پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    دلیل سوم: امر خدا و رسول (ص) به حب امیر المومنین علیه السلام

    حسین قربانی | شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۳۷ ب.ظ

    دلیل سوم: امر خدا و رسول n به حب امیر المومنین g

    از دیگر دلایلی که احبیت امیر مومنان g در نزد خدا و رسولش را ثابت می کند، احادیث امر خدا و رسول به دوست داشتن امیر مومنان g است.

    روایت اول:

    «بریده از رسول خدا n نقل می کند که فرمود: خداوند عزوجل مرا دستور دادند به دوست داشتن چهار نفر از اصحابم و مرا خبر داد که آن ها را دوست می دارد: علی از آنان است، ابو ذر، سلمان و مقداد کندی.»[1]

    این روایت را ابن ماجه[2] و ترمذی در سننشان آورده اند و ترمذی آن را تحسین کرده[3] و ابن حجر عسقلانی نیز سندش را حسن دانسته است.[4]

    احمد بن حنبل نیز در مسندش آورده و محققش حمزه احمد الزین سندش را تحسین کرده است.[5]

    و نیز حاکم در مستدرک آورده و آن را بر شرط مسلم تصحیح کرده است.[6]

    سیوطی نیز طبق نقل عبد الرؤوف مناوی، آن را صحیح دانسته است.[7]

    شوکانی هم رجال سندش را از ثقات شمرده است.[8]

    روایت دوم:

    سند اول:

    «مردی به جناب سلمان 6 گفت: دلیل اینکه اینقدر علی g را دوست داری چیست؟

    گفت: از رسول خدا n شنیدم که می فرمود: هرکس علی g را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته است و هرکس علی g را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است.»[9]

    این روایت را حاکم نقل و تصحیح کرده و ذهبی نیز با نظر او موافقت کرده است و برنامه ی جوامع الکلم نیز حکم به حسن بودن سندش داده است.[10] سیوطی نیز سندش را حسن دانسته است.[11]

    سند دوم:

    «هرکس علی g را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته و هرکس مرا دوست داشته باشد، خدا را دوست داشته است و هرکس علی g را مبغوض بدارد، من را مبغوض داشته و هرکس من را مبغوض دارد، خدا را مبغوض داشته است.»[12]

    نور الدین هیثمی[13] و ابن حجر هیتمی مکی[14] این روایت را از طبرانی نقل کرده و سندش را حسن دانسته اند. سیوطی[15] و ألبانی[16] نیز سندش را صحیح دانسته اند.

    روایت سوم:

    ابن عباس از رسول خدا n نقل میکند که فرمود: «ای علی g! تو در دنیا و آخرت سید و سالار هستی؛ هرکس تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و دوست تو دوست خداست، و دشمن تو دشمن من است، و دشمن من دشمن خداست. وای بر کسی که بعد از من، تو را مبغوض دارد.»[17]

    این روایت را احمد بن حنبل نقل کرده و محقق کتابش، وصی الله بن محمد عباس، همه ی رجال سندش را ثقه دانسته و برنامه ی جوامع الکلم نیز حکم به حسن بودن سندش داده است.[18]

     هیثمی از طبرانی نقل کرده و رجالش را ثقه دانسته[19] و حاکم نیز بر شرط شیخین آن را تصحیح کرده است.[20]

    ذهبی در تلخیص مستدرک می گوید:

    «این حدیث اگرچه راویانش همگی ثقه هستند، ولی حدیث منکری است و بعید نیست که ساختگی باشد.»[21]

    وی در کتاب دیگرش تصریح می کند که رجال سند این روایت، همگی ثقه بوده و سندش همچون خورشید درخشان است (در مرتبه ی بالای صحت سندی قرار دارد)، اما با این حال، جعلی است؛ زیرا آن را برادر زاده معمر که رافضی بوده، پنهانی داخل کتاب معمر کرده است.[22]

    اما همین ذهبی در کتاب دیگرش، حکایت وارد کردن این حدیث توسط برادر زاده ی معمر را منقطع دانسته و آن را رد کرده است:

    «می گویم: این حکایت منقطع است و معمر شیخی غافل نبود تا این حدیث به نام او ترویج شود، بلکه حافظی با بصیرت نسبت به حدیث زهری بود.»[23]

    و در کتاب دیگرش در شرح حال یکی از راویان این حدیث می گوید:

    «ابو الأزهر، ثقه و نسبت به حدیث، با بصیرت بود؛ از عبد الرزاق حدیث منکری نقل کرده است که إن شاءالله از مسئولیتش مبرا باشد. و آن حدیث این است: مرا حدیث کرد معمر، از زهری ... .»[24]

    و در نهایت در کتاب دیگرش می گوید:

    «حافظ احمد بن ازهر نیشابوری که نسائی و ابن ماجه از او روایت نقل کرده اند، یحیی بن معین او را در نقل کردن آن حدیث از عبد الرزاق مورد اتهام قرار داد و سپس از او معذرت خواهی کرد ... و در مورد او فقط به خاطر روایت کردن حدیثی در فضائل علی g از عبد الرزاق از معمر سخنانی گفته شده است که قلب بر بطلان آن شهادت می دهد!! و ابو حامد بن شرقی گفته است: سبب آن این است که معمر پسر خواهر رافضی داشت؛ پس او این حدیث را در کتاب هایش داخل کرده است و معمر شخصی با هیبت بوده است و کسی نمیتوانست به او مراجعه بکند و عبد الرزاق این حدیث را از کتاب او نقل کرده است !!

    می گویم: عبد الرزاق به امور آگاهی داشت؛ پس جسارت نداشت که این حدیث را نقل بکند مگر به صورت راز به احمد بن ازهر و غیر او.

     محمد بن حمدون نیشابوری از محمد بن علی بن سفیان النجار از عبد الرزاق [همین حدیث را] روایت کرده است؛ پس ابو الازهر از مسئولیت [جعل] آن مبرا است و در سال 261 هـ وفات یافت.»[25]

    آری، اگر حدیث در فضیلت امیر المومنین g باشد، باید هر طور شده سندش را تضعیف کرد و آن را منکر و موضوع خواند و اگر این کارها جواب نداد، جای نگرانی نیست؛ زیرا قلب ذهبی بر بطلان چنین احادیثی شهادت خواهد داد.

     

    [[1]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا أسود بن عامر أنا شریک عن أبی ربیعة عن بن بریدة عن أبیه عن النبی n قال أمرنی الله عز وجل بحب أربعة من أصحابی أرى شریکا قال وأخبرنی انه یحبهم على منهم وأبو ذر وسلمان والمقداد الکندی

    [[2]] سنن ابن ماجه، ج 1 ص 53 ح 149

    [[3]] سنن الترمذی، ج 5 ص 636 ح 3718 قال الترمذی: هذا حدیث حسن

    [[4]] الإصابة فی تمییز الصحابة، ج 6 ص 203 رقم 203 قال ابن حجر العسقلانی: أخرجه الترمذی وابن ماجة وسنده حسن

    [[5]] مسند أحمد بن حنبل، ج 16 ص 498 ح 22910 قال حمزة احمد الزین: إسناده حسن

    [[6]] المستدرک على الصحیحین، ج 3 ص 141 ح 4649 قال الحاکم: هذا حدیث صحیح على شرط مسلم ولم یخرجاه

    [[7]] فیض القدیر شرح الجامع الصغیر من حدیث البشیر النذیر، ج 2 ص 214-215 ح 1692 ت . ک عن بریدة - (صح)

    [[8]] در السحابة فی مناقب القرابة والصحابة، الصفحة أو الرقم: 54 | خلاصة حکم المحدث: إسناده ثقات وورد من حدیث علی بإسناد رجاله ثقات 

    [[9]] قال رجل لسلمان ما أشد حبک لعلی قال سمعت رسول الله  یقول من أحب علیا فقد أحبنی ومن أبغض علیا فقد أبغضنی

    [[10]] المستدرک على الصحیحین، ج 3 ص 141ح 4648 قال الحاکم: هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین ولم یخرجاه ، قال الذهبی: على شرط البخاری ومسلم / حکم برنامه ی جوامع الکلم: إسناد حسن

    [[11]] التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج 2 ص 388 قال السیوطی: واسناده حسن

    [[12]] المعجم الکبیر، ج 23 ص 380 ح 901 حدثنا یحیى بن عبد الباقی الأذنی ثنا محمد بن عوف الحمصی ثنا أبو جابر محمد بن عبد الملک ثنا الحکم بن محمد شیخ مکی عن فطر بن خلیفة عن أبی الطفیل قال سمعت أم سلمة تقول أشهد أنی سمعت رسول اللهn یقول من أحب علیا فقد أحبنی ومن أحبنی فقد أحب الله ومن أبغض علیا فقد أبغضنی ومن أبغضنی فقد أبغض الله

    [[13]] مجمع الزوائد، ج 9 ص 132 قال الهیثمی: رواه الطبرانی وإسناده حسن

    [[14]] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2 ص 360 قال ابن حجر المکی: أخرج الطبرانی بسند حسن

    [[15]] تاریخ الخلفاء، ج 1 ص 173 قال السیوطی: وأخرج الطبرانی بسند صحیح

    [[16]] سلسلة الأحادیث الصحیحة للألبانی، ج 3 ص 287-288 ح 1299

    [[17]] حدثنا أحمد بن عبد الجبار الصوفی قثنا أحمد بن الأزهر نا عبد الرزاق قال انا معمر عن الزهری عن عبید الله بن عبد الله عن بن عباس قال بعثنی النبی إلى علی بن أبی طالب فقال أنت سید فی الدنیا وسید فی الآخرة من احبک فقد احبنی وحبیبک حبیب الله وعدوک عدوی وعدوی عدو الله الویل لمن ابغضک من بعدی

    [[18]] فضائل الصحابة لابن حنبل، ج 2 ص 642 ح 1092 قال وصی الله بن محمد عباس: رجال الإسناد ثقات / حکم برنامه جوامع الکلم: إسناده حسن

    [[19]] مجمع الزوائد، ج 9 ص 133 قال الهیثمی: رواه الطبرانی فی الأوسط ورجاله ثقات

    [[20]] المستدرک على الصحیحین، ج 3 ص 138 ح 4640 قال الحاکم: صحیح على شرط الشیخین

    [[21]] مختصر تلخیص الذهبی، ج 3 ص 1414 رقم 554 هذا وإن کان رواته ثقات ؛ فهو منکر ، لیس ببعید من الوضع

    [[22]] موضوعات المستدرک للذهبی، ص 6 ح 6 هَذَا مَوْضُوعٌ مَعَ ثِقَةِ إِسْنَادِهِ، لأَنَّهُ أُدْخِلَ عَلَى مَعْمَرٍ ... مَعَ کوْنِ إِسْنَادِهِ کالشَّمْسِ

    [[23]] سیر أعلام النبلاء، ج 9 ص 576 قلت هذه حکایة منقطعة وما کان معمر شیخا مغفلا یروج هذا علیه کان حافظا بصیرا بحدیث الزهری

    [[24]] تاریخ الإسلام، ج 20 ص 40  وکان أبو الأزهر ثقة بصیرا بهذا الشأن ، روى عن عبد الرزاق حدیثا منکرا هو منه إن شاء الله بریء العهدة . وهو : أنا معمر ، عن الزهری ، عن عبید الله بن عبد الله ، عن ابن عباس قال : نظر النبیn إلى علی فقال : أنت سید فی الدنیا سید فی الآخرة . من أحبک فقد أحبنی ، وحبیبی حبیب الله . وعدوک عدوی وعدوی عدو الله ، والویل لمن أبغضک من بعدی

    [[25]] میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج 1 ص 213 أحمد بن الازهر  س ق  النیسابوری الحافظ اتهمه یحیى بن معین فی روایة ذلک الحدیث عن عبد الرزاق ثم انه عذره ... ولم یتکلموا فیه الا لروایته عن عبد الرزاق عن معمر حدیثا فی فضائل علی یشهد القلب انه باطل وقال أبو حامد بن الشرقی السبب فیه ان معمرا کان له ابن اخت رافضی فادخل هذا الحدیث فی کتبه وکان معمر مهیبا لا یقدر أحد على مراجعته فسمعه عبد الرازق فی الکتاب قلت وکان عبد الرزاق یعرف الامور فما جسر یحدث بهذا الا سرا لاحمد بن الازهر ولغیره فقد رواه محمد بن حمدون النیسابوری عن محمد بن علی بن سفیان النجار عن عبد الرزاق فبرئ أبو الازهر من عهدته مات سنة احدى وستین ومائتین

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی