نصب امیرالمومنین (ع) و نزول آیه ی اکمال در غدیر خم

ابن عساکر شافعی در تاریخش با سند حسن از ابو سعید خدری روایت می کند که گفت:

«هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله در غدیر خم، علی علیه السلام را نصب کرد و ولایتش را اعلام نمود، جبرئیل علیه السلام با این آیه فرود آمد: «امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم.»

تاریخ دمشق لابن عساکر، ج 42 ص 237 ح 44242 أَنْبَأنا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی الْعَلاءِ، أنا أَبِی أَبُو الْقَاسِمِ، أنا أَبُو مُحَمَّدِ بْنُ أَبِی نَصْرٍ، أنا خَیْثَمَةُ، نا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَنْبَسَةَ الْیَشْکُرِیُّ، نا یَحْیَى بْنُ عَبْدِ الْحَمِیدِ الْحِمَّانِیُّ، نا قَیْسُ بْنُ الرَّبِیعِ، عَنْ أَبِی هَارُونَ الْعَبْدِیِّ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، قَالَ: " لَمَّا نَصَّبَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله عَلِیًّا بِغَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَى لَهُ بِالْوِلایَةِ، هَبَطَ جِبْرِیلُ عَلَیْهِ السَّلامُ عَلَیْهِ بِهَذِهِ الآیَةِ «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِینًا» ".

بررسی سند روایت:

محمد بن علی المعدل: ثقة / علی بن أبی العلاء السلمی: صدوق حسن الحدیث / أبو محمد بن أبی نصر التمیمی: ثقة مأمون / خیثمة بن سلیمان القرشی: ثقة مأمون / جعفر بن عنبسة الیشکری: صدوق حسن الحدیث (طبق برنامه جوامع الکلم) / یحیى بن عبد الحمید الحمانی: صدوق حسن الحدیث. مسند الدارمی ت حسین سلیم اسد الدارانی، ج 4 ص 2113 ح 3399 / قیس بن الربیع الأسدی: ثقه (المسند للإمام أحمد ت شاکر، ج 1 ص 456 ح 661) یا حسن الحدیث (الأحادیث المختارة  ت ابن دهیش، ج 4  ص 141 ح 1355 و إتحاف الخیرة المهرة للبوصیری، ج 2 ص 74 رقم 1062) /

ابو هارون العبدی: ثقه. بر مبنای عدم اعتبار جرح غیر مفسر (الرفع والتکمیل فی الجرح والتعدیل، ص 79-105) و با توجه به اینکه علمای اهل سنت علت جرح این راوی را نقل فضائل امیرالمومنین علیه السلام (الکامل فی ضعفاء الرجال،ج 5 ص 77 رقم 1256) اعتقادش به وصایت آن حضرت (تاریخ ابن معین (روایة الدوری)  ج 4 ص 146 رقم 3624) و نقل کافر مردن عثمان از ابو سعید خدری (تهذیب التهذیب  ج 7   ص 361) بیان کرده اند_ که هیچ کدام جرح نیست_ و با توجه به قاعده ی اصالت عدالت راوی (مجمع الزوائد ت الدارانی، ج 18 ص 548) و اینکه  ده ها نفر از راویان (که ابو یوسف مِزّی در کتاب تهذیب الکمال، ج 21 ص 232 رقم 4178 نام 30 نفر از آنان را ذکر کرده است) که یکی از آنان ابن عون (از بزرگان تابعی) است که پیوسته تا دم مرگ، از ابو هارون العبدی حدیث نقل کرده اند (سنن الترمذی، ج 5 ص 30 رقم 2650)، عدالت و وثاقت وی ثابت می شود؛ همانطور که حافظ ابن عدی در شرح حال این راوی می نویسد: برای ابوهارون عبدی احادیث صالحه از ابو سعید خدری و دیگران وجود دارد. و از او عبدالله بن عون چندین حدیث نقل کرده است؛ همچنین دو حماد، هشیم، شریک، عبدالوارث، [سفیان] ثوری و دیگران از راویان ثقه. و ابو هارون از ابو سعید حدیث معراج را به تفصیل نقل کرده است و سفیان ثوری نیز از او حدیث معراج را نقل کرده و درباره ی او چیزی از تشیع و غلو در آن ذکر نکرده است و مردم حدیثش را نوشته اند. الکامل فی ضعفاء الرجال  ج 5   ص 79 رقم 1256.