عذاب بودن عمر بر اصحاب
مسلم در صحیحش از ابو برده روایت کرده است که گفت:
«ابوموسی اشعری نزد عمر بن خطاب آمد و گفت: السلام علیکم، من عبدالله بن قیس هستم. عمر به او اجازه نداد. ابوموسی دوباره گفت: السلام علیکم، من ابوموسی هستم؛ السلام علیکم من اشعری هستم. سپس برگشت. عمر گفت: او را برگردانید، او را برگردانید. ابو موسی آمد. عمر گفت: ای ابوموسی! چرا برگشتی؟ ما مشغول بودیم. ابوموسی گفت: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وآله میفرمود: «اجازه خواستن، سه بار است؛ اگر به تو اجازه دادند که خوب است؛ در غیر این صورت، برگرد.» عمر گفت: یا برای این گفتهات گواه میآوری یا با تو چنین و چنان خواهم کرد. ابوموسی با شنیدن این سخنان رفت.
عمر گفت: اگر گواهی پیدا کند، هنگام نماز عشا او را کنار منبر میبینید. و اگر گواهی پیدا نکند، او را نمیبینید. چون نماز عشا فرا رسید، او را دیدند. عمر گفت: ای ابوموسی، چه میگویی؟ آیا گواهی یافتی؟ ابوموسی گفت: بلی، ابی بن کعب. عمر گفت: فرد عادلی است. ای ابوطفیل (کنیهی ابی بن کعب)، ابو موسی چه میگوید؟ ابی بن کعب گفت: ای فرزند خطاب! شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وآله این سخن را ایراد فرمود؛ پس برای یاران رسول الله صلی الله علیه وآله عذاب نباش. عمر گفت: سبحان الله، چیزی شنیدم؛ لذا دوست داشتم تا مطمئن شوم.»[[1]]
[[1]] صحیح مسلم ج 3 ص 1696 ح 2154 عن أبی موسى الأشعری قال جاء أبو موسى إلى عمر بن الخطاب فقال السلام علیکم هذا عبد الله بن قیس فلم یأذن له فقال السلام علیکم هذا أبو موسى السلام علیکم هذا الأشعری ثم انصرف فقال ردوا علی ردوا علی فجاء فقال یا أبا موسى ما ردک کنا فی شغل قال سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول الاستئذان ثلاث فإن أذن لک وإلا فارجع قال لتأتینی على هذا ببینة وإلا فعلت وفعلت فذهب أبو موسى قال عمر إن وجد بینة تجدوه عند المنبر عشیة وإن لم یجد بینة فلم تجدوه فلما أن جاء بالعشی وجدوه قال یا أبا موسى ما تقول أقد وجدت قال نعم أبی بن کعب قال عدل قال یا أبا الطفیل ما یقول هذا قال سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول ذلک یا بن الخطاب فلا تکونن عذابا على أصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم قال سبحان الله إنما سمعت شیئا فأحببت أن أتثبت
- ۹۹/۰۶/۲۲