پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    بدعت عمر در گرفتن زکات اسب

    حسین قربانی | پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۱۴ ب.ظ

    یکی دیگر از بدعت های عمر بن خطاب که عثمان نیز از او پیروی کرد، گرفتن زکات از اسب است.

    اینک در قالب چند نکته به بیان تفصیلی این مطلب می پردازیم.

    نکته ی اول: به تصریح پیامبر صلی الله علیه وآله، اسب زکات ندارد.

    در کتب اهل سنت روایات فراوانی از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده که اسب زکات ندارد که به دو نمونه اشاره میکنیم:

    1. روایت صحیح بخاری و مسلم: «بر مسلمان نه در برده اش و نه در اسبش زکاتی نیست.»[[1]]

    2. روایت صحیح البانی: «اسب و برده زکات ندارد، مگر زکات فطره برای برده.»[[2]]

    نکته ی دوم: به اتفاق جمهور علما، اسب زکات ندارد.

    ابن بطال مالکی (متوفای 449 هـ) می نویسد:

    «جمهور علما اتفاق نظر دارند بر اینکه در اسب زکاتی نیست. این مطلب از علی بن ابی طالب علیه السلام و ابن عمر روایت شده و آن نظر عامر شعبی، ابراهیم نخعی، سعیب بن مسیب، عطاء، حسن بصری، حکم، سفیان ثوری، امام مالک، اوزاعی، لیث، ابو یوسف، محمد، امام شافعی، امام احمد و ابو ثور است.»[[3]]

    نکته ی سوم: اعتراف علمای اهل سنت به زکات گرفتن از اسب توسط عمر

    ابو هلال عسکری در اولیاتش[[4]] و سیوطی در تاریخ الخلفاء[[5]] گفته اند که: «عمر اول کسی بود که از اسب زکات گرفت.»

    بدر الدین عینی نیز در شرحش بر صحیح بخاری می نویسد:

    «ابو عمر (ابن عبدالبر) گوید: روایت زکات گرفتن از اسب توسط عمر، صحیح است و از زهری از سائب بن یزید نقل شده است. و ابن رشد مالکی در "القواعد" گوید: این خبر از عمر صحیح است که او از اسب زکات میگرفت.»[[6]]

    نکته ی چهارم: روایات زکات گرفتن عمر از اسب، معتبر است.

    این مطلب که عمر بن خطاب از اسب زکات می گرفت، با اسانید معتبر روایت شده است که اینک ذکر میکنیم:

    روایت یکم: احمد و حاکم با سند صحیح از حارثه بن مضرب

    احمد بن حنبل در مسندش با سند صحیح (طبق گفته شعیب الارنؤوط)[[7]] از حارثه بن مضرب روایت کرده است که گفت:

    «عده ای از اهل شام نزد عمر آمدند و گفتند: ما اموال، اسبها، غلامان و کنیزانی به دست آورده ایم و دوست داریم که برای ما در آن نکوئی و طهوری باشد. گفت: دو رفیق پیشین من (یعنی پیامبر صلی الله علیه وآله و ابوبکر) آنچه کرده اند، آن را می کنیم. پس با اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله مشورت کرد که در میان آنها، علی علیه السلام بود. پس علی علیه السلام فرمود: این کار خوبی است، اگر جزیه همیشگی و معتاده نشود که بعد از تو به آن متوسل شده و مال مردم را بگیرند.»[[8]]

    این روایت را حاکم نیز در مستدرکش آورده و سندش را تصحیح کرده است.[[9]]

    مالک بن انس اما این ماجرا را با سند صحیح مرسل[[10]] از سلیمان بن یسار اینگونه روایت کرده است:

    «مردم شام به ابو عبیده جراح گفتند: از اسب و برده های ما زکات بگیر؛ پس او خودداری کرد و به عمر بن خطاب نوشت؛ اما او هم امتناع کرد. پس دو مرتبه با او سخن گفتند. پس عمر بن خطاب به او نوشت:

    اگر دوست دارند، از آن ها بگیر و به آنها رد کن و برده شان را روزی و مقرری بده.

    مالک گوید: یعنی به فقرایشان رد کن.»[[11]]

    روایت دوم: ابن شهاب زهری از سائب بن یزید صحابی

    عبدالرزاق بن همام صنعانی (متوفای 211 هـ) با سند صحیح[[12]] از ابن شهاب زهری روایت کرده است که: «عثمان از اسب زکات می گرفت.» و سپس می افزاید که سائب بن یزید به او خبر داده است که: «عمر بن خطاب همواره از اسب زکات می گرفت.» سپس از ابن شهاب نقل میکند که گوید:«اطلاع ندارم که پیامبر صلی الله علیه وآله از اسب زکات گرفته باشد.»[[13]]

    ابن ابی حاتم رازی نیز با سند صحیح دیگر،[[14]] این مطلب را از زهری از سائب بن یزید روایت کرده است.[[15]]

    ابن حجر عسقلانی نیز می نویسد:

    ابوالحسن دارقطنی در "غرائب مالک" با سند صحیح از او از زهری از سائب بن یزید روایت کرده است که گفت:«پدرم را دیدم که زکات اسبانش را برداشت و به عمر داد.»[[16]]

    مرحوم علامه امینی می فرماید: ظاهر روایت اول می رساند که خلیفه نمی دانست که زکات به اسب و برده تعلق نمی گیرد و برای همین، حکم را معلق کرد به آنچه که دو صاحب قبلی او کرده بودند و نیز نمی دانست که آنها چه کرده اند؛ به همین خاطر با صحابه مشورت کرد. پس مولای ما امیرالمومنین علیه السلام اشاره فرمود که زکات ندارد و فرمود:«خوب است که از ایشان از باب بر و احسان گرفته شود، به شرطی که بعد از او بدعت مداوم نشود که مانند جزیه و مالیات گرفته شود.» لکن خلیفه گوش به این حکمت بالغه نداد و پیروی از سابقین خود هم نکرد، پس دستور داد بگیرند و برگردانند به ایشان و یا به فقرایشان.

    و در روایت سلیمان بن یسار، ندانست که حب صاحب مال، حکم شرعی را ثابت نمی کند و امام علیه السلام او را متنبه نمود به اینکه مبادا جزیه باشد. همینطور خلیفه در عملش پیشی گرفت تا آنکه قومی بعد از او آمدند و او را اول کسی قرار دادند که از اسب زکات گرفت و اعتماد بر عمل او کردند؛ پس میان آنها و کسانی که پیروی از سنت پیامبر صلی الله علیه وآله کردند، در عدم تعلق زکات به اسب، نزاع و زد و خورد واقع شد.

     

    [[1]] صحیح البخاری  ج 2   ص 532 ح 1395 و صحیح مسلم  ج 2   ص 675 ح 982 عن أبی هریرة رضی الله عنه عن النبی صلى الله علیه وسلم قال لیس على المسلم صدقة فی عبده ولا فرسه

    [[2]] سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 5 ص 188 ح 2189 مکتبه شامله / لیس فی الخیل و الرقیق زکاة إلا زکاة الفطر فی الرقیق

    [[3]] شرح صحیح البخاری لابن بطال  ج 3   ص 484 اتفق جمهور العلماء على أنه لا زکاة فى الخیل ، روى ذلک عن على بن أبى طالب ، وابن عمر ، وهو قول الشعبى ، والنخعى ، وسعید بن المسیب ، وعطاء ، والحسن البصرى ، والحکم ، والثورى ، ومالک ، والأوزاعى ، واللیث ، وأبى یوسف ، ومحمد ، والشافعى ، وأحمد ، وأبى ثور

    [[4]] الأوائل للعسکری  ج 1   ص 50 أول من أخذ زکاة الخیل عمر

    [[5]] تاریخ الخلفاء  ج 1   ص 137 وأول من أخذ زکاة الخیل

    [[6]] عمدة القاری  ج 9   ص 37 وقال أبو عمر : الخبر فی صدقة الخیل عن عمر ، رضی الله تعالى عنه ، صحیح من حدیث الزهری عن السائب بن یزید ، وقال ابن رشد المالکی فی ( القواعد ) : قد صح عن عمر ، رضی الله تعالى عنه ، أنه کان یأخذ الصدقة عن الخیل

    [[7]] مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 244-245 ح 82 قال شعیب الأرنؤوط : إسناده صحیح رجاله ثقات رجال الشیخین غیر حارثة بن مضرب فقد روى له أصحاب السنن وهو ثقة

    [[8]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا عبد الرحمن بن مهدی عن سفیان عن أبی إسحاق عن حارثة قال جاء ناس من أهل الشام إلى عمر رضی الله عنه فقالوا إنا قد أصبنا أموالا وخیلا ورقیقا نحب أن یکون لنا فیها زکاة وطهور قال ما فعله صاحبای قبلی فأفعله واستشار أصحاب محمد صلى الله علیه وسلم وفیهم علی رضی الله عنه فقال علی هو حسن إن لم یکن جزیة راتبة یؤخذون بها من بعدک

    [[9]] المستدرک على الصحیحین  ج 1   ص 557 ح 1456 قال الحاکم: هذا حدیث صحیح الإسناد

    [[10]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    مالک بن أنس الأصبحی: ثقة / محمد بن شهاب الزهری: ثقة / سلیمان بن یسار الهلالی: ثقة

    [[11]] موطأ مالک  ج 1   ص 277 وحدثنی عن مالک عن بن شهاب عن سلیمان بن یسار أن أهل الشام قالوا لأبی عبیدة بن الجراح خذ من خیلنا ورقیقنا صدقة فأبى ثم کتب إلى عمر بن الخطاب فأبى عمر ثم کلموه أیضا فکتب إلى عمر فکتب إلیه عمر إن أحبوا فخذها منهم وأرددها علیهم وأرزق رقیقهم س 3 - 237 قال مالک معنى قوله رحمه الله وأرددها علیهم یقول على فقرائهم

    [[12]] بررسی سند روایت طبق برنامع جوامع الکلم:

    عبد الرزاق بن همام الحمیری: ثقة / ابن جریج المکی: ثقة / عمر بن سعید القرشی: ثقة / محمد بن شهاب الزهری: ثقة / السائب بن یزید الکندی: صحابی صغیر

    [[13]] مصنف عبد الرزاق  ج 4   ص 35 ح 6888 عبد الرزاق عن بن جریج قال أخبرنی بن أبی الحسین أن بن شهاب أخبره أن عثمان کان یصدق الخیل وأن السائب بن یزید أخبره أنه کان یأتی عمر بن الخطاب بصدقة الخیل قال أبن أبی حسین وقال بن شهاب لم أعلم أن النبی صلى الله علیه وسلم سن صدقة الخیل

    [[14]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    عبد الرحمن بن أبی حاتم الرازی: ثقة / محمد بن إدریس الحنظلی: ثقة / یزید بن الهاد اللیثی: ثقة / عبد الله بن دینار القرشی: ثقة / محمد بن شهاب الزهری: ثقة / السائب بن یزید الکندی: صحابی صغیر

    [[15]] علل الحدیث  ج 2   ص 146 ح 1933 سألت أبی وابا زرعة عن حدیث ... فقالا هذا خطأ رواه ابن الهاد عن عبد الله بن دینار عن الزهری عن السائب بن یزید أن عمر اخذ من الخیل الزکاة

    [[16]] الدرایة فی تخریج أحادیث الهدایة  ج 1   ص 255 وروى الدارقطنی فی غرائب مالک بإسناد صحیح عنه عن الزهری أن السائب بن یزید أخبره قال رأیت أبی یقیم الخیل ثم یدفع صدقتها إلى عمر

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی