پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    تمام خواندن نماز در سفر توسط عثمان

    حسین قربانی | پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۴۸ ب.ظ

    از جمله مهمترین مواردی که بدعت گذاری عثمان و میزان بهره ی او از ایمان را نشان میدهد، تمام خواندن نماز هایش در سفر است. با وجود اینکه شکسته بودن نماز در سفر، در قرآن[[1]] و به صورت متواتر در سنت آمده است.

    اینک در قالب چند نکنه به بیان این بدعت عثمان می پردازیم.

    نکته ی اول: رسول خدا صلی الله علیه وآله  در همه ی سفرهایش نمازهایش را شکسته می خواند.

    ابن تیمیه حرّانی، شیخ الاسلام وهابیان، می نویسد:

    «اما در سفر، رسول خدا صلی الله علیه وآله نزدیک به سی تا سفر داشته و در همه آنها نمازش را دو رکعتی خوانده و هیچ یک از علما نقل نکرده اند که آن حضرت نماز واجب را چهار رکعت خوانده باشد. حتی در حجة الوداع که آخرین سفر ایشان بود، در منی نمازها را با مسلمانان دو رکعت دو رکعت می‌خواند. این مطلب را همه می‌دانند و نزد همه مستفیض و متواتر است که همه صحابه و کسانی که از صحابه آموخته اند، بر نقل آن اتفاق نظر دارند.»[[2]]

    وی در جای دیگر می نویسد:

    «اهل علم اتفاق دارند که رسول خدا صلی الله علیه وآله هرگز در ماه رمضان عمره انجام نداده و در ماه رمضان برای عمره از مدینه خارج نشده است، بلکه به سوی مکه نیز خارج نشده جز سال فتح مکه که ایشان در ماه رمضان مسافر بودند. و فتح مکه در ماه رمضان سال هشتم واقع شده است. و در این سفر برخی اصحاب روزه دار بودند و برخی افطار کردند. رسول خدا صلی الله علیه وآله با آنها دو رکعت خواند و از آن حضرت و هیچ یک از صحابه نقل نشده است که در سفر، چهار رکعت خوانده باشند.»[[3]]

    نکته ی دوم: نماز نخستین، دو رکعتی بود و سپس به نماز در حضر افزوده شد.

    بخاری در صحیحش از عایشه روایت کرده است که گفت:

    «نماز به صورت دو رکعتی واجب شده بود؛ سپس پیامبر صلی الله علیه وآله هجرت کرد و بعد از آن نماز چهار رکعتی واجب گردید، اما نماز در سفر به حالت اول خود باقی ماند.»[[4]]

    مسلم نیز چنین نقل کرده است:

    «در آغاز کار، نماز چه برای مسافر و چه برای کسـی که در میهن خویش است، دو رکعت دو رکعت بایسته بود، سپس نماز در سفر به حال خود باقی ماند و به نماز کسی که در میهن خویش است افزوده شد.»[[5]]

    نکته ی سوم: در لسان نبوی، نماز مسافر دو رکعت است.

    مسلم در صحیحش از ابن عباس روایت کرده است که گفت:

    «خداوند نماز را بر زبان پیامبرتان صلی الله علیه وآله برای مسافر، دو رکعت واجب کرد و بر مقیم، چهار رکعت و در خوف، یک رکعت.»[[6]]

    احمد بن حنبل نیز از عمر بن خطاب روایت کرده است که گفت: «نماز سفر بر زبان پیامبر صلی الله علیه وآله دو رکعت است.»[[7]]

    نکته ی چهارم: عثمان در اوایل خلافتش، نماز را در سفر شکسته می خواند.

    مهمترین نکته ای که راه هر گونه تأویل و خوش گمانی به عثمان را می بندد، توجه به این نکته است که در دوران خلافت ابوبکر، عمر و اوایل خلافت عثمان، نماز در سفر شکسته خوانده میشد و بعد از آن بود که عثمان تصمیم گرفت تمام بخواند.

    روایت سالم از عبدالله بن عمر:

    مسلم در صحیحش از سالم از پدرش عبدالله بن عمر روایت کرده است که: «رسول خدا صلی الله علیه وآله در منی و غیر آن، نماز مسافر را دو رکعت خواند و ابوبکر، عمر و عثمان در اوایل خلافتش نیز دو رکعت خواند و سپس عثمان تمام و چهار رکعت خواند.»[[8]]

    روایت عبیدالله از عبدالله بن عمر:

    بخاری همچنین در صحیحش از عبیدالله پسر عبدالله بن عمر از پدرش روایت کرده است که گفت: «رسول خدا صلی الله علیه وآله، ابوبکر، عمر و عثمان در اوایل خلافتش، در منی نماز را دو رکعت خواندند.»[[9]]

    روایت نافع از عبدالله بن عمر:

    بخاری در صحیحش از نافع از عبدالله بن عمر روایت کرده است که گفت: «با رسول خدا صلی الله علیه وآله، ابوبکر، عمر و با عثمان در اوایل خلافتش در منی، نماز را دو رکعتی خواندم؛ سپس [عثمان] آن را تمام خواند.»[[10]]

    نکته ی پنجم: ابن عمر هر گاه با عثمان میخواند، تمام میخواند و هر گاه تنها میشد، شکسته!

    مسلم در صحیحش از نافع روایت کرده است که گفت:

    «ابن عمر هر وقت با امام (که همان عثمان بود) نماز به جای می آورد، چهار رکعتی می خواند و هرگاه به تنهایی نماز می خواند، دو رکعتی می خواند!»[[11]]

    مسلم همچنین از حفص بن عاصم از عبدالله بن عمر روایت کرده است که گوید:

    «رسول خدا صلی الله علیه وآله، ابوبکر و عمر در سرزمین منیٰ، نمازها را مانند نماز مسافر می‌خواندند. عثمان بن عفّان نیز هشت یا شش سال چنین کرد. حفص بن عاصم گوید: عبدالله بن عمر نیز در سرزمین منیٰ دو رکعت می‌خواند و به رختخواب می‌رفت. من می‌گفتم: عمو جان! اگر بعد از آن‌ها دو رکعت دیگر می‌خواندی خوب بود. او گفت: اگر بخواهم چنین کاری انجام دهم، نمازم را کامل می‌نمودم.»[[12]]

    نکته ی ششم: کامل خواندن نماز در سفر، کفر است!

    ابو الحسن الحمیری متوفای 386 هـ با سند حسن[[13]] از عبد الله بن عمر روایت می کند که گفت: «نماز مسافر دو رکعت است و کسی که سنت را ترک کند، کافر است.»[[14]]

    همین روایت را ابن حزم آندلسی از عبدالله بن عمر از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل کرده است.[[15]]

    همان گونه که از این روایت ثابت می شود، از نظر ابن عمر،کامل خواندن نماز در سفر یعنی ترک سنت و اثر این ترک سنت هم یعنی کفر!

    نکته ی هفتم: شکسته خواندن معاویه و سپس پیروی اش از بدعت عثمان!!

    احمد بن حنبل با سند حسن (طبق گفته ی شعیب الارنؤوط)[[16]] از عباد بن عبدالله بن زبیر روایت کرده است که گفت:

    «وقتى معاویه به حج آمد، ما هم با وى به مکه آمدیم. معاویه نماز ظهر را با ما دو رکعت خواند، ولى عثمان وقتى نماز را تمام مىخواند و به مکه مى آمد، ظهر، عصر و عشا را هر کدام چهار رکعت مى گزارد. و چون به منى مى آمد، در آنجا و در عرفات نماز را تمام مى خواند. به همین جهت وقتى معاویه با ما ظهر را دو رکعت خواند، مروان بن حکم (داماد و پسر عموی عثمان) و عمرو بن عثمان پیش او رفتند و گفتند: هیچکس به اندازه تو به پسر عمویت (عثمان ) زیان نرساند. معاویه گفت: چه زیانى؟ گفتند: مگر نمى دانى که او در سفر نماز را تمام مىخواند؟ معاویه گفت: واى بر شما! مگر واقع مطلب غیر از چیزى است که من انجام دادم؟ من ظهر و عصر را با پیغمبر صلی الله علیه وآله و ابوبکر و عمر شکسته خواندم .آنها گفتند: ولى پسر عمویت عثمان آن را تمام مىخواند و مخالفت تو با او، برایش عیب است !معاویه هم رفت و نماز عصر را چهار رکعت خواند، ولى ظهر را دو رکعت خوانده بود.»[[17]]

    نکته ی هشتم: اظهار تأسف عبدالله بن مسعود از تمام خواندن عثمان

    بخاری و مسلم در صحیح های خود از عبدالرحمن بن یزید روایت کرده اند که میگفت:

    «عثمان بن عفان نماز را با ما در منی چهار رکعتی خواند و این را به گوش عبد الله بن مسعود رسانیدند؛ پس او از بازگشت به خدا سخن کرد و سپس گفت: من با پیامبر صلی الله علیه وآله نماز را در منی دو رکعتی خواندم و با ابوبکر و عمر نیز دو رکعتی خواندم و ای کاش که بهره من از این چهار رکعت، به اندازه دو رکعتی باشد که پذیرفته گردد.»[[18]]

    نکته ی نهم: مخالفت صحابه با بدعت عثمان

    ابن اثیر در تاریخش می نویسد:

    «در این سال (29 هـ) عثمان با مردم حج گزارد و برای خود در منی سراپرده برافراشت. این نخستین سراپرده ای بود که عثمان برزد. وی در این جای و در عرفه، نماز جماعت را تمام خواند.

    برای نخستین بار مردم به تندی و آشکارا درباره ی عثمان سخن گفتند؛ چه او نماز خود را در منی تمام خواند. بسیاری از یاران پیامبر صلی الله علیه وآله او را بر این کار نکوهش کردند. علی بن ابی طالب علیهما السلام به وی فرمود: نه کاری تازه پیش آمده و نه ما از روزگار اسلام و زمان پیامبر صلی الله علیه وآله بسی دور گشته ایم. تو خود دیدی که پیامبر صلی الله علیه وآله و ابوبکر و عمر در اینجا نماز را دو رکعت می خواندند و تو در آغاز خلیفگی خود هستی. نمی دانم کار تو کجا خواهد کشید.

    عثمان گفت: رأیی است که آن را برگزیده ام!!

    گزارش به عبدالرحمن بن عوف رسید که با وی بود. به نزد عثمان آمد و به وی گفت: آیا تو در اینجا با پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و ابوبکر و عمر نماز نخواندی که آنان دو رکعت خواندند و تو نیز دو رکعت خواندی؟

    عثمان گفت: آری، ولی شنیده ام که برخی از حاجیان یمن و پاره ای مردم فرودست گفته اند که نماز برای ماندگاران دو رکعت است. اینان از نماز من نمودار آورده اند. من در مکه زنی دارم و طائف دارایی.

    عبدالرحمن گفت: این بهانه درست نیست. اما اینکه می گویی از اینجا زنی گرفته ام، زن تو در مدینه از آنجا بیرون می آید و در هر جا ماندگار شوی، ماندگار می گردد. اما دارایی تو در طائف، دستاویز نادرستی است؛ زیرا از اینجا تا آنجا سه شبانه روز راه است! اما گفتار تو درباره حج گزاران یمن و جز ایشان، گزافی بیش نیست! بر پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در اینجا سروش خدایی (وحی) فرود می آمد و اسلام خرد و تنک مایه بود. سپس ابوبکر و عمر فراز آمدند و همگی نماز را دو رکعت خواندند. امروز اسلام نیرو گرفته است و جای این بازی ها نیست!

    عثمان گفت: رأیی است که آن را برگزیده ام!!

    عبدالرحمن از نزد او بیرون آمد و عبدالله بن مسعود را دید و به وی گفت: ابو محمد، آنچه را می بینی دگرگون کن. گفت: چه کنم؟ گفت: آنچه را می دانی و می بینی به کار ببر. ابن مسعود گفت: ناسازگاری مایه ی گزند است. من با یارانم چهار رکعت خواندم. عبدالرحمن گفت: من با یاران خویش دو رکعت خواندم؛ ولی اکنون چهار خواهم خواند.»[[19]]

    همچنین عبدالرزاق صنعانی با سند صحیح[[20]] از طریق امام جعفر صادق علیه السلام از امام محمد باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمودند:

    «عثمان در منی بود که بیمار گشت؛ پس به علی علیه السلام گفته شد که پیش‌نماز بایست. فرمود: اگر بخواهید نماز را آنگونه که رسول خدا صلی الله علیه وآله می‌خواند؛ یعنی دو رکعت برایتان می‌خوانم. گفتند: نه، نماز امیر مومنان – یعنی عثمان- چهار رکعت است!! پس ایشان از نماز خواندن بر آن ها امتناع ورزید.»[[21]]

    نکته ی دهم: سردرگمی علمای اهل سنت از تأویل بدعت عثمان.

    محیی الدین نووى در شرح صحیح مسلم مى گوید:

    «علما در تأویل و اجتهاد عایشه و عثمان اختلاف نموده اند.

    بعضی گفته اند: عثمان امیرالمؤمنین و عایشه ام المؤمنین است ! گویى که هر دو در منزل های خود نماز مى گزارند! محققین این را رد کرده اند؛ زیرا پیغمبر صلی الله علیه وآله از آنها سزاوارتر بود. همچنین ابوبکر و عمر.

    بعضى هم گویند: عثمان در مکه با خانواده خود بود. این را هم رد کرده اند؛ چون پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله با زنانش ‍ مسافرت مىکرد و نمازش قصر بود.

    بعضى هم گفته اند: به خاطر اعرابى که در حضر بودند، عایشه و عثمان نماز را تمام مى خواندند تا مبادا آنها تصور کنند که نماز در حضر و سفر مطلقاً قصر است !این را هم رد کرده اند؛ چون این معنا در زمان پیغمبر صلی الله علیه وآله هم بود، و اشتهار نماز در عصر عثمان بیش از زمان پیغمبر صلی الله علیه وآله بود.

    و گویند: علت تمام خواندن نماز این بود که عثمان و عایشه بعد از حج، در مکه نیت اقامه کرده بودند! این را هم باطل دانسته اند، به دلیل اینکه: اقامت در مکه براى مهاجرین بیش از سه روز حرام بوده است .

    و گفته اند: عثمان زمینى در منى داشت .این را هم مردود دانسته اند؛ زیرا این معنا مقتضى اتمام و اقامه نیست.»[[22]]

     

    [[1]] نساء 101 Pوَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبیناً.O

    [[2]] مجموع الفتاوى، ج22، ص 78 وأما فی السفر فقد سافر رسول الله قریبا من ثلاثین سفرة وکان یصلى رکعتین فی اسفاره ولم ینقل عنه أحد من أهل العلم انه صلى فی السفر الفرض اربعا قط حتى فی حجة الوداع وهى آخر أسفاره کان یصلى بالمسلمین بمنى الصلوات رکعتین رکعتین وهذا من العلم العام المستفیض المتواتر الذى إتفق على نقله عنه جمیع اصحابه ومن أخذ العلم عنهم.

    [[3]] کتب ورسائل وفتاوى ابن تیمیة فی الفقه  ج 24   ص 147 باتفاق أهل العلم أن رسول الله لم یعتمر فى رمضان قط ولا خرج من المدینة فى عمرة فى رمضان بل ولا خرج إلى مکة فى رمضان قط إلا عام الفتح فإنه کان حینئذ مسافرا فى رمضان وفتح مکة فى شهر رمضان سنة ثمان باتفاق أهل العلم وفى ذلک السفر کان أصحابه منهم الصائم ومنهم المفطر فلم یکن یصلى بهم الا رکعتین ولا نقل أحد من أصحابه عنه أنه صلى فى السفر أربعا

    [[4]] صحیح البخاری  ج 3   ص 1431 ح 3720 عن عائشة رضی الله عنها قالت فرضت الصلاة رکعتین ثم هاجر النبی صلى الله علیه وسلم ففرضت أربعا وترکت صلاة السفر على الأول

    [[5]] صحیح مسلم  ج 1   ص 478 ح 685 عن عائشة زوج النبی صلى الله علیه وسلم أنها قالت فرضت الصلاة رکعتین رکعتین فی الحضر والسفر فأقرت صلاة السفر وزید فی صلاة الحضر

    [[6]] صحیح مسلم  ج 1   ص 479 ح 687 عن مجاهد عن بن عباس قال إن الله فرض الصلاة على لسان نبیکم صلى الله علیه وسلم على المسافر رکعتین وعلى المقیم أربعا وفی الخوف رکعة

    [[7]] مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 37 ح 257 عن عمر رضی الله عنه قال صلاة السفر رکعتان وصلاة الأضحى رکعتان وصلاة الفطر رکعتان وصلاة الجمعة رکعتان تمام غیر قصر على لسان محمد صلى الله علیه وسلم صلى الله علیه وسلم

    [[8]] صحیح مسلم  ج 1   ص 482 ح 694 عن سالم بن عبد الله عن أبیه عن رسول الله صلى الله علیه وسلم أنه صلى صلاة المسافر بمنى وغیره رکعتین وأبو بکر وعمر وعثمان رکعتین صدرا من خلافته ثم أتمها أربعا

    [[9]] صحیح البخاری  ج 2   ص 596 ح 1572 حدثنا إبراهیم بن المنذر حدثنا بن وهب أخبرنی یونس عن بن شهاب قال أخبرنی عبید الله بن عبد الله بن عمر عن أبیه قال صلى رسول الله صلى الله علیه وسلم بمنى رکعتین وأبو بکر وعمر وعثمان صدرا من خلافته

    [[10]] صحیح البخاری  ج 1   ص 367 ح 1032 حدثنا مسدد قال حدثنا یحیى عن عبید الله قال أخبرنی نافع عن عبد الله رضی الله عنه قال صلیت مع النبی صلى الله علیه وسلم بمنى رکعتین وأبی بکر وعمر ومع عثمان صدرا من إمارته ثم أتمها

    [[11]] صحیح مسلم  ج 1   ص 482 ح 694 عن نافع عن بن عمر قال صلى رسول الله صلى الله علیه وسلم بمنى رکعتین وأبو بکر بعده وعمر بعد أبی بکر وعثمان صدرا من خلافته ثم إن عثمان صلى بعد أربعا فکان بن عمر إذا صلى مع الإمام صلى أربعا وإذا صلاها وحده صلى رکعتین

    [[12]] صحیح مسلم  ج 1   ص 483 ح 694 وحدثنا عبید الله بن معاذ حدثنا أبی حدثنا شعبة عن خبیب بن عبد الرحمن سمع حفص بن عاصم عن بن عمر قال صلى النبی صلى الله علیه وسلم بمنى صلاة المسافر وأبو بکر وعمر وعثمان ثمانی سنین أو قال ست سنین قال حفص وکان بن عمر یصلی بمنى رکعتین ثم یأتی فراشه فقلت أی عم لو صلیت بعدها رکعتین قال لو فعلت لأتممت الصلاة

    [[13]] أبو الحسن الحمیری: ثقة / جعفر بن أحمد الجرجرائی: ثقة / محمد بن الصباح الجرجرائی: صدوق حسن الحدیث / عبد الله بن رجاء الغدانی: ثقة / هشام بن أبی عبد الله الدستوائی: ثقة / أیوب السختیانی: ثقة / نافع مولى ابن عمر: ثقة / عبد الله بن عمر العدوی: صحابی

    [[14]] الفوائد المنتقاه عن الشیوخ العوالی، ص 14 ح 13 سایت شامله / أخبرنا علی قال : ثنا أبو الفضل جعفر بن أحمد بن الصباح بن سفیان بن أبی سفیان الجرجرائی ، ثنا جدی محمد بن الصباح قال: أنبأ عبد الله بن رجاء ، عن هشام ، عن أیوب ، عن نافع ، عن ابن عمر ، قال : « الصلاة فی السفر رکعتان ، من ترک الصلاة فقد کفر »

    [[15]] المحلى  ج 4   ص 266 عن ابن عمر قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم صلاة السفر رکعتان من ترک السنة فقد کفر

    [[16]] مسند أحمد بن حنبل  ج 28 ص 71-72 ح 16857 قال شعیب الأرنؤوط: إسناده حسن

    [[17]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا یعقوب ثنا أبی عن بن إسحاق ثنا یحیى بن عباد بن عبد الله بن الزبیر عن أبیه عباد قال لما قدم علینا معاویة حاجا قدمنا معه مکة قال فصلى بنا الظهر رکعتین ثم انصرف إلى دار الندوة قال وکان عثمان حین أتم الصلاة إذا قدم مکة صلى بها الظهر والعصر والعشاء الآخرة أربعا أربعا فإذا خرج إلى منى وعرفات قصر الصلاة فإذا فرغ من الحج وأقام بمنى أتم الصلاة حتى یخرج من مکة فلما صلى بنا الظهر رکعتین نهض إلیه مروان بن الحکم وعمرو بن عثمان فقالا له ما عاب أحد بن عمک بأقبح ما عبته به فقال لهم وما ذاک قال فقالا له ألم تعلم انه أتم الصلاة بمکة قال فقال لهما ویحکما وهل کان غیر ما صنعت قد صلیتهما مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ومع أبی بکر وعمر رضی الله عنهما قالا فان بن عمک قد کان أتمها وان خلافک إیاه له عیب قال فخرج معاویة إلى العصر فصلاها بنا أربعا

    [[18]] صحیح البخاری  ج 1   ص 368 ح 1034 و صحیح مسلم  ج 1   ص 483 ح 695 حدثنا قتیبة قال حدثنا عبد الواحد عن الأعمش قال حدثنا إبراهیم قال سمعت عبد الرحمن بن یزید یقول صلى بنا عثمان بن عفان رضی الله عنه بمنى أربع رکعات فقیل ذلک لعبد الله بن مسعود رضی الله عنه فاسترجع ثم قال صلیت مع رسول الله صلى الله علیه وسلم بمنى رکعتین وصلیت مع أبی بکر رضی الله عنه بمنى رکعتین وصلیت مع عمر بن الخطاب رضی الله عنه بمنى رکعتین فلیت حظی من أربع رکعات رکعتان متقبلتان

    [[19] ] الکامل فی التاریخ  ج 2   ص 494 (با ترجمه ی دکتر سید حسین روحانی) ذکر إتمام عثمان الصلاة بجمع وأول ما تکلم الناس فیه: حج بالناس هذه السنة عثمان وضرب فسطاطه بمنى وکان أول فسطاط ضربه عثمان بمنى وأتم الصلاة بها وبعرفة فکان أول ما تکلم به الناس فی عثمان ظاهرا حین أتم الصلاة بمنى فعاب ذلک غیر واحد من الصحابة وقال له علی والله ما حدث أمر ولا قدم عهد ولقد عهدت النبی وأبا بکر وعمر یصلون رکعتین وأنت صدرا من خلافتک فما أدری ما یرجع إلیه فقال رأی رأیته وبلغ الخبر عبد الرحمن بن عوف وکان معه فجاءه وقال له ألم تصل فی هذا المکان مع رسول الله وأبی بکر وعمر رکعتین وصلیتها أنت رکعتین قال بلى ولکنی أخبرت أن بعض من حج من الیمن وجفاة الناس قالوا فی عامنا الماضی إن الصلاة للمصیم رکعتان واحتجوا بصلاتی وقد اتخذت بمکة أهلا ولی بالطائف مال فقال عبد الرحمن ما فی هذا عذر أما قولک اتخذت بها أهلا فإن زوجک بالمدینة تخرج بها إذا شئت وتقدم بها إذا شئت وإنما تسکن بسکناک وأما مالک بالطائف فبینک وبینه مسیرة ثلاث لیال وأنت لست من أهل الطائف وأما قولک عن حاج الیمن وغیرهم فقد کان رسول الله ینزل علیه الوحی والإسلام قلیل ثم أبو بکر وعمر فصلوا رکعتین وقد ضرب الإسلام بجرانه فقال عثمان هذا رأی رأیته فخرج عبد الرحمن فلقی ابن مسعود فقال أبا محمد غیر ما تعلم قال فما أصنع قال اعمل بما ترى وتعلم فقال ابن مسعود الخلاف شر وقد صلیت بأصحابی أربعا فقال عبد الرحمن قد صلیت بأصحابی رکعتین وأما الآن فسوف أصلی أربعا وقیل کان ذلک سنة ثلاثین

    [[20] ] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    إسماعیل بن محمد الصفار: ثقة / أحمد بن منصور الرمادی: ثقة حافظ / عبد الرزاق بن همام الحمیری: ثقة حافظ / سفیان بن عیینة الهلالی: ثقة حافظ حجة / جعفر الصادق: صدوق فقیه إمام / محمد الباقر: ثقة

    [[21] ] الأمالی فی آثار الصحابة  ج 1   ص 49-50 ح 50 أخبرنا أبو على إسماعیل ثنا أحمد عبد الرزاق أنا ابن عییینة ثنا جعفر بن محمد عن أبیه قال اعتل عثمان وهو بمنى فقیل لعلى صل بالناس قال نعم إن شئتم صلیت لکم صلاة رسول الله صلى اله علیه وسلم یعنى رکعتین قالوا صلاة أمیر المؤمنین یعنون أربعا قال فأبى أن یصلى بهم

    [[22]] شرح النووی على صحیح مسلم  ج 5   ص 195 وقیل لان عثمان امام المؤمنین وعائشة أمهم فکانهما فی منازلهما وأبطله المحققون بأن النبی صلى الله علیه وسلم کان أولى بذلک منهما وکذلک أبو بکر وعمر رضی الله عنهما وقیل لان عثمان تأهل بمکة وأبطلوه بأن النبی صلى الله علیه وسلم سافر بأزواجه وقصر وقیل فعل ذلک من أجل الاعراب الذین حضروا معه لئلا یظنوا أن فرض الصلاة رکعتان أبدا حضرا وسفرا وأبطلوه بأن هذا المعنى کان موجودا فی زمن النبی صلى الله علیه وسلم بل اشتهر أمر الصلاة فی زمن عثمان أکثر مما کان وقیل لان عثمان نوى الاقامة بمکة بعد الحج وأبطلوه بأن الاقامة بمکة حرام على المهاجر فوق ثلاث وقیل کان لعثمان أرض بمنى وأبطلوه بان ذلک لا یقتضی الاتمام والإقامة

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی