پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    بدعت عمر در حد شرب خمر

    حسین قربانی | سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۵۴ ب.ظ

    یکی دیگر از اجتهاد های مقابل نص عمر که در روایات صحیح اهل سنت نقل شده، افزودن بر حد شرب خمر است، به طوری که وی در اواخر خلافتش حد شرب خمر را از چهل مرتبه به هشتاد تازیانه افزایش داد.

    محمد ناصر الدین ألبانی می نویسد:

    «"حدیث: عمر با مردم مشورت کرد و عبد الرحمن بن عوف گفت: أن را کمترین (سبکترین) حدها که هشتاد ضربه است قرار بده؛ پس عمر هشتاد ضربه زد و به خالد و ابو عبیده در شام نیز چنین نوشت و دستور داد." این را احمد و مسلم روایت کرده اند و صحیح است... . و در روایت صحیح مسلم و غیر آن آمده است که انس می گفت: " مردی را که شراب خورده بود نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آوردند، پس او را با دو شاخه خرما حدود چهل مرتبه شلاق زد. گوید: و ابوبکر هم همینطور کرد، پس چون عمر به خلافت رسید، با مردم مشورت کرد و عبدالرحمن بن عوف گفت: کمترین (سبکترین) حدها هشتاد ضربه است؛ پس عمر به آن دستور داد"... و در روایت احمد با دو طریق از همام از قتاده از انس نقل شده است که: "مردی که مست شده بود را به نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بردند؛ پس به بیست نفر دستور داد که هر کدام با شاخه درخت خرما و کفش، دو ضربه بزنند."

    می گویم: سندش بر طبق شرط مسلم صحیح است. و این حدیث را بخاری نیز به صورت مختصر، بدون ذکر داستان مشورت، نقل کرده است.»[[1]]

    در روایت دیگری که مسلم در صحیحش آورده، در داستان چهار رکعت خواندن نماز صبح توسط ولید بن عقبه و حد زدن او، آمده است که حضرت علی علیه السلام دستور دادند به او چهل مرتبه شلاق بزنند و سپس فرمودند:

    «پیامبر صلی الله علیه وآله و ابوبکر در مورد شرابخوار چهل شلاق زدند و عمر هشتاد ضربه شلاق زد، و همگی سنت است؛ و این (چهل مرتبه) برای من دوست داشتنی تر است!»[[2]]

    همچنین از عبد الرحمن بن الأزهر روایت شده است که گفت:

    «پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله ابوبکر در مورد شرابخوار، چهل شلاق زد؛ سپس عمر نیز در اوایل حکومتش چهل شلاق زد و سپس در آخر حکومتش هشتاد شلاق؛ سپس عثمان هر دو حد را زد؛ یعنی هشتاد و چهل؛ سپس معاویه حد را هشتاد ضربه تحکیم کرد.»[[3]]

    این روایت را ابو داود در سننش نقل کرده و ألبانی تصحیحش کرده است.[[4]]

    مرحوم علامه امینی می فرماید: ارزش عبد الرحمن چیست و رأی او چه قیمتی دارد که با آنچه که شارع بزرگوار مقرر فرموده برابری کند و عمر برای چه، مدتی از خلافتش را بر این منوال گذرانیده و سپس آن را نقض کرده و از آن صرف نظر کرده است؟ و چرا خلیفه مسلمین در حکمی از احکام دین که در سنت ثابته از صاحب شریعت ثابت شده، مشورت میکند و استفتاء میکند؟

    به درستی که از امور غریبه در حدیث، چیزی است که به امیرالمومنین علی علیه السلام نسبت داده میشود که: «هر یک سنت است و این پیش من محبوب تر است» پس اگر هشتاد سنت مشروع بوده و رسول خدا صلی الله علیه وآله حداقل یک مرتبه به آن عمل کرده، یا آن را برای یک نفر فرموده بودند، بر تمام مسلمین مخفی نمی ماند و هر آینه عبد الرحمن به آن احتجاج مینمود نه قولش: «سبکترین حدها هشتاد ضربه است» و هر آینه عمر را اول کسی که در شراب هشتاد ضربه اقامه حد نموده، نمی شمردند چنانچه جمعی این کار را کرده اند.

     

    [[1]] إرواء الغلیل ، ج 8 صص 45-46 ح 2377 سایت کتابخانه مدرسه فقاهت / ( حدیث : " أن عمر استشار الناس فی حد الخمر فقال عبد الرحمن : اجعله کأخف الحدود ، ثمانین ، فضرب عمر ثمانین ، وکتب به إلى خالد وأبی عبیدة بالشام " . رواه أحمد ومسلم ) . صحیح . أخرجه أحمد ( 3 / 115 و 176 و 180 و 272 - 273 ) ومسلم ( 5 / 125 ) وکذا أبو داود ( 4479 ) والترمذی ( 1 / 272 ) والدارمی ( 2 / 175 ) والطحاوی ( 2 / 90 ) وابن الجارود ( 829 ) والبیهقی ( 8 / 319 ) من طرق عن قتادة عن أنس وعند مسلم وغیره فی روایة : سمعت أنسا یقول : فذکره ولفظه : " أن النبی ( صلى الله علیه وسلم ) أتى برجل قد شرب الخمر ، فجلده بجریدتین نحو أربعین ، قال : وفعله أبو بکر ، فلما کان عمر استشار الناس ، فقال عبد الرحمن : أخف الحدود ثمانون ، فأمر به عمر " . والسیاق لمسلم ، ولیس عندهم جمیعا " وکتب به . . . " . وفی روایة لاحمد ( 3 / 247 ) من طریقین عن همام : ثنا قتادة عن أنس . " أن رجلا رفع إلى النبی ( صلى الله علیه وسلم ) قد سکر ، فأمر قریبا من عشرین رجلا ، فجلده کل رجل جلدتین بالجرید والنعال " . قلت : وإسناده صحیح على شرط مسلم . والحدیث أخرجه البخاری ( 4 / 292 - 293 ) مختصرا دون قصة الاستشارة.

    [[2]] صحیح مسلم  ج 3   ص 1331 ح 1707 وحدثنا أبو بکر بن أبی شیبة وزهیر بن حرب وعلی بن حجر قالوا حدثنا إسماعیل وهو بن علیة عن بن أبی عروبة عن عبد الله الداناج ح وحدثنا إسحاق بن إبراهیم الحنظلی واللفظ له أخبرنا یحیى بن حماد حدثنا عبد العزیز بن المختار حدثنا عبد الله بن فیروز مولى بن عامر الداناج حدثنا حضین بن المنذر أبو ساسان قال شهدت عثمان بن عفان وأتی بالولید قد صلى الصبح رکعتین ثم قال أزیدکم فشهد علیه رجلان أحدهما حمران أنه شرب الخمر وشهد آخر أنه رآه یتقیأ فقال عثمان إنه لم یتقیأ حتى شربها فقال یا علی قم فاجلده فقال علی قم یا حسن فاجلده فقال الحسن ول حارها من تولى قارها فکأنه وجد علیه فقال یا عبد الله بن جعفر قم فاجلده فجلده وعلی یعد حتى بلغ أربعین فقال أمسک ثم قال جلد النبی صلى الله علیه وسلم أربعین وجلد أبو بکر أربعین وعمر ثمانین وکل سنة وهذا أحب إلی زاد علی بن حجر فی روایته قال إسماعیل وقد سمعت حدیث الداناج منه فلم أحفظه

    [[3]] حدثنا بن السرح قال وجدت فی کتاب خالی عبد الرحمن بن عبید الحمید عن عقیل أن بن شهاب أخبره أن عبد الله بن عبد الرحمن بن الأزهر أخبره عن أبیه قال أتی النبی صلى الله علیه وسلم بشارب وهو بحنین فحثی فی وجهه التراب ثم أمر أصحابه فضربوه بنعالهم وما کان فی أیدیهم حتى قال لهم ارفعوا فرفعوا فتوفى رسول الله صلى الله علیه وسلم ثم جلد أبو بکر فی الخمر أربعین ثم جلد عمر أربعین صدرا من إمارته ثم جلد ثمانین فی آخر خلافته ثم جلد عثمان الحدین کلیهما ثمانین وأربعین ثم أثبت معاویة الحد ثمانین

    [[4]] سنن أبی داود (مع أحکام الألبانی، ت: مشهور) ، ص 807 ح 4488 با تصحیح ألبانی

     

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی