سنت در اصول دین نیز حجت است
یکی از اشکالاتی که مخالفین در بحث با شیعیان در مورد امامت مطرح می کنند، این است که شیعه آن را باید فقط و فقط از قرآن اثبات کند؛ زیرا شیعه امامت را از اصول دین می داند و سنت در اصول دین حجت نیست.
اما علمای بزرگ ایشان، نظر دیگری دارند:
شیخ الاسلام وهابیان ، ابن تیمیه می گوید:
«در باب اصول دین باید به کتاب و سنت مراجعه کرد، همان طوری که این را بیان کردم.»[1]
و در کتاب دیگر می گوید:
«مذهب اصحاب ما این است که اخبار آحادی که تلقی به قبول هستند، برای اثبات اصول دین، صلاحیت دارند.»[2]
بدر الدین حنبلی می گوید:
«و همینطور واجب است در سایر ابواب اصول دین ، نصوص کتاب و سنت، اصل مورد اعتماد قرار داده شود و از آن تبعیت شود.»[3]
ابن أبی العز حنفی میگوید:
«چگونه کسی از اصول دین صبحت میکند، در حالی که از کتاب و سنت استفاده نمیکند ؟!»[4]
ابوالمظفر سمعانی می گوید:
«روایات یک دلیل مهم در باب اصول دین محسوب می شود.»[5]
5. عبدالرحمن بن ناصر السعدی
وی در تفسیر آیه ی 59 سوره نساء می نویسد:
«سپس خداوند دستور داد به ارجاع آنچه که مردم در مورد آن تنازع می کنند در اصول دین و فروعش به خدا و رسول؛ یعنی به کتاب خدا و سنت رسولش؛ چرا که در آن دو، فصل الخطاب در جمیع مسائل اختلافی است... چرا که بنای دین بر کتاب خدا و سنت رسولش است و ایمان بجز با آن دو استوار نمی شود و بازگشت به آن دو، شرط در ایمان است و به این دلیل است که خداوند فرمود: ((اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید!))»[6]
[[1]] کتب ورسائل وفتاوى ابن تیمیة فی التفسیر، ج 16، ص 469 وهذا الذی ذکرته من أنه یجب الرجوع فى أصول الدین إلى الکتاب و السنة
[[2]] المسودة ج 1 ص 223 مذهب أصحابنا أن أخبار الآحاد المتلقاة بالقبول تصلح لاثبات أصول الدیانات
[[3]] مختصر الفتاوی المصریة ج 1 ص 242 وَکَذَلِکَ الْوَاجِب نَظِیر ذَلِک فِی سائر ابواب أصُول الدّین أَن یَجْعَل نُصُوص الْکتاب وَالسّنة هِیَ الأَصْل الْمُعْتَمد الَّذِی یجب اتِّبَاعه
[[4]] شرح العقیدة الطحاویة ج 1، ص 221 وکیف یتکلم فی أصول الدین من لا یتلقاه من الکتاب والسنة
[[5]] قواطع الادلة للسمعانی، ج1، ص 323 فصارت الاخبار اصلاً کبیراً فی اصول الدین
[[6]] تفسیر السعدی ج 1 ص 184 ثم أمر برد کل ما تنازع الناس فیه ؛ من أصول الدین وفروعه ، إلى الله والرسول ، أی : إلى کتاب الله وسنة رسوله ؛ فإن فیهما الفصل فی جمیع المسائل الخلافیة ، إما بصریحهما ، أو عمومهما ؛ أو إیماء ، أو تنبیه ، أو مفهوم ، أو عموم معنى ، یقاس علیه ما أشبهه . لأن کتاب الله وسنة رسوله ، علیهما بناء الدین ، ولا یستقیم الإیمان إلا بهما ، فالرد إلیهما ، شرط فی الإیمان ، فلهذا قال : ( إن کنتم تؤمنون بالله والیوم الآخر )
- ۹۹/۰۴/۱۴