پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    بدعت سه طلاقه کردن در یک مجلس توسط عمر

    حسین قربانی | سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۲۸ ب.ظ

    از جمله بدعت های عمر که باعث از هم پاشیدن کیان خانواده های اهل سنت شده، بدعت سه طلاقه کردن در یک مجلس است؛ یعنی چنانچه مردی به زنش پشت سر هم سه بار بگوید که طلاقت دادم، آن زن بر وی حرام می شود و دیگر نمی تواند رجوع کند، در حالی که در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله و حتی زمان ابوبکر، طلاق ثلاثه، یک طلاق محسوب میشد!

    مسلم در صحیحش از ابن عباس روایت کرده است که گفت:

    «در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله، ابوبکر و دو سال اول خلافت عمر، طلاق ثلاثه یک طلاق محسوب میشد. پس عمر بن خطاب گفت: مردم در کاری که به آنان مهلت داده شده شتاب کردند؛ ای کاش این عمل را بر آنان اجرا می کردیم. سرانجام آن را بر آن ها اجرا کرد!»[[1]]

    «ابن طاووس از پدرش روایت کرده است که گفت: ابو صهباء از ابن عباس پرسید: می دانی که طلاق ثلاثه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله و ابوبکر، یک طلاق محسوب می شد و در زمان عمر بن خطاب سه بار؟ ابن عباس گفت: آری.»[[2]]

    همچنین طحاوی از طریق ابن عباس نقل کرده که گفت:

    «چون زمان عمر شد، گفت: ای مردم، برای شما در طلاق مهلت بود و به درستی که هر کس در مهلت خدا شتاب کند، در طلاق ما او را ملزم به آن خواهیم کرد.»[[3]]

    بدر الدین عینی بعد از نقل این روایت، تصریح کرده که سندش صحیح است.[[4]]

    محمد بن علی شوکانی سلفی می نویسد:

    «نسائی از محمود بن لبید روایت کرده است که گفت: به رسول خدا صلی الله علیه وآله خبر دادند مردی زنش را در یک مجلس سه طلاقه کرد. حضرت با خشم برخاست، آنگاه فرمود: آیا با کتاب خدا بازی می شود، در حالی که من هنوز در میان شما هستم؟ تا آنجا که مردی برخاست و گفت: آیا او را نکشم؟

    ابن کثیر گفته است: إسنادش نیکو است و حافظ (ابن حجر) در کتاب بلوغ المرام گفته است: راویانش موثق هستند.»[[5]]

    همچنین از ابن عباس روایت شده است که گفت:

    «رکانه زنش را در یک مجلس، سه طلاق گفت؛ پس بر آن سخت غمگین شد. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: او را چطور طلاق دادی؟ گفت: در یک مجلس، او را سه طلاق گفتم. فرمود: جز این نیست که این یک طلاق است؛ پس به او رجوع نما.»[[6]]

    این روایت را احمد بن حنبل در مسندش نقل کرده و محققش احمد شاکر سندش را تصحیح کرده و برنامه جوامع الکلم نیز حکم به حسن بودن سندش داده است.[[7]]

    این روایت را ضیاء مقدسی نیز در صحیحش آورده و محققش، دکتر عبد الملک بن دهیش، سندش را حسن دانسته است.[[8]]

    محمد ناصر الدین البانی نیز بعد از نقل این روایت می گوید:

    «حداقل درجه این حدیث این است که حسن باشد با دو طریقش از عکرمه؛ و ابن قیم متمایل به تصحیح آن شده و ذکر کرده که این روایت را حاکم در مستدرکش نقل کرده و گفته که سندش صحیح است؛ اما من آن را در مستدرک نیافتم. ابن تیمیه نیز در کتاب الفتاوی گفته که سند این روایت نیکو است و از سخن حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب فتح الباری نیز فهمیده می شود که او نیز صحت این روایت را ترجیح داده است.»[[9]]

    مرحوم علامه امینی می فرماید: به درستی که از شگفتی هاست که استعجال مردم مجوز باشد که انسانی کتاب خدا را پشت سر خود اندازد و آنها را ملزم کند به آنچه که می بیند، در حالی که این کتاب محکم خداست که به صراحت تمام میگوید:((الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاک بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ.)) (بقره: 229) «= طلاق، دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود).» تا آنجا که گوید:((فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْکحَ زَوْجًا غَیرَهُ.)) (بقره: 230) «= اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر اینکه همسر دیگری انتخاب کند.»  پس خداوند واجب نمود تحقق در مرتبه و حرمت بعد از طلاق سوم را و این را جمع کردن طلاق ها به یک کلمه- ثلاثا- یا تکرار صیغه طلاق سه مرتبه در پی هم بدون اینکه آمیزش و معاشرتی میان آنها در وسط واقع شود، جمع نمی کند.

    اما اول: پس برای آنکه آن یک طلاق است و گفتن «ثلاثا» آن را مکرر نمی کند.

    و اما دوم: زن طلاق داده شده، دیگر طلاق داده نمی شود و زن آزاد شده، آزاد نمیشود و تا وقتی که آمیزش یا رجوع در وسط واقع نشود، طلاق دوم لغو و بی اثر خواهد بود و آن را بیان پیامبر صلی الله علیه وآله: «طلاقی نیست مگر بعد از نکاح و زناشویی»[[10]] باطل می کند.

     

    [[1]]صحیح مسلم  ج 2   ص 1099 ح 1472 عن بن عباس قال کان الطلاق على عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم وأبی بکر وسنتین من خلافة عمر طلاق الثلاث واحدة فقال عمر بن الخطاب إن الناس قد استعجلوا فی أمر قد کانت لهم فیه أناة فلو أمضیناه علیهم فأمضاه علیهم

    [[2]] صحیح مسلم  ج 2   ص 1099 ح 1472 بن طاوس عن أبیه أن أبا الصهباء قال لابن عباس أتعلم أنما کانت الثلاث تجعل واحدة على عهد النبی صلى الله علیه وسلم وأبی بکر وثلاثا من إمارة عمر فقال بن عباس نعم.

    [[3]] شرح معانی الآثار  ج 3   ص 55 وفی حدیث بن عباس رضی الله عنهما ما لو اکتفینا به کان حجة قاطعة وذلک أنه قال فلما کان زمان عمر رضی الله عنه قال أیها الناس قد کانت لکم فی الطلاق أناة وإنه من تعجل أناة الله فی الطلاق الزمناه إیاه

    [[4]] عمدة القاری  ج 20   ص 233 وأجاب الطحاوی عن حدیث ابن عباس بما ملخصه إنه منسوخ ، بیانه أنه لما کان زمن عمر رضی الله تعالى عنه ، قال : ( یا أیها الناس قد کان لکم فی الطلاق أناة وإنه من تعجل أناة الله فی الطلاق ألزمناه إیاه ) ، رواه الطحاوی بإسناد صحیح

    [[5]] نیل الأوطار للشوکانی  ج 7   ص 11-12 وروى النسائی عن محمود بن لبید قال أخبر رسول الله صلى الله علیه وسلم عن رجل طلق امرأته ثلاث تطلیقات جمیعا فقام غضبان ثم قال أیلعب بکتاب الله وأنا بین أظهرکم حتى قام رجل فقال یا رسول الله ألا أقتله قال بن کثیر إسناده جید وقال الحافظ فی بلوغ المرام رواته موثقون

    [[6]] مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 265 ح 2387 حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا سعد بن إبراهیم ثنا أبی عن محمد بن إسحاق حدثنی داود بن الحصین عن عکرمة مولى بن عباس عن بن عباس قال طلق رکانة بن عبد یزید أخو بنى مطلب امرأته ثلاثا فی مجلس واحد فحزن علیها حزنا شدیدا قال فسأله رسول الله صلى الله علیه وسلم کیف طلقتها قال طلقتها ثلاثا قال فقال فی مجلس واحد قال نعم قال فإنما تلک واحدة فارجعها ان شئت قال فرجعها فکان بن عباس یری إنما الطلاق عند کل طهر

    [[7]] مسند احمد ج 3 ص 91 ح 2387 قال احمد الشاکر: إسناده صحیح / حکم برنامه جوامع الکلم: إسناد حسن ، رجاله رجال البخاری عدا عکرمة مولى ابن عباس روى له البخاری مقرونًا بغیره وابن إسحاق القرشی روى له البخاری تعلیقًا

    [[8]] الأحادیث المختارة، ج 11 ص 362-363 ح 373 و 374 قال الدهیش: إسناده حسن

    [[9]] إرواء الغلیل، ج 7 ص 145 ح 2063 سایت کتابخانه مدرسه فقاهت / فلا أقل من أن یکون الحدیث حسنا بمجموع الطریقین عن عکرمة ومال ابن القیم إلى تصحیحه وذکر أن الحاکم رواه فی مستدرکه وقال إسناده صحیح ولم أره فی ( المستدرک ) لا فی ( الطلاق ) منه ولا فی ( الفضائل ) والله أعلم وقال ابن تیمیة فی ( الفتاوی ( 3 / 18 ) : ( وهذا إسناد جید ) . وکلام الحافظ ابن حجر فی ( الفتح ) ( 9 / 316 ) یشعر بإنه یرجح صحته أیضا

    [[10]] خلاصة البدر المنیر  ج 2   ص 221 ح 2061 حدیث لا طلاق إلا بعد نکاح ولا عتق إلا بعد ملک رواه الأربعة والحاکم من روایة عمرو بن شعیب عن أبیه عن جده ولیس لابن ماجه القطعة الثانیة قال الترمذی حسن صحیح قال وهو أحسن شیء روی فی الباب وقال البخاری هو أصح شیء ورد فی الطلاق قبل النکاح وقال الحاکم صحیح الإسناد وقال الخطابی حسن ورواه الحاکم من طرق منها عن جابر مدوفوعا لا طلاق لمن لا یملک ولا عتاق لمن لا یملک ثم قال صحیح على شرط الشیخین

    صحیح البخاری  ج 5   ص 2017 باب لا طلاق قبل النکاح وقول الله تعالى (( یا أیها الذین آمنوا إذا نکحتم المؤمنات ثم طلقتموهن من قبل أن تمسوهن فما لکم علیهن من عدة تعتدونها فمتعوهن وسرحوهن سراحا جمیلا )) وقال بن عباس جعل الله الطلاق بعد النکاح ویروى فی ذلک عن علی وسعید بن المسیب و... بن سعد وجابر بن زید ونافع بن جبیر ومحمد بن کعب وسلیمان بن یسار ومجاهد والقاسم بن عبد الرحمن وعمرو بن هرم والشعبی أنها لا تطلق

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی