پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    شاهد هفتم: تبریک و تهنیت مردم در غدیر

    حسین قربانی | شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۴۰ ق.ظ

    پس از اینکه حضرت رسول صلی الله علیه وآله حدیث غدیر را فرمودند، عمر بن خطاب جلو آمده و به حضرت امیر المومنین علیه السلام چنین تبریک گفت:

    «بَخٍ بَخٍ لَک یابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ الیوم مَوْلای وَمَوْلَى کلِّ مُسْلِمٍ»

    «گوارا باد بر تو ای فرزند ابی طالب! تو امروز مولای من و مولای همه ی مسلمین گردیدی.»

    این مطلب که از مهمترین قراین روشن کننده ی معنای حدیث غدیر است، در کتب اهل سنت از 6 نفر از اصحاب روایت شده است:

    یکم: براء بن عازب

    «براء بن عازب می گوید: در حجة الوداع همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله بودیم که به غدیر خم رسیدیم، فرمان اقامه نماز جماعت صادر شد و زیر درخت ها را برای رسول خدا صلی الله علیه وآله تمیز کردند، پس نماز ظهر را خواندند و سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: آیا می دانید که من نسبت به مؤمنان از جان آنان به خودشان سزاوارتر هستم؟ گفتند: آری، و این را دو مرتبه فرمودند و سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: هرکس را که من مولای اویم ، پس علی علیه السلام مولای اوست ؛ خداوندا ! دوست بدار آنکه علی علیه السلام را دوست بدارد و دشمن بدار دشمن او را. پس عمر به دیدار ایشان رفت و گفت: مبارک باشد بر تو ای پسر ابوطالب ، تو اکنون مولای من و تمام مؤمنان شدی.»[1]

    این روایت را احمد بن حنبل نقل کرده و حمزه احمد الزین سندش را صحیح[2] و وصی الله بن محمد عباس سندش را حسن لغیره دانسته است.[3]

    مرکز فتوای اسلام وب هم این حدیث را معتبر دانسته و به آن استدلال کرده است؛

    «می گوییم: مراد از آن (حدیث غدیر)، محبت، مودت و ترک دشمنی است، و این همان چیزی است که صحابه از آن فهمیده اند تا جایی که عمر به علی علیه السلام گفت: مبارک باشد بر تو ای پسر ابوطالب ، تو اکنون مولای من و تمام مؤمنان شدی . آن را احمد روایت کرده است.»[4]

    ملا على قاری هروى حنفی بعد از نقل و شرح این روایت مى‌گوید:

    «این روایت را احمد در مسند خود نقل کرده و کمترین درجه اش این است که «حسن» باشد؛ پس به سخن کسانى که در ثبوت این حدیث خدشه وارد کرده اند ، توجه نمی شود.»[5]

    عبد الملک عصامی مکی شافعی بعد از نقل این حدیث ، احادیث دیگری را نیز نقل می کند که عمر بن خطاب، امیرالمومنین علیه السلام را مولای خود و همه ی مومنین و مسلمین دانسته است؛

    «عمر بعد از این قضیه با علی‏ علیه السلام ملاقات کرد و گفت: ای پسر ابی طالب! گوارا باد بر تو ؛ صبح کردی و شب کردی در حالی که مولای هر مرد و زن مؤمنی هستی.

    و از سالم منقول است که به عمر گفته شد: تو با علی علیه السلام رفتاری داری که نمی بینیم با احدی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله آن را انجام دهی. عمر گفت: زیرا او مولای من است!

    و از عمر منقول است که دو نفر بیابانی برای حل خصومت نزد او آمدند ، پس به علی ‏علیه السلام گفت: بین این دو قضاوت فرما. امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ‏علیه السلام بین آن دو مرد حکم کرد ؛ یکی از آن دو با لحنی تحقیر آمیز گفت: این بین ما قضاوت می‏کند؟! عمر به طرف او رفت ، گریبانش را گرفت و گفت: وای بر تو، چه می‏دانی این شخص کیست؟ این مولای من و مولای هر مؤمنی است و کسی که او را به ولایت قبول نکند مؤمن نیست .

    و بین عمر و شخصی، راجع به مسأله‏ای منازعه واقع شد. عمر گفت: این فرد نشسته بین من و تو حکم کننده باشد و اشاره به علی بن ابی‏طالب ‏علیه السلام کرد. آن مرد گفت: این مرد بزرگ شکم؟! عمر از جا برخاست و گریبان او را گرفت تا او را از زمین بلند کرد و به زمین زد، سپس گفت: آیا می‏دانی چه کسی را کوچک شمردی؟ کسی که مولای من و مولای هر مسلمانی است.

    این روایات را ابن السمان نقل کرده است.»[6]

    دوم: ابو هریره

    خطیب بغدادی با سندش از ابوهریره نقل کرده است که گفت:

    «هرکس که روز هجدهم ذی حجه را روزه بگیرد ، ثواب روزه شصت ماه برای وی نوشته می شود ؛ این روز، روز غدیر خم است، روزی که رسول خدا صلی الله علیه وآله دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: آیا من ولی مؤمنان نیستم؟ گفتند: چرا ای رسول خدا صلی الله علیه وآله. فرمود: هر کس من مولای او هستم، پس علی علیه السلام مولای او است. پس عمر گفت: تبریک، تبریک بر تو ای پسر ابوطالب، تو اکنون مولای من و مولای هر مسلمانی شدی. پس خداوند این آیه را نازل کرد: امروز دین شما را کامل کردم.»[7]

    سند این روایت طبق حکم برنامه ی جوامع الکلم، حسن است.[8]

    ألبانی که گویا دیوار کوتاه تری از شهر بن حوشب و مطر الوراق پیدا نکرده است، سند این روایت را به خاطر وجود آن دو تضعیف کرده است.[9]

    اما باید دانست که ألبانی چاره ی دیگری نداشته است ؛ چون در این روایت، نزول آیه ی اکمال هم درباره ی غدیر دانسته شده است!

    در ادامه ثابت می کنیم که شهر بن حوشب و مطر الوراق، هر دو ثقه هستند و اقل مرتبه ی روایاتشان حسن است.

    توثیق شهر بن حوشب:

     او از رجال صحیح مسلم، سنن اربعه و بخاری در کتابهای غیر از صحیحش است و بزرگانی مثل احمد بن حنبل، بخاری، یحیی بن معین، ابو زرعه و یعقوب بن شیبه او را توثیق کرده اند.

    جمال الدین مِزّی می نویسد :

    «بخاری در کتاب های غیر از صحیحش، مسلم در صحیحش و نویسندگان سنن اربعه در سنن شان از او روایت کرده اند. شهر بن حوشب اشعری ... حرب بن اسماعیل کرمانی نقل کرده است که احمد بن حنبل گفت: حدیثش نیکو است ، و او را توثیق کرد ... و حنبل بن اسحاق از احمد بن حنبل نقل کرده است که گفت: عیبی بر او وارد نیست. عثمان بن سعید دارمی گفته است: به من خبر رسیده است که احمد بن حنبل، شهر بن حوشب را ستایش می کرد. و ترمذی از احمد بن حنبل نقل کرده که گفته است: اشکالی به حدیث عبد الحمید بن بهرام از شهر بن حوشب وارد نیست. و نیز ترمذی از بخاری نقل کرده که گفته است: شهر حسن الحدیث و کارش [در حدیث] قوی است، و گفته است: تنها ابن عون در تضعیف او سخن گفته است ...

    و ابوبکر بن ابی خیثمه و معاویه بن صالح از یحیی بن معین نقل کرده اند که گفت: او ثقه است.»[10] 

    هیثمی بعد از نقل روایتی می گوید:

    «در سند آن شهر بن حوشب قرار دارد که در مورد او اختلاف کرده اند ، اما احمد، یحیی بن معین، ابوزرعه و یعقوب بن شیبه او را توثیق کرده اند.»[11]

    شمس الدین ذهبی نام او را در شمار راویان ثقه آورده و گفته است:

    «شهر بن حوشب از علمای تابعین است که احمد بن حنبل و یحیی بن معین او را توثیق کرده اند.»[12]

    و حافظ ابن حجر عسقلانی او را حسن الحدیث دانسته است؛

    «شهر بن حوشب حسن الحدیث است، اگرچه کمی ضعف در او باشد.»[13]

    هیثمی نیز بعد از نقل روایتی، او را ثقه دانسته است؛

    «در سند آن شهر بن حوشب وجود دارد که او ثقه است و البته در موردش سخنانی وجود دارد و بقیه ی رجالش همگی ثقه هستند.»[14]

    توثیق مطر الوراق:

    او نیز از رجال صحیح مسلم ، سنن اربعه و بخاری در کتابهای غیر از صحیحش است.

    جمال الدین مِزّی در شرح حال او می نویسد:

    «مطر بن طهمان الوراق ... اسحاق بن منصور از یحیی بن معین و ابوزرعه نقل کرده است که گفته اند: او صالح است ... عبد الرحمن بن ابی حاتم گفت: از پدرم راجع به او پرسیدم. پس گفت: او صالح الحدیث است ... و ابن حبان نام او را در کتاب ثقات خود ذکر کرده است.»[15]

    ابن حجر عسقلانی نیز چنین می نویسد:

    «بخاری در تعلیق هایش، مسلم در صحیحش و نویسندگان سنن اربعه در سنن شان از مطر بن طهمان الوراق روایت کرده اند ... و بخاری در باب تجارت در دریا در کتاب صحیحش از او یاد کرده است و خلیفه گفته است: ایرادی بر وی نیست ... و عجلی بصری گفته: او راستگو است و در جای دیگر گفته است: ایرادی بر وی نیست. به او گفته شد: آیا تابعی است؟ گفت: نه. و ابوبکر بزار نیز گفته است: اشکالی بر او نیست.»[16]

    بیهقی می نویسد :

    «احمد طحاوی گفته است: مسلم بن حجاج در صحیحش به مطر بن طهمان الوراق احتجاج کرده است و نیز در همان کتاب به کسانی مثل ابوبکر بن ابی مریم، حجاج بن أرطأة ، موسی بن عبیده ، ابن لهیعه ، محمد بن دینار الطاحی و کسانی ضعیف تر از آن ها هم احتجاج کرده است؛ بنابراین سزاوار نیست که روایت مطر الوراق رد شود.»[17]

    شمس الدین ذهبی او را حسن الحدیث دانسته است:

    «مطر از رجال مسلم در صحیحش بوده و حسن الحدیث است.»[18]

    و اسم او را در زمره ی افراد موثق آورده است؛

    «مطر الوراق : مسلم از او در صحیحش روایت نقل کرده و راستگو است ، اما مشهور است که در روایتش از عطاء ضعف وجود دارد.»[19]

    و در کتاب دیگرش او را ثقه دانسته است؛

    مسلم در صحیحش از او روایت نقل کرده است ؛ مطر بن طهمان الوراق ثقه و تابعی است که از عطاء حدیث نقل کرده است و ابن سعد گفته است: در حدیث او ضعف وجود دارد ؛ و احمد بن حنبل و ابن معین گفته اند:  او مخصوصا در روایت از عطاء ضعیف است.»[20]

    حاکم نیشابوری و ذهبی احادیث مطر الوراق را صحیح دانسته اند.[21]

    بخاری نیز سخنی را از او در تفسیر قرآن در صحیحش نقل کرده است.[22]

    بنابراین هم شهر بن حوشب و هم مطر الوراق، هر دو ثقه هستند و سند این روایت، حداقل حسن است.

    سوم: عبد الله بن عباس

    فخر رازی ضمن بیان یکی از اقوال نزول آیه ی ابلاغ ، به صراحت بیان می دارد:

    «دهم: آیه در فضل علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است ، و هنگامی که این آیه نازل شد ، رسول خدا صلی الله علیه وآله دستش را گرفت و فرمود: «هرکس را که من مولای اویم ، پس علی علیه السلام مولای اوست ؛ خداوندا ! دوست بدار هرکس را که دوستش بدارد و دشمن بدار هرکس را که دشمنش بدارد» ، پس عمر او را ملاقات کرد و گفت: مبارک باد بر تو ای پسر ابوطالب! مولای من و مولای همه ی مؤمنین شدی. و آن ، سخن ابن عباس ، براء بن عازب و محمد بن علی (امام باقر علیه السلام) است.»[23]

    چهارم: زید بن ارقم

    جلال الدین سیوطی می نویسد:

    «احمد بن حنبل از براء بن عازب و زید بن ارقم روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هرکس را که من مولای اویم ، پس علی (علیه السلام) مولای اوست. پس عمر بن خطاب گفت: مبارک باد بر تو یا علی ! مولای همه ی مؤمنان شدی.»[24]

    پنجم: ابو سعید خدری

    نظام الدین نیشابوری می نویسد:

    «خداوند فرمود: ((ای رسول ! برسان)) از ابوسعید خدری نقل شده است که این آیه در فضل علی بن ابی طالب علیهما السلام در روز غدیر خم نازل شد؛ پس رسول خدا صلی الله علیه وآله دستش را گرفت و فرمود: هرکس که من مولای اویم ، پس این علی مولای اوست؛ خداوندا دوست بدار هرکس را که دوستش بدارد و دشمن بدار هرکس را که دشمنش بدارد. پس عمر به دیدارش رفت و گفت: مبارک باد بر تو ای پسر ابوطالب ، مولای من و مولای همه ی مؤمنان شدی . و آن سخن ابن عباس ، براء بن عازب و محمد بن علی (امام باقر علیه السلام) نیز هست.»[25]

    ششم: سعد بن ابی وقاص

    عبد الرؤوف مناوی می نویسد:

    «هنگامی که ابوبکر و عمر آن را شنیدند _طبق آنچه که دارقطنی از سعد بن ابی وقاص روایت کرده است_ گفتند: ای پسر ابوطالب! مولای همه ی مؤمنان شدی.»[26]

    ابن حجر هیثمی این روایت را مسلّم دانسته و به آن علیه شیعه استدلال کرده است:

    «ما این را قبول داریم که او (یعنى على علیه السلام) اولى است، ولى تسلیم به این معنى نمی شویم که اولى به امامت است، بلکه مراد این است که او اولى به پیروى و نزدیکى بسوى اوست، همانند این آیه که می فرماید: «در حقیقت، نزدیکترین مردم به ابراهیم علیه السلام، همان کسانى هستند که از او پیروى کرده‏ اند.» نه در ظاهر و نه قاطعانه نمی توان این احتمال را رد نمود ، بلکه این امری واقع است و همین معنى است که ابو بکر و عمر از حدیث فهمیده‏ اند و فهم این دو نفر کافى است، چه آن دو پس از آنکه [سخن پیغمبر صلی الله علیه وآله را] شنیدند به او (على علیه السلام) گفتند: اى پسر ابى طالب ! مولاى هر مرد و زن مؤمن شدی . این حدیث را دارقطنى روایت نموده است. و همچنین روایت شده که به عمر گفته شد: تو با علی (علیه السلام) به نحوی عمل می کنی که با دیگر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله عمل نمی کنی. عمر گفت : [زیرا] او مولای من است.»[27]

    اما اینکه ابن حجر معنای اولی را تحریف کرده، برای اثبات سخنش نیاز به دلیل و قرینه دارد که ندارد، در حالی که ما قراین مختلفی داریم که مولی در حدیث غدیر به معنای اولی به نفس است که تعدادی از آن را ذکر کردیم و در ادامه نیز تعدادی دیگر را خواهیم گفت.

    اجماع اهل سنت بر صحت روایت تبریک عمر

    ابو حامد غزالی می گوید:

    «از خطبه‌هاى رسول گرامى اسلام صلی الله علیه وآله که همه ی مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند، خطبه ی غدیر خم است. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «هر کس من مولا و سرپرست او هستم، على علیه السلام مولا و سرپرست او است. عمر پس از این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه وآله به على (علیه السلام) گفت: «تبریک، تبریک، اى ابا الحسن، تو اکنون مولای من و مولاى همه ی مولاها شدی». این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر صلی الله علیه وآله و امامت و رهبرى على (علیه السلام) و نشانه رضایتش از انتخاب على (علیه السلام) به رهبرى امت دارد.»[28]

    دلالت حدیث بر امامت

    عمر بن خطاب می گوید: امروز مولای مسلمین شدی! آیا منظور او این است که امروز دوست مسلمانان شدی؟! یعنی آیا قبل از این ، امام علی علیه السلام با مسلمانان دشمن بودند؟! و جالب اینکه ، عمر بن خطاب جزء شکایت کنندگان هم نبوده است.

    بنابراین روشن است که منظور او ، امامت است.

    جالب اینکه از علمای اهل سنت، ملا علی قاری حنفی، مولی در این روایت را والی معنی کرده است![29]

     

    [[1]] حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا عفان ثنا حماد بن سلمة أنا على بن زید عن عدى بن ثابت عن البراء بن عازب قال کنا مع رسول الله صلی الله علیه وآله فی سفر فنزلنا بغدیر خم فنودی فینا الصلاة جامعة وکسح لرسول الله صلی الله علیه وآله تحت شجرتین فصلى الظهر وأخذ بید علی رضی الله عنه فقال ألستم تعلمون انى أولى بالمؤمنین من أنفسهم قالوا بلى قال ألستم تعلمون انى أولى بکل مؤمن من نفسه قالوا بلى قال فأخذ بید على فقال من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من ولاه وعاد من عاداه قال فلقیه عمر بعد ذلک فقال له هنیاء یا بن أبی طالب أصبحت وأمسیت مولى کل مؤمن ومؤمنة . قال أبو عبد الرحمن ثنا هدبة بن خالد ثنا حماد بن سلمة عن على بن زید عن عدى بن ثابت عن البراء بن عازب عن النبی صلی الله علیه وآله نحوه

    [[2]] مسند احمد، ج 14 ص 185 و 186 ح 18391 پی دی اف / قال حمزة الزین : إسناده صحیح

    [[3]] فضائل الصحابة لابن حنبل  ص 755 ح 1042 قال وصی الله بن عباس: إسناده حسن لغیره

    [[4]] رقم الفتوى: 73438 ؛ در تاریخ چهارشنبه 14 ربیع الاول 1427 مصادف با 2006/4/12  نقول : المراد بذلک ، المحبة والمودة وترک المعاداة ، وهذا الذی فهمه الصحابة رضوان الله علیهم حتى قال عمر لعلی رضی الله عنهما : هنیئا یا ابن أبی طالب أصبحت وأمسیت مولى کل مؤمن ومؤمنة . رواه أحمد

    [[5]] مرقاة المفاتیح  ج 11   ص 258 در شرح حدیث 6103  رواه أحمد أی فی مسنده ، وأقل مرتبته أن یکون حسنا فلا التفات لمن قدح فی ثبوت هذا الحدیث 

    [[6]] سمط النجوم العوالی  ج 3   ص 36 ولقی عمر بن الخطاب علی بن أبی طالب بعد ذلک فقال له هنیئا لک یا بن أبی طالب أصبحت وأمسیت مولى کل مؤمن ومؤمنة وعن سالم قیل لعمر إنک تصنع بعلی شیئا ما نراک تصنعه بأحد من أصحاب رسول الله قال إنه مولای وعن عمر وقد جاءه أعرابیان یختصمان فقال لعلی اقض بینهما یا أبا الحسن فقضى علی بینهما فقال أحدهما هذا یقضی بیننا فوثب إلیه عمر وأخذ بتلبیبه وقال ویحک أتدری من هذا هذا مولای ومولى کل مؤمن ومن لم یکن مولاه فلیس بمؤمن وعنه وقد نازعه رجل فی مسألة فقال له بینی وبینک هذا الجالس وأشار إلى علی بن أبی طالب فقال الرجل هذا الأبطن فنهض عمر عن مجلسه وأخذ بتلبیبه ورفعه من الأرض ثم ضرب به الأرض فقال أتدری من صغرت مولای ومولى کل مؤمن أو مسلم خرجهن ابن السمان

    [[7]] أنبأنا عبد الله بن علی بن محمد بن بشران أنبأنا علی بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال حدثنا علی بن سعید الرملی حدثنا ضمرة بن ربیعة القرشی عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهرا وهو یوم غدیر خم لما أخذ النبی صلی الله علیه وآله بید علی بن أبی طالب فقال ألست ولی المؤمنین قالوا بلى یا رسول الله قال من کنت مولاه فعلی مولاه فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولى کل مسلم فأنز الله الیوم أکملت لکم دینکم

    [[8]] تاریخ بغداد  ج 8   ص 289 رقم 4392 حکم برنامه جوامع الکلم: إسناد حسن

    [[9]] سلسلة الأحادیث الضعیفة ، ج 10 ص 594 ح 4923 سایت شامله / أخرجه الخطیب فی "التاریخ" (8/ 290) ، وابن عساکر (12/ 118/ 1-2) . وهذا إسناد ضعیف أیضاً؛ لضعف شهر ومطر

    [[10]] تهذیب الکمال  ج 12   ص 584 رقم 2781  بخ م 4 : شهر بن حوشب الاشعری ، ... وقال حرب بن إسماعیل الکرمانی عن أحمد بن حنبل : ما أحسن حدیثه ، ووثقه ... وقال حنبل بن إسحاق ، عن أحمد بن حنبل : لیس به بأس . وقال عثمان بن سعید الدارمی : بلغنی أن أحمد بن حنبل کان یثنی على شهر بن حوشب. وقال الترمذی  : قال أحمد بن حنبل : لا بأس بحدیث عبدالحمید بن بهرام عن شهر بن حوشب. وقال الترمذی أیضا ، عن البخاری : شهر حسن الحدیث. وقوى أمره ، وقال : إنما تکلم فیه ابن عون ... وقال أبو بکر بن أبی خیثمة ، ومعاویة بن صالح عن یحیى بن معین : ثقة

    [[11]] مجمع الزوائد  ج 1   ص 213  وفیه شهر بن حوشب وقد اختلفوا فیه ولکنه وثقه أحمد وابن معین وأبو زرعة ویعقوب بن شیبة

    [[12]] ذکر من تکلم فیه وهو موثق  ج 1   ص 100 رقم 161 شهر بن حوشب على من علماء التابعین وثقة أحمد وابن معین

    [[13]] فتح الباری  ج 3   ص 65 در شرح ح 1132 وشهر حسن الحدیث وإن کان فیه بعض الضعف

    [[14]] مجمع الزوائد  ج 4   ص 271  وفیه شهر بن حوشب وهو ثقة وفیه کلام وبقیة رجاله ثقات

    [[15]] تهذیب الکمال  ج 28   ص 51-54 رقم 5994  خت م 4 : مطر بن طهمان الوراق ... وقال إسحاق بن منصور عن یحیى بن معین ، وأبو زرعة : صالح ... وقال عبد الرحمن بن أبی حاتم : ... سألت أبی عنه ، فقال : هو صالح الحدیث ... وذکره ابن حبان فی کتاب الثقات

    [[16]] تهذیب التهذیب لابن حجر العسقلانی  ج 10   ص 152 خت م 4 البخاری فی التعالیق ومسلم والأربعة مطر بن طهمان الوراق ... وذکره البخاری فی باب التجارة فی البحر من الجامع فقال وقال خلیفة لا بأس به ... وقال العجلی بصری صدوق وقال مرة لا بأس به قیل له تابعی قال لا وقال أبو بکر البزار لیس به بأس

    [[17]] معرفة السنن والآثار  ج 4   ص 38 ذیل ح 2889  قال أحمد : مطر بن طهمان الوراق قد احتج به مسلم بن الحجاج ومن یحتج فی کتابه بمثل أبی بکر ابن أبی مریم والحجاج بن أرطأة وموسى بن عبیدة وابن لهیعة ومحمد بن دینار الطاحی ومن هو أضعف منهم لا ینبغی أن یرد روایة مطر الوراق . کیف والحجة علیه فی أصله بروایة مالک قائمة

    [[18]] میزان الاعتدال فی نقد الرجال  ج 6   ص 445 رقم 8593 فمطر من رجال مسلم حسن الحدیث

    [[19]] ذکر من تکلم فیه وهو موثق  ج 1   ص 175 رقم 327  مطر الوراق م على صدوق مشهور ضعف فی عطاء

    [[20]] المغنی فی الضعفاء  ج 2   ص 662 رقم 6283 م عه / مطر بن طهمان الوراق ثقة تابعی عن عطاء قال ابن سعد فیه ضعف فی الحدیث وقال أحمد وابن معین ضعیف فی عطاء خاصة

    [[21]] المستدرک على الصحیحین للحاکم ، ج 4 ص 464 ح 8292  هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحٌ وَأَبُو رَجَاءٍ هُوَ مَطَرٌ الْوَرَّاقُ، وَلَمْ یخْرِجَاهُ . التعلیق من تلخیص الذهبی: صحیح

    [[22]] صحیح البخاری  ج 6   ص 2744  وقال مطر الوراق ( ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر ) قال هل من طالب علم فیعان علیه

    [[23]] التفسیر الکبیر  ج 12   ص 42 العاشر : نزلت الآیة فی فضل علی بن أبی طالب علیه السلام ، ولما نزلت هذه الآیة أخذ بیده وقال : ( من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه ) فلقیه عمر رضی الله عنه فقال : هنیئا لک یا ابن طالب أصبحت مولای ومولى کل مؤمن ومؤمنة ، وهو قول ابن عباس والبراء بن عازب ومحمد بن علی

    [[24]] الحاوی للفتاوی للسیوطی  ج 1   ص 78  وأخرج أحمد عن البراء بن عازب ، وزید بن أرقم : ( أن رسول الله صلی الله علیه وآله قال : من کنت مولاه فعلی مولاه فقال عمر بن الخطاب هنیئا لک یا علی أمسیت مولى کل مؤمن ومؤمنة )

    [[25]] تفسیر النیسابوری = غرائب القرآن ورغائب الفرقان ، ج 2 ص 616 سایت شامله؛ فقال: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ . عن أبی سعید الخدری أن هذه الآیة نزلت فی فضل علی بن أبی طالب رضی الله عنه وکرم الله وجهه یوم غدیر خم، فأخذ رسول الله صلی الله علیه وآله بیده وقال: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. اللهم وال من والاه وعاد من عاداه. فلقیه عمر وقال: هنیئا لک یا ابن أبی طالب أصبحت مولای ومولى کل مؤمن ومؤمنة. وهو قول ابن عباس والبراء بن عازب ومحمد بن علی

    [[26]] فیض القدیر للمناوی  ج 6   ص 218  ولما سمع أبو بکر وعمر ذلک قالا فیما خرجه الدارقطنی عن سعد بن أبی وقاص أمسیت یا ابن أبی طالب مولى کل مؤمن ومؤمنة

    [[27]] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة  ج 1   ص 110  ثالثها سلمنا أنه أولى لکن لا نسلم أن المراد أنه الأولى بالإمامة بل بالاتباع والقرب منه فهو کقوله تعالى ( إن أولى الناس بإبراهیم للذین اتبعوه ) ولا قاطع بل ولا ظاهرعلى نفی هذا الاحتمال بل هو الواقع إذ هو الذی فهمه أبو بکر وعمر وناهیک بهما من الحدیث فإنهما لما سمعاه قالا له أمسیت یا ابن أبی طالب مولى کل مؤمن ومؤمنة أخرجه الدارقطنی و أخرج أیضا أنه قیل لعمر إنک تصنع بعلی شیئا لا تصنعه بأحد من أصحاب النبی صلی الله علیه وآله فقال إنه مولای

    [[28]]سر العالمین وکشف ما فی الدارین  ج 1   ص 18  واجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول : ' من کنت مولاه فعلی مولاه ' فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولى کل مولى فهذا تسلیم ورضى وتحکیم

    [[29]]مرقاة المفاتیح  ج 11   ص 247 وقول عمر لعلی : أصبحت مولى کل مؤمن ، أی والی کل مؤمن

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی