبارت دیگری که احمد از عبداالله بن حارث نقل کرده، می خوانیم که پدر وی تهیه خوراک عثمان را به گردن گرفت و خود وی گفت:

    «گویا هنوز کبکی که دور ظرف چیده بودند پیش چشمم است که مردی آمد و گفت: علی علیه السلام  این را ناخوش می دارد؛ پس عثمان پی علی علیه السلام فرستاد که دست هایش آلوده به برگ سائیده بود و به ایشان گفت: تو خیلی با ما ناسازگاری می کنی!

    علی علیه السلام فرمود: یک بار که پیامبر صلی الله علیه وآله در حال احرام بـود، چون گورخری برایش آوردنـد فرمود:"مـا در حال احرام هستیم و این را به کسانی بخورانیـد که در جامه احرام نباشـند" و من به خدا سوگند می دهم که هر کس شاهد آن داسـتان بوده [گواهی دهد]؛ پس مردانی برخاسـته و گواهی دادند. سـپس فرمود: یک بار هم پنج تخم شترمرغ برای پیامبر صلی الله علیه وآله آوردند و ایشان فرمود: "ما در حال احرام هستیم، آن را به کسانی بخورانید که در جامه احرام نباشند " و من اینک هر مردی را که شاهد آن داستان بوده، به خدا سوگند می دهم [که گواهی دهد]؛ پس مردانی برخاسـتند و گواهی دادند و عثمان برخاست و در چادر خویش شد و آن خوراک را برای شـکارچیان باز گذاشتند.»[[3]]

    سند این روایت را نیز احمد محمد شاکر در تحقیق مسند احمد، تصحیح کرده است.[[4]]

    طبری نیز با سند معتبر[[5]] از نوفل بن حارث روایت کرده است که گفت:

    «عثمان بن عفان حـج کرد و علی علیه السلام نیز با او حـج کرد. کسـی که خود در حال احرام نبود، حیوانی شکار کرده و گوشت آن را برای عثمان آورد. وی از آن خورد و علی علیه السلام از آن نخورد. عثمان گفت: به خدا، نه ما خود شکار کردیم و نه پیشـنهاد و دسـتور شکار را دادیم. علی علیه السلام این آیه را خوانـد: «تـا آنگاه که شـما در حال احرام هستید، شکار جانوران زمین بر شـما نارواست.» (مائده: 9)»[[6]]

    قریب به مضمون همین روایت را ابن ابی حاتم در تفسیرش با سند معتبر[[7]] نقل کرده است.[[8]]

    شبیه همین قضیه را ابوداود از عبدالله بن الحارث روایت کرده[[9]] و سندش را شعیب الارنؤوط صحیح دانسته است.[[10]]

    بخاری[[11]] و مسلم[[12]] نیز در صحیحشان از ابن عباس از صعب بن جثامه روایت کرده اند که گفت:

    «من در ابواء یا بودان بودم که پیامبر صلی الله علیه وآله بر من گـذر کردند و گوشت گورخری برای او هـدیه بردم؛ اما آن را رد کرد و چون از چهره من دریافت که خوشم نیامـد، فرمود: رد کردن این، برای بودنش از سوی تو نیست؛ ولی ما در حال احرام هستیم.»

     

    [[1]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا هاشم بن سلیمان یعنى بن المغیرة عن على بن زید ثنا عبد الله بن الحرث بن نوفل الهاشمی قال کان أبی الحرث على أمر من أمر مکة فی زمن عثمان فأقبل عثمان رضی الله عنه إلى مکة فقال عبد الله بن الحرث فاستقبلت عثمان بالنزل بقدید فاصطاد أهل الماء حجلا فطبخناه بماء وملح فجعلناه عراقا للثرید فقدمناه إلى عثمان وأصحابه فامسکوا فقال عثمان صید لم أصطده ولم نأمر بصیده اصطاده قوم حل فأطعموناه فما بأس فقال عثمان من یقول فی هذا فقالوا على فبعث إلى علی رضی الله عنه فجاء قال عبد الله بن الحرث فکأنی أنظر إلى علی حین جاء وهو یحت الخبط عن کفیه فقال له عثمان صیدا لم نصطده ولم نأمر بصیده اصطاده قوم حل فأطعموناه فما بأس قال فغضب على وقال أنشد الله رجلا شهد رسول الله صلى الله علیه وسلم حین أتى بقائمة حمار وحش فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم إنا قوم حرم فأطعموا أهل الحل قال فشهد اثنا عشر رجلا من أصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم ثم قال على أشهد الله رجلا شهد رسول الله صلى الله علیه وسلم حین أتى ببیض النعام فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم إنا قوم حرم أطعموه أهل الحل قال فشهد دونهم من العدة من الاثنی عشر قال فثنى عثمان ورکه عن الطعام فدخل رحله وأکل ذلک الطعام أهل الماء

    [[2]] مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 504-505 ح 783 قال احمد محمد شاکر: إسناده صحیح

    [[3]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا هدبة عن خالد ثنا همام ثنا على بن زید عن عبد الله بن الحرث أن أباه ولی طعام عثمان قال فکأنی أنظر إلى الحجل حوالی الجفان فجاء رجل فقال ان علیا رضی الله عنه یکره هذا فبعث إلى علی وهو ملطخ یدیه بالخبط فقال انک لکثیر الخلاف علینا فقال على أذکر الله من شهد النبی صلى الله علیه وسلم أتى بعجز حمار وحش وهو محرم فقال انا محرمون فاطعموه أهل الحل فقام رجال فشهدوا ثم قال أذکر الله رجلا شهد النبی صلى الله علیه وسلم أتى بخمس بیضات بیض نعام فقال انا محرمون فاطعموه أهل الحل فقام رجال فشهدوا فقام عثمان فدخل فسطاطه وترکوا الطعام على أهل الماء

    [[4]] مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 505 ح 784 قال احمد محمد شاکر: إسناده صحیح

    [[5]] بررسی سند روایت:

    محمد بن جریر الطبری: ثقة /  یعقوب بن إبراهیم العبدی: ثقة / هشیم بن بشیر السلمی: ثقة / یزید بن أبی زیاد الهاشمی: ؟ / عبد الله بن الحارث الهاشمی: ثقة / نوفل بن الحارث الهاشمی: صحابی

    توثیق یزید بن ابی زیاد:

    ذهبی از او به عنوان «صدوق» یاد کرده است.

    الکاشف  ج 2   ص 382 رقم 6305 یزید بن أبی زیاد الکوفی مولى بنی هاشم عن مولاه عبد الله بن الحارث بن نوفل وأبی جحیفة وابن أبی لیلى وعنه زائدة وابن إدریس شیعی عالم فهم صدوق ردیء الحفظ لم یترک مات 137 4 م مقرونا

    [[6]] تفسیر الطبری  ج 7   ص 70 حدثنی یعقوب قال ثنا هشیم عن یزید بن أبی زیاد عن عبد الله بن الحرث عن نوفل عن أبیه قال حج عثمان بن عفان فحج علی معه قال فأتی عثمان بلحم صید صاده حلال فأکل منه ولم یأکل علی فقال عثمان والله ما صدنا ولا أمرنا ولا أشرنا فقال علی وحرم علیکم صید البر ما دمتم حرما

    [[7]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    محمد بن إدریس الحنظلی: ثقة / محمد بن سعید الأصبهانی: ثقة / عبد السلام بن حرب الملائی: ثقة / یزید بن عبد الرحمن الدالانی: صدوق / سماک بن حرب الذهلی: صدوق / صبیح بن عبد الله التغلبی: مقبول

    همچنین نام صبیح بن عبد الله را ابن حبان در کتاب الثقات خودش آورده است.

    صبیح بن عبد الله العبسی یروى عن عمر وعثمان روى عنه سماک بن حرب

    الثقات  ج 4   ص 382 رقم 3464

    [[8]] تفسیر ابن أبی حاتم  ج 4   ص 1213 ح 6847 حدثنا ابى ، ثنا ابن الاصبهانی ، ثنا عبد السلام بن حرب عن یزید بن عبد الرحمن الدلانی عن سماک بن حرب عن صبیح بن عبد الله قال : اتى عثمان بلحم صید وعنده علی فابى علی ان یاکل ، وقرا وحرم علیکم صید لبر ما دمتم حرما

    [[9]] سنن أبی داود  ج 2   ص 170 ح 1849حدثنا محمد بن کَثِیرٍ ثنا سُلَیْمَانُ بن کَثِیرٍ عن حُمَیْدٍ الطَّوِیلِ عن إسحاق بن عبد اللَّهِ بن الحرث عن أبیه وکان الحرث خَلِیفَةُ عُثْمَانَ على الطَّائِفِ فَصَنَعَ لِعُثْمَانَ طَعَامًا فیه من الْحَجَلِ وَالْیَعَاقِیبِ وَلَحْمِ الْوَحْشِ قال فَبَعَثَ إلى عَلِیِّ بن أبی طَالِبٍ فَجَاءَهُ الرَّسُولُ وهو یَخْبِطُ لِأَبَاعِرَ له فَجَاءَهُ وهو یَنْفُضُ الْخَبَطَ عن یَدِهِ فَقَالُوا له کُلْ فقال أَطْعِمُوهُ قَوْمًا حَلَالًا فإنا حُرُمٌ فقال عَلِیٌّ رضی الله عنه أَنْشُدُ اللَّهَ من کان هَا هُنَا من أَشْجَعَ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم أَهْدَى إلیه رَجُلٌ حِمَارَ وَحْشٍ وهو مُحْرِمٌ فَأَبَى أَنْ یَأْکُلَهُ قالوا نعم

    [[10]] مسند أحمد، ج 2 ص 172 پاورقی ح 783 قال الارنؤوط: وأخرجه بنحوه أبو داود (1849) ، ومن طریقه البیهقی 5/194 من طریق حمید الطویل، عن إسحاق بن عبد الله بن الحارث، عن أبیه، به. مختصراً بقصة قائمة الحمار فقط من غیر ذکر عدة من شهد، وإسناده صحیح.

    [[11]] صحیح البخاری  ج 2   ص 649 ح 1729 عن عبد الله بن عباس عن الصعب بن جثامة اللیثی أنه أهدى لرسول الله صلى الله علیه وسلم حمارا وحشیا وهو بالأبواء أو بودان فرده علیه فلما رأى ما فی وجهه قال إنا لم نرده علیک إلا أنا حرم

    [[12]] صحیح مسلم  ج 2   ص 850 ح 1193 عن بن عباس عن الصعب بن جثامة اللیثی أنه أهدى لرسول الله صلى الله علیه وسلم حمارا وحشیا وهو بالأبواء أو بودان فرده علیه رسول الله صلى الله علیه وسلم قال فلما أن رأى رسول الله صلى الله علیه وسلم ما فی وجهی قال إنا لم نرده علیک إلا أنا حرم

     

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی