پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    تفاوت اساسی شیعه و سنی در روش اخذ سنت نبوی

    حسین قربانی | چهارشنبه, ۱ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ق.ظ

    بر اساس روایات معتبر، مستفیض و بلکه متواتر شیعه، امیرالمومنین علیه السلام[1] احادیث نبوی را در چند جلد کتاب نگاشتند و به دست ائمه ی بعدی علیهم السلام رساندند (النصوص على أهل الخصوص للماحوزی، ص 5) که شیعه از طریق رجال خود آن احادیث را نقل و کتابت نمود.

    اما در مقابل، خلفای اهل سنت نقل و کتابت حدیث را نزدیک به یک قرن ممنوع کردند و زمانی به سراغ جمع آوری، نقل و کتابت حدیث رفتند که از وفات رسول الله صلی الله علیه وآله حدود 90 سال گذشته بود و از صحابه ی حضرت جز انگشت شمار کسی نمانده بود! لذا نقل های تابعین از صحابه به فاصله ی چند دهه کتابت شده که این موضوع امکان خطا و اشتباه در نقل را بسیار بالا می برد.

    از طرفی، اهل سنت همه ی به ظاهر مسلمانانی را که لحظه ای پیامبر صلی الله علیه وآله را دیده اند، صحابی و عادل شمرده و از بررسی احوال آنان دست کشیده اند! حال آنکه:

    اولا: شرط صحت روایت، تنها ثبوت عدالت راوی نیست؛ بلکه ضبط و اتقان راوی نیز مهم است. چه بسیار راویان راستگویی که ضعیف الحدیث شمرده شده اند. صحابه نیز از این امر مستثنا نیستند.

    ثانیا: عادل بودن همه ی صحابه، خلاف قرآن، احادیث و روایات تاریخی است.

     ثالثا: بسیاری از صحابه کاری به احادیث نبوی نداشتند و مشغول امور دنیوی خویش بودند (صحیح البخاری، ج 1 ص 35 ح 118).

    رابعا: حتی سرشناس ترین و عالم ترین اصحابِ محدث در نزد اهل سنت نیز در نقل و فهم احادیث نبوی، دچار کج نقلی و کج فهمی شده و با یکدیگر اختلاف کرده اند! (برای مثال بنگرید به موضوع حدیث عذاب شدن میت به خاطر گریه کردن بر او که عائشه تصریح می کند عمر و پسرش عبدالله در سمع حدیث خطا کرده اند! یا موضوع حدیث جهنمی شدن یک زن به خاطر کشتن گربه که در نقل آن، عائشه، ابوهریره، عمر و پسرش عبدالله با یکدیگر دچار اختلاف شدند! یا بنگرید به موضوع حدیث پاره شدن بند کفش که عائشه با نقل آن توسط ابوهریره مخالفت می کند!).

    از طرف دیگر، حاکمان غاصب و علمای درباری برای اهل سنت عقیده درست کردند و با آن، کودکان را بزرگ کردند و بزرگان را پیر. بعد از شکل گیری علم رجال، هر کس روایاتی موافق آن اعتقادات ساخته شده نقل می کرد، مورد توثیق حدسی قرار می گرفت و هرکس خلاف آن را نقل می کرد، تضعیف و تکذیب می شد! ( مجمع الزوائد ت حسین سلیم أسد، ج 18 ص 548 ح 15118 وهذا کله یدل علی أن جل اعتمادهم فی التوثیق والجرح إنما هو علی سبر حدیث الراوی.)

    نکته ی مهمی که باید به آن اشاره کرد، بحث تقیه ی ائمه علیهم السلام در نقل احادیث است. چون نقل و کتابت حدیث در قرن اول توسط خلفای غاصب ممنوع شد، دین طبق میل حاکمان تحریف شد و بعد از آزاد شدن نقل و کتابت حدیث، دیگر نه کسی بود که احادیث بدون تقیه ی پیامبر صلی الله علیه وآله را نقل کند تا با تحریف حاکمان و علمای درباری مقابله کند و نه کسی حاضر بود خود را علناً مقابل حکومت قرار دهد و کربلای دیگری رقم بزند. در آن زمان اهل بیت علیهم السلام که از حقائق دینی و حقیقت دین آگاهی داشتند، به دلیل شرایط موجود ناچار شدند برای بیان احادیث صحیح و بدون تقیه ی نبوی، راه تقیه را پیش بگیرند. راهی جز این هم نبود؛ چرا که در غیر این صورت یا باید بدون تقیه می گفتند و همان روز زندانی، اعدام یا مسموم می شدند و یا حداقل زندانی خانگی میشدند که کسی حق ملاقات با آن ها را نداشته باشد و نتواند هیچ حدیثی از آنان نقل کند و یا اینکه باید کلاً نمی گفتند.

    در خصوص واسطه های نقل احادیث از اهل بیت علیهم السلام نیز باید گفت که بر مبنای مصطلح الحدیث شیعه، حدیث صحیح آن است که تمام رجال سند روایت، ثقه و دوازده امامی باشند. در حدیث حسن نیز شرط است که تمام راویانش دوازده امامی باشند! اما از آنجایی که شیعه به خاطر  قدر وسع (لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا. بقره: 286) تلاش کرده تمام دینش مأخود از اهل بیت علیهم السلام باشد، به روایات راویان راستگو و مورد اعتماد در نقل که غیر دوازده امامی بودند نیز بها داده و آن را تحت عنوان "حدیث موثق" آورده است. گفتنی است که در حجیت حدیث موثق میان علمای شیعه اختلاف بوده و احتیاطاً زمانی به آن عمل می شود که مخالف آیات و روایات صحیح و حسن نباشد. پس اینکه عده ای از مخالفین می گویند شیعه دینش را از زیدیه، واقفه و ... می گیرند، تلبیسی بیش نیست.

    اضافه بر آن، اهل سنت نیز که ادعا می کنند دینشان را از پیامبر معصوم صلی الله علیه وآله اخذ می کنند، اولا: چنین تقسیم بندی در مصطلح الحدیثشان ندارند (بیشتر بحث حدیث مقوی بدعتِ مبتدع را دارند که با آن نیز بسیاری از بزرگانشان مخالفت کرده اند) و ثانیا: بسیاری از دینشان مأخوذ از غیر اهل سنت؛ مانند شیعه، نواصب، خوارج، قدریه و ... بوده و روایاتشان را صحیح یا حسن و حجت می دانند! (تحریر تقریب التهذیب، ج 1 ص 36 أما المتقدمون، فوجدنا أکثرهم لا یَعْتَدُّ ببدعة الراوی إن کان صادقًا أمینًا، فقد أخرج الشیخان فی "صحیحیهما" عن کثیر ممن رُمِیَ بالبدعة، کالخوارج، والشیعة، والقدریة، ونحوهم، ومنهم من کان داعیة لمذهبه)

     

    [1] امیرالمومنین علیه السلام در آغوش رسول الله صلی الله علیه وآله و در خانه ی ایشان بزرگ شد؛ به عنوان اولین نفر به آن حضرت ایمان آورد و سپس داماد آن حضرت شد و در نهایت نیز رسول الله صلی الله علیه وآله در آغوش ایشان جان به جان آفرین تسلیم کردند.

    حضرت امیرالمومنین علیه السلام که به عنایت الهی از حافظه ی بدون فراموشی برخوردار بود (الحاقه: 12)، همواره تحت تعلیم رسول الله صلی الله علیه وآله بود و پیوسته به خانه ی پیامبر صلی الله علیه وآله رفت و آمد می نمود، به طوری که حتی در زمانی که خدا شرط همنشینی و گفتگو با آن حضرت را پرداخت صدقه عنوان کرد و کسی از صحابه حاضر نشد درهمی برای این کار خرج کند، حضرت امیرالمومنین علیه السلام تمام پولش را خرج این راه کرد (مجادله: 13 و 14).

    امیرالمومنین علیه السلام به نص آیه ی تطهیر (احزاب: 33) به صفت عصمت نائل گشتند؛ در آیه ی 7 سوره ی رعد به عنوان هادی امت و در حدیث صحیح نبوی، به عنوان دروازه ی شهر علم نبوی معرفی شدند.

    همچنین طبق حدیث صحیح، رسول الله صلی الله علیه وآله اهل بیت علیهم السلام که در رأس آن ها امیرالمومنین علیه السلام بود را به کشتی حضرت نوح علیه السلام تشبیه کردند که هر کس در آن سوار شود نجات می یابد و هرکس از آن تخلف کند، غرق می شود و بالاخره در حدیث صحیح و متفق علیه ثقلین، مسلمانان را سفارش به تبعیت از اهل بیت علیهم السلام و اخذ دین از آن ها کردند و ضمانت کردند که مسلمانان در صورت پیروی از قرآن و اهل بیت علیهم السلام هرگز گمراه نمی شوند. 

     

    • حسین قربانی

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی