پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    شاهد هشتم: نزول آیه ی اکمال بعد از قضیه ی غدیر

    حسین قربانی | شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۲۲ ق.ظ

    بعد از اینکه رسول خدا صلی الله علیه وآله امامت امیر مومنان  را ابلاغ نمودند، این آیه نازل شد:

    ((الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلَامَ دِینًا.))

    «امروز، کافران از (زوال) آیین شما مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.»[1]

    طبق نقل مرحوم علامه امینی رضوان الله علیه ، شأن نزول این آیه در غدیر در حق امیر المومنین علیه السلام ، در کتب اهل سنت از پنج نفر از صحابه نقل شده است، اما چون ما به روایات زید بن ارقم در کتاب الولایه طبری و جابر بن عبد الله در کتاب الخصائص العلویه ابو الفتوح نطنزی دسترسی نداریم، تنها به روایات ابو هریره، ابن عباس و ابو سعید خدری استدلال می کنیم.

    یکم: ابو هریره

    خطیب بغدادی با سندش از ابوهریره نقل کرده است که گفت:

    «هرکس که روز هجدهم ذی حجه را روزه بگیرد ، ثواب روزه شصت ماه برای وی نوشته می شود ؛ این روز، روز غدیر خم است، روزی که رسول خدا صلی الله علیه وآله دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: آیا من ولی مؤمنان نیستم؟ گفتند: چرا ای رسول خدا صلی الله علیه وآله. فرمود: هر کس من مولای او هستم ، پس علی علیه السلام مولای او است. پس عمر گفت: تبریک، تبریک بر تو ای پسر ابوطالب، تو اکنون مولای من و مولای هر مسلمانی شدی. پس خداوند این آیه را نازل کرد: امروز دین شما را کامل کردم.»[2]

    سند این روایت طبق حکم برنامه ی جوامع الکلم، حسن است.[3]

    در بحث تبریک عمر، صحت سند این روایت را اثبات کردیم و به اشکالاتش پاسخ دادیم.

    دوم: ابن عباس

    در بحث روایات نزول آیه ی ابلاغ در غدیر، دو سند از ابن عباس آوردیم که در دومی به نزول آیه ی اکمال در غدیر نیز اشاره شده بود.

    سوم: ابو سعید خدری

    ابن عساکر با سندش از ابوسعید خدری نقل کرده است که گفت:

     «هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله در غدیر خم، علی (علیه السلام) را نصب کرد و ولایتش را اعلام کرد ، جبرئیل علیه السلام با این آیه فرود آمد: «امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.»[4]

    سیوطی نیز از ابن مردویه از ابوسعید خدری نقل کرده است که این آیه در غدیر خم نازل شد.[5]

    اعتراف ناخواسته ی علمای عامه  بر نزول آیه ی اکمال در غدیر خم

    یکی دیگر از دلایل نزول آیه ی اکمال در غدیر خم و کذب بودن نزولش در عرفه ، این است که بسیاری از علمای اهل سنت گفته اند: «رسول خدا صلی الله علیه وآله، 81 یا 82 روز بعد از نزول آیه ی اکمال از دنیا رفته اند و از طرف دیگر گفته اند که وفات آن حضرت در 12 ربیع الاول بوده است.»

    با یک محاسبه ی ساده معلوم می شود که این قول ، مؤید نزول آیه ی اکمال در غدیر است و با نظر اهل سنت مبنی بر نزول در روز عرفه هیچ تناسبی ندارد.

    با توجّه به این که سه ماه پشت سر هم 30 روز نمى شود، همان گونه که 29 روز هم نمى شود، باید دو ماه را 30 روز و یک ماه را 29 روز، یا دو ماه را 29 روز و یک ماه را 30 روز در نظر بگیریم.

    اگر معیار را 82 روز در نظر بگیریم:

    اگر دو ماه صفر و محرّم را 29 روز در نظر بگیریم، جمعاً 58 روز مى شود که به اضافه دوازده روز ماه ربیع الاوّل 70 روز مى گردد و با توجّه به این که باید ماه ذى الحجّه را 30 روز در نظر بگیریم، 12 روز دیگر به عقب بر مى گردیم تا 82 روز شود، با کسر دوازده روز از ماه ذى الحجه به هجدهم این ماه که روز عید غدیر است مى رسیم.[6]

    بنابراین طبق این محاسبه که موافق نظریّه علمای اهل سنت است، آیه شریفه فوق مربوط به غدیر مى شود، نه روز عرفه!

    اگر دو ماه صفر و محرم را سى روز در نظر بگیریم و ماه ذى الحجه را بیست و نه روز، طبق هشتاد و دو روز، نوزدهم ذى الحجة زمان نزول آیه مى شود.[7]

    اگر معیار را 81 روز در نظر بگیریم:

    اگر دو ماه صفر و محرّم را 29 روز در نظر بگیریم، جمعاً 58 روز مى شود که به اضافه دوازده روز ماه ربیع الاوّل 70 روز مى گردد و با توجّه به این که باید ماه ذى الحجّه را 30 روز در نظر بگیریم، 11 روز دیگر به عقب بر مى گردیم تا 81 روز شود، با کسر یازده روز از ماه ذى الحجه به نوزدهم این ماه که روز پس از عید غدیر است مى رسیم.[8]

    و اگر دو ماه صفر و محرم را 30 روز در نظر بگیریم و ماه ذى الحجه را 29 روز، طبق 81 روز، بیستم ذى الحجة زمان نزول آیه مى شود.[9]

    یعنى آیه شریفه یک یا دو روز پس از واقعه غدیر و جانشینى امیر مؤمنان علیه السلام نازل گشته و ناظر به آن حادثه مهمّ تاریخى است و هیچ ارتباطى با روز عرفه که 9 ذی حجه است و با روز غدیر 9 روز فاصله دارد، نخواهد داشت!

    وفات پیامبر صلی الله علیه وآله 81 یا 82 روز بعد از نزول آیه ی اکمال

    بسیاری از علمای اهل سنت تصریح کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه وآله، 81 یا 82 روز بعد از نزول آیه ی اکمال، از دنیا رفته اند.

    فخر رازی این مطلب را به اصحاب آثار نسبت داده است:

    «مسأله چهارم: تاریخ نگاران گفته اند: هنگامی که این آیه بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شد، بعد از نزول آن ، فقط 81 یا 82 روز عمر کردند.»[10]

    در ادامه اسامی چندین نفر از سرشناسان اهل سنت که این مطلب را گفته اند، ذکر می کنیم:

    1. ابن عباس صحابی

    «بیهقی در کتاب شعب الایمان از ابن عباس در تفسیر آیه ی ((امروز کافران از [زوال] دین شما نا امید شدند)) روایت کرده است که ... رسول خدا صلی الله علیه وآله 81 روز بعد از نزول این آیه وفات یافتند.»[11]

    2. ابن جریج تابعی

    «ابن جریر طبری از ابن جریج روایت کرده است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وآله 81 شب بعد از نزول آیه ی ((امروز دینتان را برایتان کامل کردم)) وفات یافتند.»[12]

    3. سعید بن جبیر تابعی

    ابن جوزی حنبلی می نویسد:

    «سعید بن جبیر گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله بعد از نزول آن، 81 روز زندگی کردند.»[13]

    4. ابو اسحاق ثعلبی

    «((الیوم أکملت لکم دینکم)) الآیة فعاش بعدها أحدا وثمانین یوما»[14]

    5. ابو محمد بغوی

    «((الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی)) فعاش بعدها أحدا وثمانین یوما»[15]

    «این آیه خبر از مرگ پیامبر صلی الله علیه وآله داد و آن حضرت بعد از آن ، 81 روز زندگی کردند و در روز دوشنبه بعد از بالا آمدن آفتاب ، دو شب مانده از ماه ربیع الاول سال 11 هجری وفات یافت و گفته شده است که در روز 12 ماه ربیع الاول از دنیا رفتند.»[16] 

    6. ابو الحسن الخازن

    «این آیه (آیه ی اکمال) خبر از مرگ پیامبر صلی الله علیه وآله داد و آن حضرت بعد از آن ، 81 روز زندگی کردند و در روز دوشنبه، دو شب مانده از ماه ربیع الاول وفات یافت و گفته شده است که در روز 12 ماه ربیع الاول از دنیا رفتند که این صحیح تر است.»[17]

    7. نظام الدین نیشابوری

    «و همانطور که گمان کرده اند ، رسول خدا صلی الله علیه وآله بعد از آن ، تنها 81 یا 82 روز زندگی کردند.»[18]

    8. شمس الدین محمد بن أحمد بن عبد الهادی الحنبلی

    «پیامبر صلی الله علیه وآله بعد از نزول آیه ی اکمال 82 روز زندگی کردند. این مطلب را طبری در تفسیرش ذکر کرده است.»[19]

    9. ابن عادل الحنبلی

    او همان سخن خازن را تکرار کرده است.[20]

    10. ابو السعود العمادی

    «فکانت هذه الایة نعى رسول الله صلی الله علیه وآله فما لبث بعد ذلک الا احدا وثمانین یوما»[21]

    11. محمد بن علی الشوکانی

    «فمکث رسول الله صلی الله علیه وآله بعد نزول هذه الآیة أحدا وثمانین یوما ثم قبضه الله إلیه.»[22]

    12. محمود آلوسی

    «وانه علیه الصلاة والسلام لم یلبث بعد سوى أحد وثمانین یوما ومضى روحى فداه إلى الرفیق الأعلى.»[23]

    وفات پیامبر صلی الله علیه وآله در روز 12 ربیع الاول

    ابن کثیر دمشقی می نویسد :

    «ابن ابی شیبه در مصنفش از جابر و ابن عباس روایت کرده است که آن دو گفتند: رسول خدا صلی الله علیه وآله در عام الفیل، روز دوشنبه 12 ماه ربیع الاول به دنیا آمد ، در همان روز (دوشنبه 12 ربیع الاول) به پیامبری مبعوث شد، به معراج رفت، از مکه به مدینه مهاجرت کرد و در همان روز از دنیا رفت . و این همان قول مشهور نزد جمهور اهل سنت است.»[24]

    ابو القاسم سهیلی می نویسد:

    «علما اتفاق دارند که پیامبر صلی الله علیه وآله در روز دوشنبه وفات یافتند ... و اکثر آن ها گفته اند: صحیح این است که در روز 12 ربیع الاول از دنیا رفت.»[25]

    ابن تیمیه نیز می نویسد:

    «رسول خدا صلی الله علیه وآله طبق قول مشهور در سن 63 سالگی و در روز دوشنبه 12 ربیع الاول وفات یافتند.»[26]

    ابو المظفر سمعانی نیز چنین می نویسد:

    «پس هنگامی که حجة الوداع شد ، این آیه در سال دهم هجرت نازل شد و بعد از آن ، چیزی از احکام نازل نشد ، همانطور که بیان کردیم و رسول خدا صلی الله علیه وآله بعد از آن ، 81 شب زندگی کردند و در روز دوم ربیع الاول از دنیا رفتند و گفته شده است که در روز 12 ربیع الاول وفات یافتند که این صحیح تر است.»[27]

    پاسخ به شبهات پیرامون آیه ی اکمال

    عامه برای رد نمون نزول آیه ی اکمال در غدیر ، شبهات متعددی مطرح نموده اند که در اینجا به مهمترین آن ها پاسخ می دهیم .

    شبهه ی یکم: چون آیات قبل و بعد آیه ی اکمال ، درباره ی حرام شدن مردار ، خون و گوشت خوک است ، لذا نتیجه میگیریم که آیه ی اکمال در رابطه با آن و پس از حرام شدن موارد فوق الذکر نازل شده است؛

    ((حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکیتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِکمْ فِسْقٌ ۗ الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ))

    «گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه‌شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت‌شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح می‌شوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه‌های تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- امّا آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.»

    جواب:

    آیا معقول است که بگوییم نا امیدی کفار از دین اسلام ، اکمال این دین ، اتمام نعمت خداوند و رضایتش به این دین به عنوان آخرین دین ، به دلیل تحریم گوشت خوک ، مردار و خون باشد ؟! آیا مخالفین اسلام به ما و دینمان نمی خندند ؟! 

    نکته ی یکم: شکی نیست که آیات و سوره های قرآن به ترتیب نزول مرتب نشده اند و الاّ باید گفت که 97 آیه ی بعدی سوره ی مائده نستجیربالله بیهوده نازل شده اند و نقشی در دین ندارند!!!

    نکته ی دوم: نه قرآن و نه روایات ، هیچ کدام نگفته اند که هر کدام از آیات قرآن درباره ی یک موضوع هستند و همه ی قسمت هایش بایستی در یک زمان نازل شوند.

    نکته ی سوم: درآیه ی 3 مائده بعد از اعلام اکمال دین ، یک حکم دینی دیگری بیان میکند (فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) و این نشان می دهد که آیه ی اکمال ربطی به مسأله ی تحریم مردار ، خون و گوشت خوک ندارد.

    نکته ی چهارم: آیه ی تحریم مردار ، خون و گوشت خوک قبلا چندین مرتبه نازل شده بود:

    بقره:173 ، اعراف:145 و نحل:115  

    نکته ی پنجم: اگر آیه ی اکمال (الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلَامَ دِینًا) را از آیه ی 3 مائده جدا کنیم، هیچ صدمه ای به مضمون آیه وارد نمیشود و صدر وذیل آیه کاملا به هم مرتبطند. تو گویی هیچ چیزی از آن کم نشده و این حالت بسیار نادر است و تنها در صورتی اتفاق می افتد که اصطلاحا جمله، اعتراضیه باشد. به عبارت دیگر:((حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکیتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِکمْ فِسْقٌ فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ)) که از آن، آیه ی اکمال کم شده ، همان مضمون آیه ی 173 بقره و 115 نحل است:

    آیه ی 173 بقره: ((إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللَّهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ))

    آیه ی 115 نحل: ((إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ))

    شبهه ی دوم: اگر آیه ی اکمال در رابطه با امامت و ولایت حضرت علی علیه السلام بود ، پس چرا خداوند آن را در میان آیات حلال و حرام آورده است؟ مگر نستجیر بالله می ترسید؟

    جواب: خداوند حکیم است و با حکمت امور را تدبیر می کند و از آنجایی که وعده داده قرآن را از تحریف حفظ می کند، لذا حکمت ایجاب می کرد آیه ی اکمال را که اهمیت زیادی دارد و زیاد جلب توجه میکند، میان آیه ای که جلب توجه نکند بیاورد تا از تحریف محفوظ بماند. (البته این یکی از توجیهات است)

    شبهه ی سوم: طبق روایات ، این آیه در عرفه نازل شده است.

     جواب:

    اولا: نزول آیه ی اکمال در غدیر خم ، مدارک محکمی دارد.

    ثانیا: روایاتی که اهل سنت در رابطه با نزول آیه در عرفه نقل کرده اند، مرفوع نیستند؛ یعنی از پیامبر صلی الله علیه وآله نیستند، بلکه نظر شخصی صحابه ای مثل عمر بن خطاب است !

    ثالثا: یک آیه می تواند چند بار نازل شود و چند شأن نزول داشته باشد ؛

    زرکشی از علمای بزرگ علوم قرآن اهل سنت می گوید:

    «گاهی آیه ای به خاطر بزرگی اش و یادآوری اش در زمانی که ترس از فراموشی اش است ، دو بار نازل می شود و مانند همین در مورد سوره حمد گفته شده که دو بار نازل شده است ؛ یک بار در مکه و یک بار در مدینه . و همینطور است روایتی که در صحیح بخاری و مسلم از ابو عثمان نهدی از

    ابن مسعود نقل شده است که زنی مردی را بوسید و آن مرد نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و به او خبر داد و خداوند متعال نازل کرد : ((و در دو طرف روز و اوایل شب نماز را برپا دار که نیکی ها بدی ها را از بین می برد)) مرد گفت: آیا تنها به این اشاره دارد ؟ پس فرمود : بلکه برای تمام امت من است. و این قضیه در مدینه بود و آن مرد را ترمذی و غیر آن گفته اند که ابو الیسر است و سوره هود بالاتفاق مکی است و بدین علت این حدیث برای بعضی مشکل شده است و اشکالی ندارد ؛ زیرا دو بار نازل شده است و مانند آن روایتی است در صحیح بخاری و مسلم از ابن مسعود در سخن خداوند متعال ((و از روح از تو می پرسند)) که وقتی یهود درباره ی روح، از ایشان پرسید نازل شده است، در حالی که ایشان در مدینه بود و این سوره سبحان است و بالاتفاق مکی است و مشرکین هنگامی که از ذوالقرنین و از اصحاب کهف از او پرسیدند، گفته شده در مکه بوده ویهود به آنان فرمان داده اند که از آن از او بپرسند و خداوند جواب را نازل کرد و در محلش به صورت مبسوط بیان شده و همینطور است روایتی که در ((قل هو الله احد)) وارد شده که جواب مشرکین در مکه است و جواب اهل کتاب در مدینه نیز است ..... و حکمت در همه اینها این است که گاهی علتی از سوال یا واقعه ای ایجاد می شود و نزول آیه را اقتضا می کند و قبلا آنچه متضمن آن باشد نازل شده و عین آیه به پیامبر صلی الله علیه وآله برای یاد آوری و اینکه متضمن آن است نازل می شود و شخص عالم، گاهی اتفاقی برایش رخ می دهد و احادیث و آیاتی به ذهنش می رسد که متضمن حکم آن اتفاق است، اگر چه آن اتفاق قبلا با اینکه آنها را حفظ بوده است برایش اتفاق نیفتاده بود و مفسرین که اسباب متعدد برای نزول آیه ذکر می کنند، گاهی از همین باب است، مخصوصا که مشخص است که عادت صحابه و تابعین وقتی می گوید: این آیه در این مورد نازل شده، این است که این آیه متضمن این حکم است، نه اینکه سبب نزول باشد.»[28]

    ابن تیمیه نیز می گوید:

    «جنبه ی سوم این است که کسی از آنها برای نزول آیه یک سببی ذکر کند و کس دیگری سبب نزول دیگری که با اولی منافات ندارد و ممکن است که هر دو قابل جمع باشند یا آن آیه دوبار نازل شده باشد؛ یکبار به این سبب و بار دیگر به سبب دیگر .»[29]

    و حتی در خود صحیح بخاری و مسلم هم برای یک آیه، چند شأن نزول در چند زمان و مکان ذکر شده و اختلاف صحابه در سبب نزول یک آیه در آنها آمده است؛ مثلا در مورد آیه ی ((إِنَّ الَّذِینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِک لَا خَلَاقَ لهم فی الْآخِرَةِ))[30] در صحیح بخاری دو سبب نزول آمده است:

    سبب اول: آنچه که از اشعث بن قیس نقل کرده است که گفت: «در مورد من نازل شده است؛ من در زمین پسر عمویم چاهی داشتم ، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: بینه ات یا قسم او ... .»[31]

    سبب دوم: آنچه که از عبد الله بن ابی اوفی نقل کرده است که گفت : «شخصی در بازار ، کالایی عرضه کرد و قسم خورد که برای آن بسیار پول داده است تا یکی از مسلمانان را به دام اندازد، پس نازل شد: (کسانی که پیمان خدا و سوگند های خود را به بهای ناچیز می فروشند)»[32]

    سبط بن جوزی حنفی نیز این مطلب را تذکر داده است:

    «پس اگر روایت حبشون [از ابو هریره] سالم و معتبر باشد، احتمال دارد که آیه دو بار نازل شده باشد؛ یکبار در عرفه و بار دیگر در روز غدیر، همانطور که بسم الله الرحمن الرحیم دو بار نازل شد: یکبار در مکه و بار دیگر در مدینه .»[33]  

    رابعا: خود روایات نزول آیه در عرفه، با یکدیگر تعارض دارند؛ یکبار میگوید روز جمعه در عرفه بود، یکبار میگوید جمعه شب در عرفه بود و یکبار هم میگوید در مزدلفه (شب بعد از عرفه) بود !!!

    روز جمعه : «از عمر بن خطاب نقل شده است که گفت: مردی از یهودیان به او گفت: ای امیر مؤمنان! آیه ای در کتاب شما است که آن را می خوانید، اگر آن برای ما یهودیان بود، آن روز را عید می گرفتیم. عمر گفت: کدام آیه ؟ یهودی گفت: ((امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم)) عمر گفت: آن روز را شناختیم و مکانی که آن آیه در آنجا بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شد، در حالی که ایشان در روز جمعه در عرفه ایستاده بودند.»[34]

    جمعه شب در عرفه : «شخصی یهودی به عمر گفت: اگر این آیه بر ما نازل شده بود، آن روز را عید می گرفتیم: ((الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ)) عمر گفت: من روز و شبی را که این آیه در آن نازل شد را می دانم؛ این آیه جمعه شب، در حالی که همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله در عرفات بودیم نازل شد.»[35]

    ناصرالدین ألبانی این حدیث را در زمره احادیث صحیح سنن نسائی آورده است.[36]

    در مزدلفه (شب بعد از عرفه): «یهود به عمر گفتند: اگر این آیه: ((الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِیناً)) بر ما نازل شده بود، روزی را که این آیه در آن نازل شده بود را عید اعلام می کردیم. عمر گفت: من روز و ساعت و مکان نزول این آیه را می دانم، این آیه در شب جمع (شب حضور در مزدلفه) نازل شد، در حالی که ما با رسول خدا صلی الله علیه وآله در عرفات حضور داشتیم.»[37]

    و نیز باید پرسید ، اگر روز عرفه ، جمعه بوده است، پیغمبر صلی الله علیه وآله نماز جمعه خواندند یا نه؟ در خطبه های نماز جمعه چه فرمودند؟

     اگر روز جمعه در عرفات بوده‌اند، چرا از نماز جمعه خبری نیست؟ چرا در هیچ روایتی ، این قضیه نیامده است؟ و جالب است که نسائی در سننش بابی باز کرده با عنوان : «جمع بین نماز ظهر و عصر در عرفه» و چنین روایت کرده است :

    «جابر بن عبد الله گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله حرکت کرد تا به عرفه رسید، در آنجا خیمه اى را دید که براى ایشان، در«نَمِرة» بر پا شده بود. در آن خیمه فرود آمد تا آنکه خورشید بر آمد، آنگاه فرمود تا براى ایشان ناقه بیاورند، آوردند، حضرت حرکت کرد تا به میانه وادى عرفه رسید، در آنجا ماندند و براى مردم سخن گفتند، سپس بلال اذان گفت و پیامبر صلی الله علیه وآله نماز ظهر و عصر را بدون فاصله میان آن دو ، به جا آوردند.»[38]

    مسلم نیز در صحیحش در حدیثی طولانی از جابر بن عبد الله همین مطلب را آورده است.[39]

    خامسا: طبق روایت صحیح اهل سنت ، آیه ی اکمال در روز دوشنبه نازل شده است ؛

    طبرانی با سندش از ابن عباس روایت کرده است که گفت:

    «پیامبرتان در روز دوشنبه متولد شد و در روز دوشنبه از مکه هجرت نمود و روز دوشنبه به مدینه وارد شد و روز دوشنبه در جنگ بدر به پیروزی رسید و روز دوشنبه این آیه از سوره مائده بر او نازل شد ((الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ)) و روز دوشنبه رکن را از جای خود بلند نمود و در روز دوشنبه وفات یافت.»[40]

    هیثمی بعد از نقل این روایت می گوید:

    «در سند آن ، ابن لهیعه وجود دارد که ضعیف است و بقیه ی رجالش ثقه و از راویان صحیح بخاری هستند.»[41]

    اما ابن لهیعه همانطور که قبلا گفتیم، ثقه است و تنها به خاطر اینکه بعد از آتش گرفتن کتاب هایش از حفظ روایت نقل می کرد، به او اشکال وارد می کنند؛ لذا حتی سختگیرترین حدیث شناسان عامه نیز روایات او را به هنگام داشتن شواهد، معتبر می دانند.[42]

    از این روست که احمد محمد شاکر در تحقیق مسند احمد بن حنبل، سند این روایت را صحیح دانسته است.[43]

    البته در روایت احمد بن حنبل، جمله ی مربوط به نزول آیه ی اکمال در روز دوشنبه وجود ندارد، در حالی که بیهقی[44] و ذهبی[45] تصریح کرده اند که در مسند احمد نیز این جمله ، جزء این روایت است.

    خلاصه اینکه بر مبنای احمد شاکر، سند روایت طبرانی صحیح است و آیه ی اکمال طبق این روایت، در روز دوشنبه نازل شده است !

    سادسا: جالب است بدانید که حاکم حسکانی با دو سند از ابن عباس روایت میکند که می گوید: آیه ی اکمال در عرفه و درباره ی ولایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام نازل شد:

    سند یکم:

    «ابن عباس گفت: ما با رسول خدا صلی الله علیه وآله در طواف بودیم که فرمود: آیا على بن ابى طالب علیه السلام در میان شماست؟ گفتیم: آرى اى رسول خدا صلی الله علیه وآله. پیامبر صلی الله علیه وآله او را به خود نزدیک کرد و بر شانۀ او زد و فرمود: خوشا به حال تو اى على ! در این هنگام آیه‏اى بر من نازل شد که من و تو در آن به طور مساوى ذکر شده‏ایم: ((الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا)) گفت: به وسیله پیامبر دینم را بر شما کامل کردم و به وسیله على نعمتم را بر شما تمام کردم و به وسیله عرب اسلام را به عنوان دین بر شما پسندیدم.»[46]

    سند دوم:

    «ابن عباس گفت: هنگامى که ما در ایام حج در مکه بودیم، پیامبر صلی الله علیه وآله رو به على علیه السلام کرد و گفت: گوارا باد بر تو اى ابو الحسن ! همانا خداوند براى من آیه محکم و غیر متشابهى نازل کرده که من و تو در آن به طور مساوى ذکر شده‏ایم؛ آن آیه این است: ((الیوم اکملت لکم دینکم))»[47]

     

    [[1]] مائده: 3

    [[2]] أنبأنا عبد الله بن علی بن محمد بن بشران أنبأنا علی بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال حدثنا علی بن سعید الرملی حدثنا ضمرة بن ربیعة القرشی عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهرا وهو یوم غدیر خم لما أخذ النبی صلی الله علیه وآله بید علی بن أبی طالب فقال ألست ولی المؤمنین قالوا بلى یا رسول الله قال من کنت مولاه فعلی مولاه فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولى کل مسلم فأنز الله الیوم أکملت لکم دینکم

    [[3]] تاریخ بغداد  ج 8   ص 289 رقم 4392 حکم برنامه جوامع الکلم: إسناد حسن

    [[4]] تاریخ مدینة دمشق لابن عساکر  ج 42   ص 237  أنبانا أبو عبد الله محمد بن علی بن أبی العلاء أناأبی أبو القاسم أنا أبو محمد بن أبی نصر أنا خیثمة ناجعفر بن محمد بن عنبسة الیشکری نا یحیى بن عبد الحمید الحمانی نا قیس بن الربیع عن أبی هارون العبدی عن أبی سعید الخدری قال لما نصب رسول الله صلی الله علیه وآله علیا بغدیر خم فنادى له بالولایة هبط جبریل علیه السلام علیه بهذه الایة ( الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا )

    [[5]] الإتقان فی علوم القرآن للسیوطی  ج 1   ص 60 أخرج ابن مردویه عن أبی سعید الخدری أنها نزلت یوم غدیر خم

    [[6]] 82 روز= 12 (ربیع الاول)+ 29 (صفر)+ 29 (محرم)+ 12 (ذی حجه)= روز 18 ذی حجه یعنی غدیر

    [[7]] 82 روز= 12 (ربیع الاول)+ 30 (صفر)+ 30 (محرم)+ 10 (ذی حجه)= روز 19 ذی حجه، روز پس از غدیر

    [[8]] 81 روز= 12 (ربیع الاول)+ 29 (صفر)+ 29 (محرم)+ 11 (ذی حجه)= روز 19 ذی حجه یعنی روز پس از غدیر

    [[9]] 81 روز= 12 (ربیع الاول)+ 30 (صفر)+ 30 (محرم)+ 9 (ذی حجه)= روز 20 ذی حجه 3 روز پس از غدیر

    [[10]] التفسیر الکبیر للرازی  ج 11   ص 110  المسألة الرابعة : قال أصحاب الآثار : إنه لما نزلت هذه الآیة على النبی صلی الله علیه وآله لم یعمر بعد نزولها إلا أحدا وثمانین یوما / أو اثنین وثمانین یوما

    [[11]] الدر المنثور  ج 3   ص 16  وأخرج البیهقی فی شعب الایمان عن ابن عباس فی قوله ( الیوم یئس الذین کفروا من دینکم ) ... مکث رسول الله صلی الله علیه وآله بعد نزول هذه الآیة احدى وثمانین یوما ثم قبضه الله الیه

    [[12]] الدر المنثور  ج 3   ص 20  وأخرج ابن جریر عن ابن جریج قال مکث النبی صلی الله علیه وآله بعد مانزلت هذه الآیة احدى وثمانین لیلة قوله ( الیوم أکملت لکم دینکم )

    [[13]] زاد المسیر  ج 2   ص 287  قال سعید بن جبیر عاش رسول الله صلی الله علیه وآله بعد ذلک أحدا وثمانین یوما

    [[14]] تفسیر الثعلبی  ج 2   ص 290

    [[15]] تفسیر البغوی  ج 1   ص 504

    [[16]] تفسیر البغوی  ج 2   ص 10 وکانت هذه الآیة نعی النبی صلی الله علیه وآله وعاش بعدها إحدى وثمانین یوما ومات یوم الاثنین بعدما زاغت الشمس للیلتین خلتا من شهر ربیع الأول سنة إحدى عشرة من الهجرة وقیل توفى یوم الثانی عشر من شهر ربیع الاول

    [[17]] لباب التأویل فی معانی التنزیل للخازن ج 2   ص 9  نعی رسول الله nعاش بعدها أحدا وثمانین یوما ومات صلی الله علیه وآله یوم الإثنین للیلتین خلتا من ربیع الأول وقیل : لاثنتی عشر لیلة وهو الأصح

    [[18]] تفسیر غرائب القرآن ورغائب الفرقان  ج 2   ص 547  وکان کما ظنوا فإنه لم یعمر بعدها إلا أحدا وثمانین یوما أو اثنین وثمانین یوما

    [[19]] تنقیح تحقیق أحادیث التعلیق  ج 3   ص 413  وقوله تعالى : ( ^ الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا ) ... فعاش النبی بعدها إحدى وثمانین یوما ، ذکره ابن جریر الطبری فی تفسیره

    [[20]] اللباب فی علوم الکتاب لابن عادل الحنبلی ج 7   ص 198  وعاش بعدها إحدى وثمانین یوما , ومات یوم الاثنین بعدما زاغت الشمس للیلتین خلتا من شهر ربیع الأول سنة إحدى عشر من الهجرة , وقیل : یوم الاثنین یوم الثانی عشر من ربیع الأول

    [[21]] تفسیر أبی السعود  ج 3   ص 7

    [[22]] فتح القدیر  ج 2   ص 12

    [[23]] روح المعانی  ج 6   ص 60

    [[24]] السیرة النبویة لابن کثیر  ج 1   ص 199  ورواه ابن أبى شیبة فی مصنفه عن عفان، عن سعید بن میناء، عن جابر وابن عباس أنهما قالا: ولد رسول الله صلی الله علیه وآله عام الفیل یوم الاثنین الثانی عشر من شهر ربیع الاول وفیه بعث وفیه عرج به إلى السماء، وفیه هاجر وفیه مات. وهذا هو المشهور عند الجمهور والله أعلم

    [[25]] الروض الانف  ج 4   ص 439  واتفقوا أنه توفی یوم الاثنین ... أنهم قالوا أو قال أکثرهم فی الثانی عشر من ربیع یصح أن یکون توفی

    [[26]] الباعث الحثیث (اختصار علوم الحدیث)  ج 2   ص 655  رسول الله صلی الله علیه وآله توفی وهو ابن ثلاث وستین سنة على المشهور یوم الاثنین الثانی عشر من ربیع الأول

    [[27]] تفسیر السمعانی  ج 2   ص 11 فلما حجة الوداع ؛ أنزلت هذه الآیة سنة عشر من الهجرة ، ولم ینزل بعدها شیء من الأحکام کما بینا ، وعاش بعد ذلک رسول الله إحدى وثمانین لیلة ، وتوفی فی الیوم الثانی من ربیع الأول ، وقیل : توفی فی الثانی عشر من ربیع الأول ، وهذا أصح

    [[28]] البرهان فی علوم القرآن  ج 1   ص 29-32 وقد ینزل الشىء مرتین تعظیما لشأنه وتذکیرا به عند حدوث سببه خوف نسیانه وهذا کما قیل فى الفاتحة نزلت مرتین مرة بمکة وأخرى بالمدینة وکما ثبت فى الصحیحین عن أبى عثمان النهدى عن ابن مسعود أن رجلا أصاب من امرأة قبلة فأتى النبى صلی الله علیه وآله فأخبره فأنزل الله تعالى ( وأقم الصلاة طرفی النهار وزلفا من اللیل إن الحسنات یذهبن السیئات ) فقال الرجل إلى هذا فقال بل لجمیع أمتى فهذا کان فى المدینة والرجل قد ذکر الترمذى أو غیره أنه أبو الیسر وسرة هود مکیة بالاتفاق ولهذا أشکل على بعضهم هذا الحدیث مع ما ذکرنا ولا إشکال لأنها نزلت مرة بعد مرة ومثله ما فی الصحیحین عن ابن مسعود فى قوله تعالى ( ویسألونک عن الروح ) أنها نزلت لما سأله الیهود عن الروح وهو فى المدینة ومعلوم أن هذه فى سورة ( سبحان ) وهى مکیة بالاتفاق فإن المشرکین لما سألوه عن ذى القرنین وهن أهل الکهف قیل ذلک بمکة وأن الیهود أمروهم أن یسألوه عن ذلک فأنزل الله الجواب کما قد بسط فى موضعه وکذلک ما ورد فى ( قل هو الله أحد ) أنها جواب للمشرکین بمکة وأنها جواب لأهل الکتاب بالمدینة ... والحکمة فى هذا کله أنه قد یحدث سبب من سؤال أو حادثة تقتضى نزول آیة وقد نزل قبل ذلک ما یتضمنها فتؤدى تلک الآیة بعینها إلى النبى صلی الله علیه وآله تذکیرا لهم بها وبأنها تتضمن هذه والعالم قد یحدث له حوادث فیتذکر أحادیث وآیات تتضمن الحکم فى تلک الواقعة وإن لم تکن خطرت له تلک الحادثة قبل مع حفظه لذلک النص وما یذکره المفسرون من أسباب متعددة لنزول الآیة قد یکون من هذا الباب لا سیما وقد عرف من عادة الصحابة والتابعین أن أحدهم إذا قال نزلت هذه الآیة فى کذا فإنه یرید بذلک أن هذه الآیة تتضمن هذا الحکم لا أن هذا کان السبب فى نزولها

    [[29]] مجموع الفتاوى لابن تیمیه  ج 5   ص 162 الوجه الثالث أن یذکر أحدهم لنزول الآیة سببا ویذکر الآخر سببا آخر لا ینافى الأول ومن الممکن نزولها لأجل السببین جمیعا أو نزولها مرتین مرة لهذا ومرة لهذا

    [[30]] آل عمران: 77

    [[31]] صحیح البخاری  ج 4   ص 1656 ح 4275  فِی أُنْزِلَتْ کانت لی بِئْرٌ فی أَرْضِ بن عَمٍّ لی قال النبی صلی الله علیه وآله بَینَتُک أو یمِینُهُ ...

    [[32]] صحیح البخاری  ج 2   ص 735 ح 1982 أن رجلا أقام سلعة وهو فی السوق فحلف بالله لقد أعطى بها ما لم یعط لیوقع فیها رجلا من المسلمین فنزلت ( إن الذین یشترون بعهد الله وأیمانهم ثمنا قلیلا )

    [[33]] تذکرة الخواص ، ص 37 سایت مکتبة اهل البیت؛ فان سلمت روایة حیشون احتمل ان الآیة نزلت مرتین ، مرة بعرفة ومرة یوم الغدیر کما نزلت بسم الله الرحمن الرحیم مرتین ، مرة بمکة ومرة بالمدینة والله الموفق بالصواب

    [[34]] صحیح البخاری  ج 1   ص 25 ح 45 عن عمر بن الخطاب أن رجلا من الیهود قال له یا أمیر المؤمنین آیة فی کتابکم تقرؤونها لو علینا معشر الیهود نزلت لاتخذنا ذلک الیوم عیدا قال أی آیة قال ( الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا ) قال عمر قد عرفنا ذلک الیوم والمکان الذی نزلت فیه على النبی صلی الله علیه وآله وهو قائم بعرفة یوم جمعة

    [[35]] سنن النسائی الکبرى  ج 6   ص 332 ح 11137 قال یهودی لعمر لو علینا نزلت معشر الیهود هذه الآیة اتخذناه عیدا ( الیوم أکملت لکم دینکم ) الآیة قال عمر قد علمت الیوم الذی أنزلت فیه واللیلة التی أنزلت لیلة الجمعة ونحن مع رسول الله nبعرفات

    [[36]] صحیح سنن النسائی، ج 2 ص 342 ح 3002

    [[37]] صحیح مسلم  ج 4   ص 2313 ح 3017  قالت الیهود لعمر لو علینا معشر یهود نزلت هذه الآیة ( الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا ) نعلم الیوم الذی أنزلت فیه لاتخذنا ذلک الیوم عیدا قال فقال عمر فقد علمت الیوم الذی أنزلت فیه والساعة وأین رسول الله nحین نزلت نزلت لیلة جمع ونحن مع رسول الله صلی الله علیه وآله بعرفات

    [[38]] سنن النسائی الکبرى  ج 1   ص 491 ح 1575  أخبرنی إبراهیم بن هارون قال حدثنا حاتم بن إسماعیل قال حدثنا جعفر بن محمد عن أبیه قال دخلنا على جابر بن عبد الله فقلت أخبرنی عن حجة النبی صلی الله علیه وآله قال سار رسول الله صلی الله علیه وآله حتى أتى عرفة فنزل بها حتى إذا زاغت الشمس أمر بالقصواء فرحلت له حتى انتهى إلى بطن الوادی خطب الناس ثم أذن بلال ثم أقام فصلى الظهر ثم أقام فصلى العصر ولم یصل بینهما شیئا

    [[39]] صحیح مسلم  ج 2   ص 889-890 ح 1218  فأجاز رسول الله nحتى أتى عرفة فوجد القبة قد ضربت له بنمرة فنزل بها حتى إذا زاغت الشمس أمر بالقصواء فرحلت له فأتى بطن الوادی فخطب الناس ... ثم أذن ثم أقام فصلى الظهر ثم أقام فصلى العصر ولم یصل بینهما شیئا

    [[40]] المعجم الکبیر للطبرانی  ج 12   ص 237 ح 12984 حدثنا أبو الزنباع روح بن الفرج ثنا یحیى بن بکیر وعمرو بن خالد قالا ثنا بن لهیعة عن خالد بن أبی عمران عن حنش بن عبد الله الصنعانی عن بن عباس قال ولد نبیکم صلی الله علیه وآله یوم الإثنین ویوم الإثنین خرج من مکة ودخل المدینة یوم الإثنین وفتح بدرا یوم الإثنین ونزلت سورة المائدة یوم الإثنین الیوم اکملت لکم دینکم ورفع الرکن یوم الإثنین وتوفی یوم الإثنین

    [[41]] مجمع الزوائد  ج 1   ص 196  وفیه ابن لهیعة وهو ضعیف وبقیة رجاله ثقات من أهل الصحیح

    [[42]] از جمله، محمد ناصر الدین ألبانی می گوید: «قلت: ورجاله ثقات کلهم؛ لولا سوء حفظ ابن لهیعة، ولکن لا بأس به فی الشواهد.»  صحیح ابی داود ج 6 ص 242 سایت شامله

    [[43]] مسند احمد با تحقیق شاکر ، ج 3 ص 139 ح 2506 پی دی اف؛ حدثنا عبد الله حدثنی أبى ثنا موسى بن داود قال ثنا بن لهیعة عن خالد بن أبى عمران عن حنش الصنعانی عن بن عباس قال ولد النبی nیوم الإثنین واستنبىء یوم الإثنین وتوفى یوم الإثنین وخرج مهاجرا من مکة إلى المدینة یوم الإثنین وقدم المدینة یوم الإثنین ورفع الحجر الأسود یوم الإثنین

    [[44]] دلائل النبوة للبیهقی  ج 7   ص 233  أخبرنا أبو علی الحسین بن محمد الروذباری بطوس حدثنا أبو النضر محمد بن محمد بن یوسف حدثنا عثمان بن سعید الدارمی حدثنا سعید بن عفیر قال حدثنا ابن لهیعة عن خالد بن أبی عمران عن حنش عن ابن عباس قال ولد نبیکم یوم الاثنین ونبی یوم الإثنین وخرج من مکة یوم الإثنین وفتح مکة یوم الإثنین ونزلت سورة المائدة یوم الاثنین ( ^ الیوم أکملت لکم دینکم ) وتوفی یوم الاثنین أخرجه الإمام أحمد

    [[45]] تاریخ الإسلام للذهبی  ج 1   ص 26  وقال ابن لهیعة عن خالد بن أبی عمران عن حنش عن ابن عباس قال : ولد نبیکم صلی الله علیه وآله یوم الإثنین ونبئ یوم الإثنین . وخرج من مکة یوم الإثنین وقدم المدینة یوم الإثنین وفتح مکة یوم الإثنین ونزلت سورة المائدة یوم الإثنین وتوفی یوم الإثنین . رواه أحمد فی مسنده وأخرجه الفسوی فی تاریخه

    [[46]] شواهد التنزیل حاکم حسکانی  ج ١ ص 159-160 ح 214  پی دی اف؛ وحدثونا عن أبی بکر محمد بن الحسین بن صالح قال حدثنی الحسین بن إبراهیم بن الحسن الجصاص قال: حدثنا أبو أیوب القزوینی قال: حدثنا عبد الله بن خلال البرذعی قال: حدثنا محمد بن فضیل، عن عطاء بن السائب، عن سعید بن جبیر عن ابن عباس قال: بینما نحن مع رسول الله فی الطواف إذ قال : أفیکم علی بن أبی طالب؟ قلنا: نعم یا رسول الله فقر به النبی (صلی الله علیه وآله) فضرب على منکبه وقال: طوباک یا علی، أنزلت علی فی وقتی هذا آیة ذکری وإیاک فیها سواء: (الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی / 39 / أ / ورضیت لکم الاسلام دینا) قال: أکملت لکم دینکم بالنبی وأتممت علکیم نعمتی بعلی ورضیت لکم الاسلام دینا بالعرب

    [[47]] شواهد التنزیل حاکم حسکانی  ج ١ ص 160 ح 215  فرات بن إبراهیم الکوفی قال: حدثنی علی بن أحمد بن خلف الشیبانی [عن] عبد الله بن علی بن المتوکل الفلسطینی، عن بشر بن غیاث، عن سلیمان بن عمرو العامری، عن عطاء، عن سعید عن ابن عباس قال: بینما النبی (صلی الله علیه وآله) بمکة أیام الموسم إذا التفت إلى علی فقال: هنیئا لک یا [أ] با الحسن إن الله قد أنزل علی آیة محکمة غیر متشابهة، ذکری وإیاک فیها سواء: (الیوم أکملت لکم دینکم) الآیة

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی