مسلم در صحیحش از جابر بن عبد الله روایت می کند که رسول خدا _{^{صلی الله علیه وآله}} فرمودند:

«بهترین رهنمون، هدایت و راهنمایى محمد _{^{صلی الله علیه وآله}} است، و بدترین امور، نوآوری ها [ى بى ریشه در کتاب و سنت] است، وهر بدعتى گمراهى است.»^[[1]]

منابع تاریخی و روایی فریقین، تصمیماتی از خلیفه دوم و سوم نقل می‌کنند که یا مخالف با تصمیمات پیامبر اسلام _{^{صلی الله علیه وآله}} بوده و یا اینکه در زمان حضرتشان چنین موضوعاتی وجود نداشته است. تصمیماتی مانند: سه طلاق در یک مجلس، نماز تراویح، جلوگیری از عقد موقت، تمام خواندن نماز در سفر و ... .

قسمتی از این تصمیماتِ مخالف نص عمر و عثمان، از جهل آن دو به قرآن و سنت ناشی میشد؛ اما بخشی نیز حاصل عناد آنها و مخالفت عامدانه شان با قرآن و سنت است.

نسائی با سند صحیح از ابن عباس روایت کرده است که گفت:

«از عمر شنیدم که همواره می گفت: به خدا قسم، من از متعه نهی می کنم، در حالی که یقیناً در کتاب خدا نازل شده و رسول خدا n نیز آن را انجام داده است؛ یعنی عمره در حج!»^[[2]]

سند این روایت طبق برنامه ی جوامع الکلم صحیح بوده^[[3]] و ألبانی نیز تصحیحش کرده است. ^[[4]]

متأسفانه پیروان خلفا نیز با وجود آگاهی از مخالفت آنان با قرآن و سنت نبوی، بدعت های آن ها را بر قرآن و سنت ترجیح دادند تا جایی که احمد بن حنبل از سعید بن جبیر روایت کرده است که گفت:

«ابن عباس گفت: پیامبر _{^{صلی الله علیه وآله}} تمتع کرد. پس عروه بن زبیر (نوه ی ابوبکر) گفت: ابوبکر و عمر از متعه نهی کرده اند!!

ابن عباس گفت: عروه چه می گوید؟ گفتند که می گوید: ابوبکر و عمر از متعه نهی کرده اند.

پس ابن عباس گفت: آنان را می بینم که به زودی هلاک میشوند! من می گویم: پیامبر _{^{صلی الله علیه وآله}} فرمود، ولی او میگوید: ابوبکر و عمر نهی کرده اند!»^[[5]]

سند این روایت را احمد محمد شاکر تصحیح کرده است. ^[[6]]

در ادامه به چندین مورد از بدعت ها و اجتهاد های خلاف نص عمر و عثمان که در روایات معتبر اهل سنت آمده، اشاره می کنیم. در مورد ابوبکر نیز از آنجایی که بعد از رسول خدا _{^{صلی الله علیه وآله}} مدت اندکی در قید حیات بوده و در آن مدت مشغول تحکیم پایه های حکومتش بوده؛ لذا مطلب چندانی درباره ی وی گزارش نشده است.