پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    خودداری محدثان اهل سنت از نقل روایات فضائل علوی

    حسین قربانی | شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۱:۰۶ ب.ظ

    خودداری محدثان اهل سنت از نقل روایات فضائل علوی

    با وجود اینکه کتب اهل سنت پر از روایات فضائل علوی است، اما روایات فراوانی نیز بوده که محدثان بزرگ مکتب سقیفه به خاطر دشمنی با حضرت علی g و یا ترس از شیعه شدن مردم، عمدا نقل نکرده اند.

    در ادامه به سخن و عملکرد چند نفر از آنان در قبال احادیث فضائل علوی اشاره می کنیم.

    1. عامر شعبی (متوفای 102 تا 109 هـ)

    عبدالله بن احمد بن حنبل با سند صحیح (طبق نظر القحطانی)[1] از عامر شعبی که شمس الدین ذهبی از او به عنوان «امام و علامه ی عصرش (علامه ی تابعین)» یاد کرده[2] نقل می کند که می گفت:

    «به تحقیق که از [نقل و ذکر] حدیث علی g کراهت داشتیم.»[3]

    2. سفیان ثوری (متوفای 161 هـ)

    ابو نعیم اصفهانی (متوفای 430 هـ) با سند حسن[4] از مؤمل بن اسماعیل از سفیان ثوری (متوفای 161 هـ) که ذهبی از او به عنوان «شیخ الاسلام، امام حافظان و سید و سالار عالمان عامل در زمانش و مجتهد» یاد کرده[5]، نقل می کند که گفت:

    «شیعه ما را مانع شد از اینکه فضائل علی g را ذکر بکنیم.»[6]

    منظور سفیان این است که اگر مذهب شیعه نبود، روایات فضائل علوی را نقل می کردیم؛ اما چون میترسیم که اگر این روایات را نقل کنیم، مردم شیعه شوند؛ لذا از بیان آنها خودداری می کنیم.

    ذهبی نیز از مؤمل بن اسماعیل از سفیان ثوری نقل می کند که گفت:

    «روافض (شیعیان) مرا ترک نمودند؛ چرا که من از اینکه فضائل علی g را ذکر کنم، بغض می ورزیدم.»[7]

    ابو نعیم بلافاصله با سند حسن دیگر[8] نقل می کند که سفیان ثوری می گفت:

    «هر کس علی g را بر ابوبکر و عمر مقدم بدارد، مهاجرین و انصار را خوار و تحقیر نموده است و من میترسم که [اعمالش] با این وجود به او نفع نرساند.»[9]

    از این روایت نیز استفاده می شود که آن روایات در فضائل حضرت علی g که سفیان از نقلشان امتناع کرده، افضلیت آن حضرت نسبت به ابوبکر و عمر و سایر صحابه را اثبات می کرد و چون سفیان نقل آن ها را تحقیر مهاجرین و انصار محسوب می کرده، از این رو از نقلشان خودداری می کرده است.

    3. شعبه بن حجاج (متوفای 160 هـ)

    سومین شخص از محدثان بزرگ اهل سنت که از نقل روایات فضائل علوی خودداری می کرده،- و اتفاقا از نقل روایتی خودداری کرده که به قول خودش اگر آن را نقل می کرد، همه شیعه می شدند- شعبه بن حجاج است که ذهبی در شرح حال وی می نویسد:

    «شعبه بن حجاج حجت، حافظ و شیخ الإسلام بود. ابن مدینی گفته که او دو هزار حدیث نقل کرده است. ثوری گفته که او در علم حدیث «امیر المؤمنین» بود. شافعی گفته که اگر شعبه نبود، کسی در عراق حدیث را نمی‌شناخت. ابوبکر بکراوی گفته که کسی را ندیده است که به اندازه شعبه خداوند را عبادت کند.»[10]

    این شخص که گفته اند از همه عابدتر بوده، این خیانت بزرگ را کرده است، دیگرانی که به اندازه او نبوده‌اند، چه خیانت ‌هایی را کرده‌اند، خدا می‌داند.

    احمد بن حنبل با سند صحیح[11] از شعبه بن حجاج نقل می‌کند که گفت:

    «من روایاتی را از الحکم بن عتیبة الکندی (ثقة ثبت، متوفای 113 هـ) از عبد الرحمن بن أبی لیلى الأنصاری (ثقة از طبقه دوم راویان و متوفای 83 هـ) از علی g شنیده‌ام که اگر برای شما آن‌ها را نقل کنم، به خدا سوگند «لرقصتم»؛ یعنی قطعا می رقصید (!!!) و هرگز آن‌ها را از من نخواهید شنید!»

    احمد بن حنبل در ادامه می‌گوید: «همین روایت را محمود بن غیلان العدوی (ثقة) برای من نقل کرد، [با این تفاوت که شعبه گفته:اگر آن‌ها را نقل کنم،] «لترفضتم»؛ یعنی قطعا رافضی می شوید.»

    ابو عبد الرحمن (عبد الله بن احمد بن حنبل) گوید: «این تعبیر درست تر است.»[12]

    توضیح اینکه: کلمات «لرقصتم» و «لترفضتم» بسیار به هم شبیه هستند و تنها در چند نقطه اختلاف دارند و همانطور که عبد الله بن احمد بن حنبل گفته: واژه ی «رفض» درست است؛ چرا که اولا: رقصیدن با شنیدن روایت، معقول نیست. ثانیا: «رفض» با علی g مرتبط بوده و این قرینه ی قوی بر تأییدش است.

    ابن ابی حاتم رازی (متوفای 327 هـ) نیز با سند صحیح[13] از یحیی بن سعید القطان نقل میکند که گفت:

    «ابو اسامه پیش من آمد و به همراه وی نزد شعبه رفتیم. شعبه برای ابو اسامه 40 یا 50 روایت در باب فضائل علی (g) بیان نمود و سپس به وی گفت: اگر جایگاه تو نبود، حتی یک حدیث هم برایت نقل نمیکردم.»[14]

    4. سلام بن أبی مطیع (متوفای 164 هـ)

    سلام بن أبی مطیع الخزاعی _که ذهبی از او با عنوان «امام، ثقه و مقتدا» یاد کرده[15] و از رجال صحیحین و معاصر سفیان ثوری و شعبه بن حجاج است_ هنگامی که روایتی در فضیلت حضرت علی g در کتاب ابوعوانه (متوفای 176 هـ) -که ذهبی از او به عنوان «امام، حافظ و از ارکان حدیث» یاد کرده[16]_  به نقل از سلیمان بن مهران الأعمش _که ذهبی از او با عنوان «امام، شیخ الاسلام و شیخ محدثین» یاد کرده[17]_ از سالم بن أبی الجعد الأشجعی (متوفای 97 هـ) _که ذهبی با عنوان «ثقه ای از تابعین» از او یاد کرده است[18] _ دید، آن را از سلام گرفت و در تنور انداخت!

    ابوبکر خلال (متوفای 311 هـ) با سند صحیح (طبق نظر دکتر زهرانی) از خالد بن خداش نقل می کند که گفت:

    «سلام بن ابی مطیع نزد ابی عوانه آمد و گفت: این بدعت‌هایی را که برای ما از کوفه آوردی بیاور ببینم چه است؟ ابو عوانه کتاب‌هایش را آورد و به او داد. پس سلام بن ابی مطیع آن ها را در تنور انداخت.

    راوی می گوید: از خالد پرسیدم در آن کتاب ها چه بود؟ گفت: حدیث أعمش از سالم بن ابی الجعد از ثوبان که گفت: رسول خدا n  فرمودند: «استقیموا لقریش» و احادیث دیگری مانند آن. من به خالد گفتم: این‌که مشکلی ندارد! دیگر چه؟ گفت: «حدیث علی g که من قسیم النار هستم.» به خالد گفتم: آیا این را ابو عوانه از أعمش نقل کرد؟ گفت: بله.»[19]

    5. لیث بن سعد (متوفای 175 هـ)

    ابن زولاق مصری (متوفای 386 هـ) که ذهبی از او به عنوان «الشیخ العلامة المحدث المؤرخ» یاد کرده،[20] چنین گزارش می کند:

    «لیث بن سعد، فقیه مصر، هنگامی که خانه عبدالله بن لهیعه (از محدثان اهل سنت) آتش گرفت، هزار دینار برای او فرستاد و گفت: از این هزار دینار استفاده کن و کمک بگیر و ما را از فضائل علی بن ابی طالب g معاف بدار (از نقل آن خودداری کن)! عبدالله بن لهیعه آن پول را گرفت و حدیثی از فضائل علی g را برای لیث فرستاد تا او را به خشم بیاورد و عصبانی کند.»[21]

    لیث بن سعد که چنین مبلغی را جهت جلوگیری از نشر فضائل امیرالمومنین g به راوی حدیث رشوه داده، کسی است که ذهبی از او به عنوان «الإِمَامُ، الحَافِظُ، شَیْخُ الإِسْلاَمِ، وَعَالِمُ الدِّیَارِ المِصْرِیَّةِ» یاد کرده است.[22]

    6. وکیع بن جراح (متوفای 196 هـ)

    یکی دیگر از بزرگان حدیث اهل سنت که از نقل روایات فضائل علوی خودداری می کرده، وکیع بن جراح است که ذهبی از او به عنوان «الامام الحافظ الثبت محدث العراق و أحد الأئمة الأعلام» یاد کرده است.[23]

    یحیی بن مَعین (متوفای 233 هـ) می گوید: «از وکیع حدیث می شنیدم، ولی از فضائل علی g هیچ حدیثی نقل نمی کرد، تا اینکه به او گفتم: چرا از آن حدیثی نقل نمی کنی؟ گفت: [به خاطر اینکه] مردم به خاطر نقل کردن آن، به ما حمله می کنند.»[24]

     

    [[1]] السنة لعبد الله بن أحمد، ج 2 ص 550 ح 1282 قال القحطانی: إسناده صحیح (فی 1275)

    [[2]] سیر أعلام النبلاء ، ج 4 ص 294-295 «الشعبی ( ع ) عامر بن شراحیل بن عبد بن ذی کبار -وذو کبار : قیل من أقیال الیمن - الإمام ، علامة العصر.» 

    [[3]] حدثنی أبی نا أبو معاویة نا إسماعیل بن أبی خالد عن الشعبی عن علقمة قال غلت الشیعة فی علی رضی الله عنه کما غلت النصارى فی عیسى بن مریم علیه السلام قال وکان الشعبی یقول لقد بغضوا إلینا حدیث علی رضی الله عنه

    [[4]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    أحمد بن عبد الله الأصبهانی: ثقة / سلیمان بن أحمد الطبرانی: حافظ ثبت / محمد بن علی الصیرفی: صدوق حسن الحدیث / محمد بن فراس الضبعی: صدوق حسن الحدیث / مؤمل بن إسماعیل العدوی: صدوق سیء الحفظ / سفیان الثوری: ثقة حافظ فقیه إمام حجة وربما دلس

    [[5]] سیر أعلام النبلاء، ج 7 ص 229-230 سفیان ع ابن سعید بن مسروق ... هو شیخ الإسلام إمام الحفاظ سید العلماء العاملین فی زمانه أبو عبد الله الثوری الکوفی المجتهد

    [[6]] حلیة الأولیاء، ج 7 ص 27 حدثنا سلیمان بن أحمد ثنا محمد بن علی الأحمر ثنا محمد بن فراس أبو هریرة ثنا مؤمل بن إسماعیل قال سمعت سفیان الثوری یقول منعتنا الشیعة أن نذکر فضائل علی

    [[7]] سیر أعلام النبلاء، ج 7 ص 253 مؤمل بن إسماعل عن سفیان قال ترکنی الروافض وأنا أبغض أن أذکر فضائل علی

    [[8]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    أحمد بن عبد الله الأصبهانی: ثقة / سلیمان بن أحمد الطبرانی: حافظ ثبت / حفص بن عمر الرقی: صدوق حسن الحدیث / قبیصة بن عقبة السوائی: ثقة / سفیان الثوری: ثقة حافظ فقیه إمام حجة وربما دلس

    [[9]] حلیة الأولیاء، ج 7 ص 27 حدثنا سلیمان بن أحمد ثنا حفص بن عمر بن الصباح الرقی ثنا قبیصة بن عقبة قال سمعت سفیان الثوری یقول من قدم علیا على أبی بکر وعمر فقد أزرى بالمهاجرین والانصار وأخشى أن لا ینفعه مع ذلک

    [[10]] تذکرة الحفاظ، ج 1 ص 193 رقم 187 ع شعبة بن الحجاج بن الورد الحجة الحافظ شیخ الإسلام أبو بسطام الأزدی العتکی مولاهم الواسطی نزیل البصرة ومحدثها ... قال بن المدینی له نحو ألفی حدیث وکان الثوری یقول شعبة أمیر المؤمنین فی الحدیث وقال الشافعی لولا شعبة لما عرف الحدیث بالعراق قال أبو بکر البکراوی ما رأیت أحدا أعبد لله من شعبة

    [[11]]  بررسی سند روایت:

    محمد بن عبد الله المخرمی: ثقة حافظ امین / أبو داود الطیالسی: ثقة حافظ غلط فی آحادیث / شعبة بن الحجاج العتکی: ثقة حافظ متقن عابد

    [[12]] العلل ومعرفة الرجال، ج 3 ص 354 ح 5569 و 5570 حدثنی محمد بن عبد الله قال حدثنا أبو داود عن شعبه قال لقد حدثنا الحکم عن عبد الرحمن بن أبی لیلى عن علی بشیء لو حدثتکم لرقصتم والله لا تسمونه منی أبدا وحدثنا به محمود بن غیلان مثله وقال لترفضتم قال أبو عبد الرحمن وهو أشبه

    [[13]] عبد الرحمن بن أبی حاتم الرازی: ثقة حافظ / علی بن الحسن الهسنجانی: ثقة /  مسدد بن مسرهد الأسدی (ثقة حافظ)/ یحیى بن سعید القطان: ثقة متقن حافظ إمام قدوة

    [[14]] الجرح والتعدیل، ج 1 ص 247 حدثنا عبد الرحمن نا على بن الحسن الهسنجانی نا مسدد قال قال یحیى بن سعید جاءنی أبو أسامة فذهبت معه إلى شعبة فحدثه بأربعین أو خمسین حدیثا فی فضائل على ثم قال لولا مکانک ما حدثته بحدیث

    [[15]] سیر أعلام النبلاء، ج 7 ص 428 سلام بن أبی مطیع خ م ت س الإمام الثقة القدوة أبو سعید الخزاعی مولاهم البصری

    [[16]] سیر أعلام النبلاء، ج 8 ص 217 أبو عوانة ( ع ) هو الإمام الحافظ الثبت محدث البصرة ... وکان من ارکان الحدیث

    [[17]] سیر أعلام النبلاء، ج 6 ص 226 الأعمش ( ع ) سلیمان بن مهران الإمام شیخ الإسلام شیخ المقرئین والمحدثین

    [[18]] میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج 3 ص 162 رقم 3048 سالم بن أبی الجعد ( ع ) من ثقات التابعین لکنه یدلس ویرسل

    [[19]] السنة للخلال، ج 3 ص 510 ح 819 وأخبرنی محمد بن علی قال ثنا مهنى قال سألت أحمد قلت حدثنی خالد بن خداش قال قال سلام وأخبرنی محمد بن علی قال ثنا یحیى قال سمعت خالد بن خداش قال جاء سلام بن أبی مطیع إلى أبی عوانة فقال هات هذه البدع التی قد جئتنا بها من الکوفة قال فأخرج إلیه أبو عوانة کتبه فألقاها فی التنور فسألت خالدا ما کان فیها قال حدیث الأعمش عن سالم بن أبی الجعد عن ثوبان قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم استقیموا لقریش وأشباهه قلت لخالد وأیش قال حدیث علی أنا قسیم النار قلت لخالد حدثکم به أبو عوانة عن الأعمش قال نعم إسناده صحیح

    [[20]] سیر اعلام النبلاء، ج 16 ص 463

    [[21]] فضائل مصر وأخبارها وخواصها، ص 48 وقد کان اللیث بن سعد فقیه مصر لما أحرقت دار عبد الله بن لهیعة، أرسل إلیه اللیث بألف دینار وقال: استعن بهذه واعفنا من فضائل علی بن أبی طالب، فأخذها عبد الله بن لهیعة وأنفذ إلیه حدیثا من فضائل علی رضی الله عنه لیغیظ به اللیث.

    [[22]] سیر أعلام النبلاء، ج 8، ص 136

    [[23]]  تذکرة الحفاظ، ج 1 ص 306 رقم 284 ع وکیع بن الجراح بن ملیح الامام الحافظ الثبت محدث العراق أبو سفیان الرواسی الکوفى أحد الأئمة الأعلام

    [[24]]  تاریخ ابن معین (روایة الدوری)، ج 3 ص 437 رقم 2147 قال وسمعته لا یحدث بفضائل علی زمانا حتى قلت له لم لا تحدث بها فقال إن الناس یحملون علینا فیها وحدث بها

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی