پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    حد عمر بر پسرش

    حسین قربانی | پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۰۳ ب.ظ

    عبدالرزاق صنعانی با سند صحیح از عبدالله بن عمر روایت کرده است که گفت:

    «برادرم عبد الرحمن بن عمر شراب خورد و همراه او ابو سروعه عقبة بن حارث هم شراب خورد و هر دو در خلافت عمر و در مصر بودند؛ پس مست شدند و هنگامی که صبح کردند، پیش عمرو بن عاص رفتند و او امیر مصر بود و گفتند: ما را پاکیزه کن؛ ما از شرابی که خورده ایم مست شدیم.

    عبد الله گوید: برادرم به من گفت که مست شده است. پس گفتم: داخل خانه شو تا تو را پاکیزه کنم و متوجه نشدم که آن ها پیش عمرو رفتند و برادرم به من خبر داد که امیر را نسبت به آن مطلع کرده است.

    پس عبد الله گوید: پیش چشم مردم سر نمی تراشند؛ داخل خانه شو تا سرت را بتراشم و آن ها در آن زمان همراه حد، سر را هم می تراشیدند. پس داخل خانه شد و برادرم را با دست خود سر تراشیدم.

    سپس عمرو آن ها را شلاق زد و عمر آن را شنید و به عمرو نوشت که: عبد الرحمن را بر روی جهاز شتر به سوی من بفرست و عمرو آن را انجام داد و هنگامی که نزد عمر رسید، او را شلاق زد و به خاطر انتسابش به عمر، او را مجازات کرد. سپس او را فرستاد و یک ماه کامل ماند، سپس اجلش رسید و وفات کرد و عامه ی مردم عقیده داشتند که از شلاق عمر مُرد نه از شلاق عمرو.»[[1]]   

    ابن حجر عسقلانی در ترجمه ی عبد الرحمن بن عمر به این روایت اشاره کرده و تصحیحش کرده است.[[2]]

    همچنین حافظ جورقانی (متوفای 543 هـ) که ذهبی از او به عنوان «الامام الحافظ» یاد کرده،[[3]] سند این روایت را تصحیح کرده است.[[4]]

    مرحوم علامه امینی می فرماید:کلام و اشکال بر این مسئله از چندین جهت واقع می شود؛ چون که حد، کفاره و پاک کننده است؛ پس با وجود آن، بر حد خورده بعدا گناهی باقی نمی ماند که دوباره بر او حد زده شود و این در سنت شریفه در روایات صحیح آمده است:

    1. از خزیمه بن ثابت از پیامبر صلی الله علیه وآله روایت شده است که فرمودند: «کسی که گناهی مرتکب شود و بر او حد آن جاری شود، آن کفاره اوست.»[[5]]

    2.  از عباده بن صامت از پیامبر صلی الله علیه وآله روایت شده است که: «هرکس که مرتکب این گناهان (سرقت، زنا و ...) شد و عقوبت آن را در دنیا دید، آن عقوبت، کفاره گناهش است و هرکس مرتکب این گناهان شد و الله آن را پوشاند، جزای آن گناه با الله است که اگر خواهد عفو کند یا اگر خواهد عقوبت نماید.»[[6]]

    و عطف کن بر این، دستور دادن او به عمرو بن عاص به اینکه پسرش را بر شتر بی جهازی در یک عبائی بفرستد و بر او وارد شود و از زحمت مرکبش نتواند راه رود؛ پس به درستی که تمام اینها ایذاء و آزار است و حد آن را رد کرده و شرع آن را مباح ننموده است.

    پس از آن، برای چه برای او مانعی نبود از تاخیر انداختن آنچه از حد جدید اجتهاد کرده بود به سبب بیماری و کسالت او و آن را عقب نینداخت تا خوب شود و حال آنکه آن، حکم بیمار حد خورده و یا مستوجب حد در سنت شریفه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است که صبر کنند تا خوب شود، چنانکه مسلم در صحیحش روایت می کند که حضرت علی علیه السلام در یک سخنرانی فرمود: «کنیزی از پیامبر صلی الله علیه وآله مرتکب زنا شد. به من دستور داد که به او شلاق بزنم، اما او در حالت بیماری نفاس بود. من ترسیدم اگر او را شلاق بزنم، مبادا او را بکشم. موضوع را به پیامبر صلی الله علیه وآله گفتم. آن حضرت فرمود: آفرین که او را نزدی... و به نقلی فرمود: رهایش کن تا بهبود یابد.»[[7]]

     

    [[1]] المصنف لعبدالرزاق ، ج 9 ص 232 ح 17047 عَبْدُ الرَّزَّاقِ قَالَ: أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِی، عَنْ سَالِمٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: «شَرِبَ أَخِی عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عُمَرَ، وَشَرِبَ مَعَهُ أَبُو سِرْوَعَةَ عُقْبَةُ بْنُ الْحَارِثِ، وَهُمَا بِمِصْرَ فِی خِلَافَةِ عُمَرَ فَسَکرَا، فَلَمَّا أَصْبَحَا انْطَلَقَا إِلَى عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، وَهُوَ أَمِیرُ مِصْرَ» فَقَالَا: طَهِّرْنَا فَإِنَّا قَدْ سَکرْنَا مِنْ شَرَابٍ شَرِبْنَاهُ، فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ: فَذَکرَ لِی أَخِی أَنَّهُ سَکرَ فَقُلْتُ: ادْخُلِ الدَّارَ أُطَهِّرْک، وَلَمْ أَشْعُرْ أَنَّهُمْا أَتَیا عَمْرًا فَأَخْبَرَنِی أَخِی أَنَّهُ قَدْ أَخْبَرَ الْأَمِیرَ بِذَلِک، فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ: «لَا یحْلِقُ الْقَوْمُ عَلَى رُءوسِ النَّاسِ ادْخُلِ الدَّارَ أَحْلِقْک، وَکانُوا إِذْ ذَاک یحْلِقُونَ مَعَ الْحُدُودِ فَدَخَلَ الدَّارَ»، فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ: فَحَلَقْتُ أَخِی بِیدِی، ثُمَّ جَلَدَهُمْ عَمْرٌو فَسَمِعَ بِذَلِک عُمَرُ فَکتَبَ إِلَى عَمْرٍو أَنِ ابْعِثْ إِلَی بِعَبْدِ الرَّحْمَنِ عَلَى قَتَبٍ فَفَعَلَ ذَلِک، فَلَمَّا قَدِمَ عَلَى عُمَرَ جَلَدَهُ، وَعَاقَبَهُ لِمَکانِهِ مِنْهُ، ثُمَّ أَرْسَلَهُ فَلِبَثَ شَهْرًا صَحِیحًا، ثُمَّ أَصَابَهُ قَدَرُهُ فَمَاتَ فَیحْسِبُ عَامَّةُ النَّاسِ أَنَّمَا مَاتَ مِنْ جَلْدِ عُمَرَ وَلَمْ یمُتْ مِنْ جَلْدِ عُمَرَ

    [[2]] الإصابة فی تمییز الصحابة  ج 5   ص 44 رقم 6231 وقد اخرج عبد الرزاق القصة مطولة عن معمر بالسند المذکور وهو صحیح

    [[3]] سیر اعلام النبلاء ، ج 20 ص 177

    [[4]] الأباطیل والمناکیر والصحاح والمشاهیر ، ج 2 ص 236-238 ح 578  سایت شامله / قال الجورقانی: هَذَا حَدِیثٌ ثَابِتٌ ، وَإِسْنَادُهُ مُتَّصِلٌ صَحِیحٌ

    [[5]] سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 5 ص 316 ح 2317 من أصاب ذنبا أقیم علیه حد ذلک الذنب ، فهو کفارته

    [[6]] صحیح البخاری  ج 4   ص 1857 ح 4612 و صحیح مسلم  ج 3   ص 1333 ح 1709 حدثنا علی بن عبد الله حدثنا سفیان قال الزهری حدثناه قال حدثنی أبو إدریس سمع عبادة بن الصامت رضی الله عنه قال کنا عند النبی صلى الله علیه وسلم فقال أتبایعوننی على أن لا تشرکوا بالله شیئا ولا تزنوا ولا تسرقوا وقرأ آیة النساء وأکثر لفظ سفیان قرأ الآیة فمن وفی منکم فأجره على الله ومن أصاب من ذلک شیئا فعوقب فهو کفارة له ومن أصاب منها شیئا من ذلک فستره الله فهو إلى الله إن شاء عذبه وإن شاء غفر له تابعه عبد الرزاق عن معمر فی الآیة

    [[7]] صحیح مسلم  ج 3   ص 1330ح 1705 عن أبی عبد الرحمن قال خطب علی فقال یا أیها الناس أقیموا على أرقائکم الحد من أحصن منهم ومن لم یحصن فإن أمة لرسول الله صلى الله علیه وسلم زنت فأمرنی أن أجلدها فإذا هی حدیث عهد بنفاس فخشیت إن أنا جلدتها أن أقتلها فذکرت ذلک للنبی صلى الله علیه وسلم فقال أحسنت ... وزاد فی الحدیث اترکها حتى تماثل

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی