پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    علم امیرالمومنین علیه السلام / دوم: حدیث سفینه

    حسین قربانی | شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۲:۰۸ ب.ظ

    دوم: حدیث سفینه

    «إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ»

    «مَثَل اهل بیت من در میان شما مانند کشتی نوح است، هر کس به این کشتی داخل شود نجات می‌یابد، و هر کس جا بماند، غرق می‌شود

    مطابق این حدیث و با توجه به اینکه حضرت علی g بزرگ اهل بیت است، هر کس از آن حضرت پیروی کند و در محضر و مکتب ایشان زانوی تلمذ (شاگردی) بزند، هدایت می یابد و هر کس از راه و روش و منش آن حضرت روی بگرداند و از ایشان پیروی نکند، در گمراهی غرق می شود.

    بدیهی است که این امر جز با اعلمیت امیرالمومنین g سازگار نیست.

    حدیث سفینه در کتب اهل سنت از 7 نفر از صحابه نقل شده که یک سند آن حسن موقوف و چندین سندش معتبر و ضعیف مرفوع است و در مجموع نیز  یکدیگر را تقویت می کنند.

    در ادامه، طرق حدیث سفینه را به تفکیک نام صحابی می آوریم.

    اول: امام علی g

    سند اول: روایت ابن ابی شیبه از طریق اعمش از منهال از ابن الحارث.

    ابوبکر بن ابی شیبه (متوفای 235 هـ) با سندش از حضرت علی g روایت می کند که فرمودند:

    « همانا مَثَل ما (اهل بیت) در این امت، همانند کشتی نوح و همانند دروازه حطه در بنی اسرائیل است.»[1]

    مولوی حسن الزمان حیدر آبادی که عبد الحی الحسنی در شرح حالش از او به عنوان «الشیخ العالم المحدث أحد کبار العلماء» یاد کرده[2]، این سند را تصحیح کرده است.[3] حافظ احمد بن الصدیق الغماری نیز این سند را صحیح دانسته است.[4]

    دکتر سعد الشثری، محقق کتاب المصنف، سند این روایت را حسن دانسته است.[5]

    سند این روایت بر مبنای رجالی شیخ شعیب الارنؤوط و دکتر بشار عواد معروف نیز حسن است![6]

    سند دوم: روایت حاکم حسکانی از طریق اعمش از منهال از عباد بن عبدالله.[7]

    دوم: عبد الله بن زبیر

    ابوبکر بزار (متوفای 292 هـ) با سندش از عبد الله بن زبیر از رسول خدا n نقل می کند که فرمودند:

    « مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح g است که هرکس در آن سوار شود، سالم می ماند و هرکس آن را رها کند، غرق می شود.»[8]

    سند این روایت بر مبنای احمد محمد شاکر، صحیح بوده و بر مبنای عالمانی همچون ألبانی و شعیب الارنؤوط حداقل در متابعات حسن است.[9]

    سوم: عبدالله بن عباس

    ابوالقاسم طبرانی(متوفای 360 هـ) با سندش از ابن عباس از رسول خداn روایت کرده است که فرمودند:

    «مَثَل اهل بیت من مَثَل کشتی نوح g است که هرکس در آن سوار شود، نجات می یابد و هرکس از آن تخلف کند، غرق می شود.»[10]

    سند این روایت بر مبنای احمد محمد شاکر، حسن بوده و بر مبنای عالمانی همچون ألبانی و شعیب الارنؤوط در متابعات به درجه ی حسن می رسد.[11]

    چهارم: ابوذر غفاری

    سند اول: سعید بن مسیب از ابوذر.

    ابو یوسف یعقوب بن سفیان الفسوی (متوفای 277 هـ) با سندش از طریق سعید بن مسیب از جناب ابوذر روایت می کند که رسول الله n حدیث سفینه را فرمودند.[12]

    این سند بر مبنای احمد شاکر حسن بوده و بر مبنای ألبانی و ارنؤوط، در متابعات و شواهد حسن است.[13]

    سند دوم: حنش از ابوذر.

    یعقوب بن سفیان با سند صحیح[14] از ابو اسحاق سبیعی و او از طریق یک شخص مجهول از حنش روایت می کند که جناب ابوذر حدیث سفینه را از رسول الله n نقل کرد.[15]

    البته در اسانید دیگر، این حدیث از ابو اسحاق بدون واسطه و با عنعنه از حنش نقل شده که یکی از آن ها را حاکم نقل و سندش را تصحیح کرده است.[16]

    طبرانی این روایت را با سند دیگری از طریق سماک از حنش نقل کرده[17] که حداقل در متابعات به درجه ی حسن می رسد. [18]

    سند سوم: ابو طفیل از ابو ذر.[19]

    طبق روایت ابو بشر الدولابی (متوفای 310 هـ) با همین سند، که از طریق دیگری نقل کرده، ابوطفیل خودش حدیث را مستقیماً از رسول الله n نقل کرده است.[20]

    پنجم: ابو سعید خدری

    طبرانی با سندی که تمام رجالش توثیق دارند، بجز «عبد العزیز بن محمد الکلابی» - که مستور است[21] و روایتش می تواند به عنوان متابع و شاهد برای تقویت این حدیث مورد استفاده قرار بگیرد[22]، از ابوسعید خدری از رسول الله n حدیث سفینه را روایت کرده است.[23]

    ششم: انس بن مالک

    خطیب بغدادی با سندش از انس بن مالک از رسول الله n این حدیث را روایت کرده است.[24]

    هفتم: سلمة بن اکوع

    ابن المغازلی مالکی (متوفای 483 هـ) حدیث سفینه را از طریق سلمه بن اکوع از رسول الله n روایت کرده است.[25]

    تصحیح و تحسین حدیث توسط علمای اهل سنت

    1. حاکم نیشابوری روایت حنش از ابوذر را تصحیح کرده است.

    2 و 3. حسن الزمان حیدر آبادی و حافظ احمد غماری سند حدیث امام علی g را تصحیح کرده اند.

    4. دکتر سعد الشثری سند حدیث امام علی g را حسن دانسته است.

    5. حافظ سخاوی نیز تصریح کرده که حدیث سفینه به دلیل کثرت طرقش، حسن است:

    «این روایت، از ابن عباس، ابن زبیر و ابو سعید خدری نقل شده است که طرقش یکدیگر را تقویت می کنند و به همین خاطر، من این حدیث را تحسین کردم.»[26]

    6. ابن حجر هیتمی مکی نیز می گوید: این حدیث از طرق متعددی که یکدیگر را تقویت می کنند، نقل شده است:

    «از طرق متعددی که یکدیگر را تقویت می کنند، نقل شده است که: «همانا مثل اهل بیت من در میان شما همانند کشتی نوح است که هر کس در آن سوار شود، نجات می یابد» و در روایت مسلم آمده است که: «و هرکس از آن تخلف کند، غرق می شود.»[27]

    وی در کتاب دیگرش به صحت حدیث سفینه اقرار مى کند:

    «و صحیح است حدیث همانا مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح g است؛ هرکس سوارش شد نجات یافت و هرکس از آن تخلف کرد هلاک شد.»[28]

    7. ملا علی قاری این حدیث را صحیح دانسته و اضافه کرده است که مجالی برای رد کردن آن نیست.[29]

    8. عبدالرحمن سیوطی نیز این حدیث را حسن دانسته است.[30]

    9. احمد زینى دحلان ،فقیه، مفتی و مورخ مکه در قرن گذشته[31]، مى گوید:

    «و صحیح است از رسول خدا n از طرق بسیاری که آن حضرت فرمودند: همانا مثل اهل بیت من در میان شما، همانند مثل کشتی نوح g است که هرکس در آن سوار شود، نجات می یابد و هرکس از آن تخلف کند، غرق می شود و در روایتی آمده است که هلاک می شود و مثل اهل بیت من در میان شما همانند باب حطه در بنی اسرائیل است که هرکس داخلش شود، بخشیده می شود.»[32]

    10. دکتر عبدالله بن ظافر بن عبدالله الشهری در تحقیق کتاب المطالب العالیة لابن حجر می نویسد:

    «ولی ممکن است که حدیث سفینه با مجموع طرقش به درجه ی حسن لغیره ارتقا پیدا کند. و برای این حدیث شواهدی است از ابن عباس، ابو سعید خدری، انس و ابن زبیر ... و خلاصه ی کلام اینکه حدیث ابوذر با طرقش حسن است و خدا داناتر است.»[33]

     

    [[1]] مصنف ابن أبی شیبة، ج 6 ص 372 ح 32115 حَدَّثَنَا مُعَاوِیَةُ بْنُ هِشَامٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَمَّارٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنِ الْمِنْهَالِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ، عَنْ عَلِیٍّ، قَالَ: " إنَّمَا مَثَلُنَا فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ کَسَفِینَةِ نُوحٍ وَکِتَابِ (کباب) حِطَّةٍ فِی بَنِی إسْرَائِیلَ "

    [[2]] الإعلام بمن فی تاریخ الهند من الأعلام المسمى بـ (نزهة الخواطر وبهجة المسامع والنواظر)، ج 8 ص 1210 مولانا حسن الزمان الحیدر آبادی الشیخ العالم المحدث حسن الزمان بن قاسم علی بن ذی الفقار علی بن إمام قلی الترکمانی الحیدر آبادی أحد کبار العلماء ولد بحیدر آباد ونشأ بها

    [[3]] القول المستحسن فی فخر الحسن، ص 332 ولابن ابی شیبة بسند صحیح عن علی قال انما مثلنا فی هذه الامة کسفینة نوح وکباب حطة فی بنی اسرائیل

    [[4]] البرهان الجلی فی إنتساب الصوفیه إلی علی، ص 69

    [[5]] المصنف ت الشثری، ج 18 ص 73 ح 34287 پی دی اف

    [[6]] بررسی سند روایت طبق نظرات رجالی شعیب الارنؤوط و دکتر بشار عواد معروف:

    1. «معاویة بن هشام القَصّار ... بخ م 4 : صدوقٌ حسن الحدیث.» تحریر تقریب التهذیب، ج 3 ص 396 رقم 6771
    2. «عمار بن رُزَیق ...الضَّبِّی ... م د س ق : ثقةٌ ... ولا نعلم فیه جرحًا.» تحریر تقریب التهذیب، ج 3 ص 58 رقم 4819
    3. «سُلَیمان بن مِهران الأسدی الکاهلی، أبو محمَّد الکوفی، الأعمش: ثقة حافظ عارف بالقِراءاتِ، وَرِعٌ لکنه یُدلس، من الخامسة، مات سنة سبع وأربعین، أو ثمان، وکان مولده أول سنة إحدى وستین. ع.» تحریر تقریب التهذیب، ج 2 ص 78 رقم 2615
    4. «المنهال بن عَمْرو الأسدی ...خ 4 : ثقةٌ ... ولم یجرح بجرح حقیقی.» تحریر تقریب التهذیب، ج 3 ص 421 رقم 6918

    در مورد مدلس بودن اعمش و عنعنه ی او نیز، در بحث حدیث مدینة العلم سخن گفته ایم.

    [[7]] شواهد التنزیل للحاکم الحسکانی، ج 1 ص 276 ح 375 أخبرنا محمد بن عبد الله الصوفی قال : أخبرنا محمد بن أحمد بن محمد الفقیه ، قال : حدثنا عبد العزیز بن یحیى قال : حدثنا المغیرة بن محمد ، [ قال : حدثنا ] عبد الغفار بن محمد بن کثیر الکلابی قال : حدثنا منصور بن أبی الاسود ، عن الاعمش ، عن المنهال بن عمرو : عن عباد بن عبد الله قال : کنا مع علی فی الرحبة ... فقال علی : ... أما والذی فلق الحبة وبرأ النسمة إن مثلنا فیکم کمثل سفینة نوح فی قومه ، ومثل باب حطة فی بنی إسرائیل ...

    [[8]] کشف الأستار عن زوائد البزار للهیثمی ، ج 3 ص 222 ح 2613 «حَدَّثَنَا یحْیى بْنُ مُعَلَّى بْنِ مَنْصُورٍ، ثنا ابْنُ أَبِی مَرْیمَ، ثنا ابْنُ لَهِیعَةَ، عَنْ أَبِی الأَسْوَدِ، عَنْ عَامِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَیرِ، عَنْ أَبِیهِ: أَنَّ النَّبِیn قَالَ: «مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکبَهَا سَلِمَ وَمَنْ تَرَکهَا غَرِقَ». قَالَ الْبَزَّارُ: لَمْ نَسْمَعْهُ بِهَذَا الإِسْنَادِ إِلا مِنْ یحْیى.»

    [[9]] بررسی سند روایت:

    تمام رجال سند این روایت طبق نظرات رجالی شعیب الارنؤوط و دکتر بشار عواد معروف، ثقه هستند بجز «عبدالله بن لهیعه» که او را ضعیف یعتبر به دانسته اند؛ یعنی روایات او به شرط داشتن اسانید دیگر، معتبر می شود. البته بعضی محققین اهل سنت احادیث او را بالذات حسن یا صحیح می دانند که قبلا در بحث شجاعت حضرت علی g در جنگ احد گذشت.

    اما در مورد روایت ابن لهیعه در اینجا، نکاتی گفتنی است:

    نکته ی اول: همانطور که ألبانی گفته: «ابن لهیعه راست‌گو و مورد اعتماد است، اما [در اثر تحریق کتاب‌هایش] دچار سوء حافظه شد؛ پس اگر کسی قبل از آن از او روایت نقل کرده باشد، حدیثش صحیح است، و از آن ها «عبادله» هستند و بعضی از علما کسانی دیگر را نیز به آن ها الحاق کرده اند؛ مانند قتیبه بن سعید.» که یکی از آن ها بنابر نقلی، سعید بن ابی مریم است که احمد بن حنبل دربارۀ او به برادرزاده اش می‌گوید: «عموی تو قبل از احتراق کتب ابن لهیعه از او حدیث شنیده است.»

    سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 7 ص 1367 رقم 3463 قلت: هو صدوق ثقة؛ لکنه کان قد أصیب بسوء الحفظ، فمن حدث عنه قبل ذلک، أو من کتابه؛ فحدیثه صحیح، ومنهم العبادلة، وألحق بهم بعضهم غیرهم، مثل قتیبة بن سعید

    إکمال تهذیب الکمال، ج 8 ص 145 عبد الله بن سعد ابن أخی سعید بن أبی مریم قال لی أحمد بن حنبل: عمک سمع ابن لهیعة قبل ذهاب کتبه.

    با ثبوت این مطلب، سند این روایت حتی بر مبنای ألبانی و شعیب الارنؤوط نیز به درجه ی صحیح می رسد.

    نکته ی دوم: ابن لهیعه کتاب حدیثی از ابو الاسود داشته و از روی آن روایت نقل می کرد (نه از حافظه اش). که در این صورت نیز سند این روایت به درجه ی صحیح می رسد.

    محمد انور شاه کشمیری (ت 1353هـ) که از علمای بزرگ حدیث در هندوستان بوده است، در شرح خود بر کتاب صحیح بخاری بعد از نقل روایتی از ابن لهیعه از ابوالاسود می‌گوید:

    «سوء حافظۀ ابن لهیعه فقط وقتی باعث تضعیف حدیثش می‌شود که او از حافظۀ خود حدیثی را روایت کند؛ در حالی که به گمانم این روایتش از روی صحیفه بوده؛ چرا که ابن لهیعه در اینجا از ابوالاسود روایت می‌کند و او دارای صحیفه و کتابی از ابو‌الاسود بوده است؛ پس  در این صورت، سوء حافظه‌اش اصلاً تأثیری در این روایت ندارد.»

    فیض الباری على صحیح البخاری، ج 1 ص 514-515 رقم 334 وفی إسناده ابن لَهِیعة، ولکنَّ اختلاطه یؤثر فیما یروى من حفظه، وظَنِّی أنَّ روایتهَ هذه عن الصحیفة، لأنَّه یروی ههنا عن أبی الأَسود وکان عنده صحیفة منه، فإذا کانت روایته تلک عن الصحیفة فلا یضرُّ اختلاطه أصلًا.

    1. «یحیى بن مُعَلَّى بن منصور، أبو عَوَانة الرازی، نزیل بغداد: صدوقٌ صاحبُ حدیثٍ، من الحادیة عشرة. ق. • بل: ثقةٌ، فقد روى عنه جمع غفیرٌ من الثقات، وسمع منه أبو حاتم، ووثقه الخطیب، والذهبی، وذکره ابن حبان فی "الثقات".» تحریر تقریب التهذیب، ج 4 ص 102 رقم 7650
    2. «سعیدُ بن الحَکَم بن محمد بن سالم بن أبی مریم الجُمَحِی بالولاء، أبو محمد المصری: ثقةٌ ثَبْتٌ فقیةٌ، من کبار العاشرة، مات سنة أربع وعشرین، وله ثمانون سنة. ع.» تحریر تقریب التهذیب، ج 2 ص 25 رقم 2286
    3. «عبدُ الله بن لَهِیعة، بفتح اللام وکسر الهاء، ابن عُقْبة الحضرمی، أبو عبد الرحمن المصری، القاضی: صدوق، من السابعة، خَلَّطَ بعد احتراق کُتُبِه، وروایة ابن المبارک وابن وَهْب عنه أعدلُ من غیرهما، وله فی مسلم بعضُ شیءٍ مقرونٌ، مات سنة أربع وسبعین، وقد ناف على الثمانین. م د ت ق. • بل: ضعیفٌ یُعتَبر به، وحدیثه صحیح إذا روى عنه العبادلة: ابن المبارک، وابن وهب، وابن یزید المقرئ، وابن مسلمة القعنبی، فإنهم کانوا یتتبعون أصوله فیکتبون منها.» تحریر تقریب التهذیب، ج 2 ص 258 رقم 3563
    4. «محمد بن عبد الرحمن بن نَوْفل بن خویلد بن أسَد بن عبد العُزَّى الأسدی، أبو الأسود المدنی، یتیمُ عُرْوةَ: ثقةٌ، من السادسة، مات سنة بضع وثلاثین. ع.» تحریر تقریب التهذیب، ج 3 ص 281 رقم 6085
    5. «عامرُ بن عبد الله بن الزُّبَیر بن العَوّام الأَسَدی، أبو الحارث المدنی: ثقةٌ عابدٌ، من الرابعة، مات سنة احدى وعشرین. ع.» تحریر تقریب التهذیب، ج 2 ص 172 رقم 3099

    بنابراین این سند بر مبنای عده ای از علمای اهل سنت صحیح یا حسن است و طبق منهج بعضی دیگر، حداقل در متابعات حسن می شود.

    [[10]] المعجم الکبیر،ج 12 ص 34 ح 12388 حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ، حَدَّثَنَا مُسْلِمُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، ثنا الْحَسَنُ بْنُ أَبِی جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِی الصَّهْبَاءِ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ n: " مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَ فِیهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ "

    [[11]] بررسی سند روایت:

    1. «علی بن عبد العزیز ابن المرزبان ابن سابور الامام الحافظ الصدوق أبو الحسن البغوی.» سیر أعلام النبلاء، ج 13 ص 348
    2. «مسلم بن إبراهیمَ الأزْدِی الفَرَاهِیدیُّ، بالفاء، أبو عمرو البصریُّ: ثقةٌ مأمون مُکْثِرٌ، عَمِیَ بأَخَرَة، من صغار التاسعة، مات سنة اثنتین وعشرین، وهو أکبر شیخ لأبی داود. ع.» تحریر تقریب التهذیب، ج 3 ص 370 رقم 6616
    3. الحسن بن أبی جعفر الجفری: توثیقش می آید.
    4. «أبو الصهباء الکوفی: مقبولٌ، من السادسة. ت فق. • بل: صدوق حسن الحدیث، فقد روى عنه جمع، وذکره ابن حبان فی "الثقات"، ولا نعلم فیه جرحًا.» تحریر تقریب التهذیب، ج 4 ص 218 رقم 8180
    5. «سعیدُ بن جُبَیْر الأسدی مولاهم، الکوفی: ثقةٌ ثبتٌ فقیةٌ، من الثالثة، وروایته عن عائشة وأبی موسى ونحوهما مرسلة، قتل بین یدی الحجاج سنة خمس وتسعین، ولم یکمل الخمسین. ع.» تحریر تقریب التهذیب، ج 2 ص 23 رقم 2277

    توثیق الحسن بن أبی جعفر الجفری

    احمد محمد شاکر بعد از جمع بندی جرح و تعدیل های او، رای به حسن الحدیث بودن این راوی داده است.

    تفسیر الطبری، ج 2 ص 568 رقم 1899 الحسن بن أبی جعفر الجفری: حسن الحدیث، تکلموا فیه، ورجحنا تحسین أحادیثه مفصلا فی شرح المسند: ٥٨١٨. (مسند احمد ت شاکر، ج 5 ص 256 رقم 5818 إسناده حسن". وهو صحیح لغیره. الحسن بن أبی جعفر البصری: صدوق فی حفظه شیء،... ومثل هذا بعد هذا التفصیل لا نرى تضعیفه بإطلاق، بل یکون حدیثه حسناً، حتى یتیبن أنه وهم أو أخطأ خطأ شدیدا، فنحکم بالضعف على ما أخطأ فیه.)

    همچنین شمس‌الدین ذهبی بعد از ذکر حدیثی که در سندش حسن بن ابی جعفر قرار دارد، می‌گوید: «إسناده جیّد».

    حقوق الجار (ت إسماعیل)، ص 38 ح 82

    این راوی نهایتا ضعیف الحدیث است و لذا سند روایاتش حداقل در متابعات و شواهد به درجه ی حسن ارتقا پیدا می کند.

    نور الدین هیثمی می نویسد: «این روایت را طبرانی در المعجم الاوسط نقل کرده و در سندش حسن بن ابی جعفر وجود دارد که درباره اش عمرو بن علی گفته است: راستگو و منکر الحدیث است و ابن عدی گفته است: راستگو است و او از کسانی است که از روی عمد دروغ نمی گوید و احادیث صالحی دارد.»

    مجمع الزوائد، ج 2 ص 294 رواه الطبرانی فی الأوسط وفیه الحسن بن أبی جعفر قال عمرو بن علی صدوق منکر الحدیث وقال ابن عدی صدوق وهو ممن لم یتعمد الکذب وله أحادیث صالحة

    وی همچنین می نویسد: «حسن بن ابی جعفر از جهت حافظه اش ضعیف است، ولی فی نفسه راستگو است.»

    مجمع الزوائد، ج 10 ص 106 وفیه الحسن بن أبی جعفر الجفری وهو ضعیف من قبل حفظه وهو فی نفسه صدوق

    لذا شعیب الارنؤوط روایت او را به دلیل داشتن شواهد، حسن لغیره دانسته است.

    مسند أحمد، ج 22 ص 302 ح 14411 حسن لغیره، وهذا إسناد ضعیف لضعف الحسن بن أبی جعفر الجفری، لکنه متابع

    محمد ناصرالدین البانی نیز گفته است:

    «ولی حدیث حسن بن ابی جعفر متابعت می شود، همانطور که از ابن عدی نقل شد.»

    سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 2 ص 392 ح 766 لکن الحسن قد توبع کما تقدم عن ابن عدی

    وی در جای دیگر می نویسد:

    «می گویم: رجالش همگی ثقه هستند بجز حسن بن ابی جعفر که همان جعفری است و حافظ ابن حجر گفته است: ضعیف الحدیث است با وجود عبادت و فضلش. می گویم: اگر روایتش به روایت مرسلی که قبل از آن آمد ضمیمه شود، حدیثش به مرتبه حسن ارتقا می یابد ان شاء الله تعالی.»

    سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 5 ص 17 ح 2007 قلت: ورجاله ثقات غیر الحسن بن أبی جعفر وهو الجعفری، قال الحافظ: " ضعیف الحدیث، مع عبادته وفضله ".قلت: فإذا ضم إلى المرسل الذی قبله ارتقى حدیثه إلى مرتبة الحسن إن شاء الله تعالى.

    پس در نتیجه: روایت حسن بن ابی جعفر حداقل به کمک دو سند معتبری که ذکر کردیم، به مرتبه ی حسن می رسد.

    [[12]] المعرفة والتاریخ، ج 1 ص 121 حَدَّثَنَا مُسْلِمُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ أَبِی جَعْفَرٍ، قال: حدثنا عَلِیُّ بْنُ زَیْدٍ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیِّبِ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ، قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ n: " مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَ فِیهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ"

    [[13]] بررسی سند روایت:

    مسلم بن إبراهیمَ الأزْدِی: توثیقش گذشت. / الحسن بن أبی جعفر الجفری: توثیقش گذشت. / علی بن زید بن جدعان: توثیقش می آید. / «سعیدُ بن المسیب بن حَزْن بن أبی وَهْب بن عمرو بن عائذٍ بن عِمْران بن مخزوم القرشیُّ المخزومی، أحدُ العلماءِ الأثبات الفقهاء الکبار، من کبار الثانیة: اتَّفَقُوا على أن مرسلاتِه أصحُّ المراسیل، وقال ابن المَدِینی: لا أعلمُ فی التابعین أوسعَ علمًا منه، مات بعد التسعین، وقد ناهز الثمانین. ع.» تحریر تقریب التهذیب، ج 2 ص 43 رقم 2396

    توثیق علی بن زید بن جدعان:

    علی بن زید از رجال بخاری در غیر از صحیحش و بقیه ی صحاح سته است.

    تهذیب التهذیب،ج 7 ص 283 رقم 545 « بخ م 4 البخاری فی الأدب المفرد ومسلم والأربعة علی بن زید بن عبد الله بن أبی ملیکة.»

    شمس الدین ذهبی نام او را در کتاب ذکر من تکلم فیه وهو موثق، ج 1 ص 140 رقم 253 ذکر کرده و در کتاب دیگرش از او به عنوان صالح الحدیث یاد کرده است.

    المغنی فی الضعفاء، ج 2 ص 447 رقم 4265 علی بن زید بن جدعان صالح الحدیث

    المستدرک علی الصحیحین، ج 4 ص 551 در تعلیق بر ح 8543

    و در جای دیگر در تعلیقش بر روایتی که حاکم نیشابوری از علی بن زید نقل می کند، از آن به عنوان "إسناده قوی" یاد می کند.

    المستدرک علی الصحیحین، ج 4 ص 613 ح 8699

    محمد بن علی شوکانی سلفی او را ثقه دانسته است.

    نیل الأوطار، ج 4 ص 149 حدیث بن عباس فیه علی بن زید وفیه کلام وهو ثقة

     احمد محمد شاکر نیز او را ثقه دانسته و سند احادیثش را تصحیح کرده است:

    «علی بن زید بن جدعان: گذشت که در حدیث شماره 26 توثیقش کردیم و او مختلف فیه است؛ ولی آنچه که در نزد ما ارجحیت دارد، توثیق او است و ترمذی نیز احادیثی از او را تصحیح کرده است.»

    مسند احمد، ج 1 ص 504-505 ح 783 «علی بن زید : هو ابن جدعان ، وقد سبق فی 26 أننا وثقناه ، وهو مختلف فیه ، والراجح عندنا توثیقه ، وقد صحح له الترمذی أحادیث.»

    مسند احمد، ج 1 ص 179 ح 26  إسناده صحیح ، علی بن زید : هو ابن جدعان ، وهو ثقة .

    ابو اسحاق حوینی بعد از تصحیح سند روایت او در متابعت، می گوید:

    «علی بن زید فیه مقال مشهور ولکنه توبع» خصائص الامام علی g للنسائی ، ص 55 ح 47

    محمد ناصرالدین ألبانی نیز گفته است که احادیث علی بن زید در متابعات به مرتبه ی حسن و حتی صحیح می رسند.

    سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 1 ص 322 ح 168 فمثله یحسن حدیثه أو یصحح إذا توبع

    شعیب الارنؤوط نیز می گوید:

    « این إسناد بر مدار علی بن زید بن جدعان قرار دارند و حدیث او در هنگام داشتن شواهد، حسن است و این، از آن جمله است.»

    مسند أحمد ط الرسالة، ج 28 ص 44 در تعلیق ح 16832 «قلنا: ویبقى مدار هذا الإسناد على علی بن زید بن جدعان، وحدیثه حسن فی الشواهد، وهذا منها.»

    [[14]] بررسی سند روایت طبق برنامه جوامع الکلم:

    عبید الله بن موسى العبسی: ثقة یتشیع / إسرائیل بن یونس السبیعی: ثقة / أبو إسحاق السبیعی: ثقة مکثر / حنش بن المعتمر الکنانی: مقبول. ألبانی و دکتر محمد بن عبد المحسن الترکی سند روایت او را حسن دانسته اند. سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 2 ص 478 رقم 827 عن علی یرویه حنش بن المعتمر ... رواه أحمد (1 / 152) وسنده حسن.

    مسند أبی داود الطیالسی، ج 1 ص 110 ح 116 إسناده حسن؛ لحال حنش.

    [[15]] المعرفة والتاریخ  ج 1   ص 296 ح 608«حَدَّثَنَا عُبَیْدُ اللَّهِ، عَنْ إِسْرَائِیلَ، عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ، عَنْ رَجُلٍ حَدَّثَهُ عَنْ حَنَشٍ، قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا ذَرٍّ آخِذًا بِحَلَقَةِ بَابِ الْکَعْبَةِ وَهُوَ یَقُولُ: یَا أَیُّهَا النَّاسُ، أَنَا أَبُو ذَرٍّ، فَمَنْ عَرَفَنِی أَلَا وَأَنَا أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ، لَا أُحَدِّثُکُمْ إِلَّا مَا سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ n یَقُولُ: سَمِعْتُهُ وَهُوَ یَقُولُ: " أَیُّهَا النَّاسُ، إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ: کِتَابُ اللَّهِ عزوجل وَعِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی، وَأَحَدُهُمَا أَفْضَلُ مِنَ الْآخَرِ کِتَابُ اللَّهِ عزوجل وَلَنْ یَتَفَرَّقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ، وَإِنَّ مَثَلَهُمَا کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَهَا نَجَا، وَمَنْ تَرَکَهَا غَرِقَ ".»

    سند مشابه این را ألبانی به عنوان شاهد مرسل برای تقویت سند حدیث استفاده کرده است.

    سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 3 ص 44 رقم 1055 ثم وجدت للحدیث شاهدا مرسلا ... ورجاله موثقون غیر شیخ أبی إسحاق السبیعی فإنه لم یسم وهو تابعی أو صحابی والأول عندی أرجح کما بینته فی الکتاب الآخر، فالحدیث به حسن إن شاء الله.

    [[16]] المستدرک على الصحیحین، ج 2 ص 373 ح 3312 و ج 3 ص 163 ح  4720 هذا حدیث صحیح على شرط مسلم

    [[17]] المعجم الأوسط، ج 5 ص 354 ح 5536 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ، قَالَ: ثَنَا عَلِیُّ بْنُ حَکِیمٍ الأَوْدِیُّ، قَالَ: ثَنَا عَمْرُو بْنُ ثَابِتٍ، عَنْ سِمَاکِ بْنِ حَرْبٍ، عَنْ حَنَشِ بْنِ الْمُعْتَمِرِ، قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا ذَرٍّ وَهُوَ آخِذٌ بِحَلْقَةِ الْکَعْبَةِ، وَهُوَ یَقُولُ: أَنَا أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ، مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی فَأَنَا جُنْدُبٌ الْغِفَارِیُّ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ n یَقُولُ: " مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ "

    [[18]] بررسی سند روایت:

    محمد بن عثمان بن أبی شیبة: صدوق حسن الحدیث / علی بن حکیم الأودی: ثقة / عمرو بن أبی المقدام البکری: توثیقش در بحث شجاعت حضرت در جنگ احد گذشت. / سماک بن حرب الذهلی: شعیب ارنؤوط و ألبانی او را حسن الحدیث دانسته اند. مسند احمد، ج 1 ص 298 ح 298 إسناده حسن، رجاله رجال الصحیح، سماک بن حرب ینزل عن درجة أهل الحفظ والضبط فهو حسن الحدیث.  سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 2 ص 567 ح 900 قلت: ورجاله ثقات کلهم رجال مسلم وفی سماک کلام لا یضر وهو حسن الحدیث فی غیر روایته عن عکرمة / حنش بن المعتمر الکنانی: مقبول یا حسن الحدیث. توثیقش گذشت.

    [[19]] المطالب العالیة، ج 16 ص 220 ح 3973 حدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ، ثنا عَبْدُ الْکَرِیمِ بْنُ هِلَالٍ، أَخْبَرَنِی أَسْلَمُ الْمَکِّیُّ، أَخْبَرَنِی أَبُوالطُّفَیْلِ، أَنَّهُ رَأَى أَبَا ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَائِمًا عَلَى الْبَابِ وَهُوَ یُنَادِی: یَا أَیُّهَا النَّاسُ، تَعْرِفُونِی؟ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی، وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی فَأَنَا جُنْدُبٌ صَاحِبُ رَسُولِ اللَّهِ n وَأنا أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ n یَقُولُ: " إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ مِثْلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ، وَإِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ"

    [[20]] الکنى والأسماء، ج 1 ص 232 ح 419 حَدَّثَنِی رَوْحُ بْنُ الْفَرَجِ قَالَ: ثَنَا یَحْیَى بْنُ سُلَیْمَانَ أَبُو سَعِیدٍ الْجُعْفِیّ قَالَ: ثَنَا عَبْدُ الْکَرِیمِ بْنُ هِلالٍ الْجُعْفِیُّ أَنَّهُ سَمِعَ أَسْلَمَ الْمَکِّیَّ قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو الطُّفَیْلِ عَامِرُ بْنُ وَاثِلَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ n یَقُولُ: " مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَمَنْ تَرَکَهَا غَرِقَ "

    [[21]] بررسی سند روایت:

    محمد بن عبد العزیز الکلابی: ثقة / عبد العزیز بن محمد الکلابی: وی جرح و تعدیلی ندارد؛ اما از او 4 نفر از ثقات روایت نقل کرده اند که توثیق به حساب می آید / عبد الرحمن بن شکیل الکوفی: صدوق حسن الحدیث / راشد الفزاری: مقبول / عطیة بن سعد العوفی: ابن حجر عسقلانی اقوال علمای جرح و تعدیل در مورد او را چنین جمع بندی می کند: «صدوق یخطىء کثیرا وکان شیعیا مدلسا من الثالثة مات سنة إحدى عشرة بخ د ت ق.» تقریب التهذیب، ج 1 ص 393 رقم 4616.

    [[22]] ألبانی بعد از نقل حدیثی که در سند آن زید بن المهتدی قرار دارد که کسی او را توثیق و تضعیف نکرده، می‌گوید:

    «این سند حسن است همانطور که هیثمی گفته و رجالش همگی شناخته شده هستند بجز زید بن المهتدی المروزی که سه نفر از حافظان؛ از جمله طبرانی از او حدیث نقل کرده اند و کسی توثیق و تضعیفش نکرده است.»

    سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 7 ص 1388-1389 رقم 3473 وهذا إسناد حسن؛ کما قال الهیثمی فی «المجمع» (1/129)، ورجاله کلهم معروفون من رجال «التهذیب» ؛ غیر زیاد بن المهتدی المروزی، ترجمه الخطیب فی «التاریخ» (8/448) بروایة ثلاثة من الحفاظ؛ منهم الطبرانی ولم یذکر فیه جرحاً ولا تعدیلاً

    [[23]] المعجم الأوسط، ج 6 ص 85 ح 5870 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ رَبِیعَةَ الْکِلابِیُّ، قال: نا أَبِی، قال: نا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی حَمَّادٍ، عَنْ أَبِی سَلَمَةَ الصَّائِغِ، عَنْ عَطِیَّةَ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ n یَقُولُ: " إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ. إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ، مَنْ دَخَلَ غُفِرَ لَهُ ".

    [[24] ] تاریخ بغداد للخطیب، ج 12 ص 91 ح 6507 أَخْبَرَنَا النَّجَّارُ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ شَدَّادٍ الْمُطَرِّزُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الْبَاغَنْدِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو شَرِیکٍ الْقَطِیعِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَیْدٍ بِمَکَّةَ، وَعیِسَى بْنُ وَاقِدٍ، عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ n: " إِنَّمَا مَثَلِی وَمَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی کَسَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا ؛ نَجَا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا ؛ غَرِقَ "

    [[25] ] مناقب علی لابن المغازلی، ج 1 ص 187 ح 174 «أخبرنا محمد بن أحمد بن عثمان، أخبرنا أبو الحسین محمد بن المظفر بن موسى بن عیسى الحافظ إذناً، حدثنا محمد بن محمد بن سلیمان الباغندی، حدثنا سوید، حدثنا عمر بن ثابت عن موسى بن عبیدة عن إیاس بن سلمة بن الأکوع عن أبیه قال: قال رسول الله n : مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا.»

    [[26]] البلدانیات، ج 1 ص 189 فی الباب عن ابن عباس ، وابن الزبیر ، وأبی سعید الخدری - رضی الله عنهم - وبعضها یقوی بعضا ولذلک حسنته

    [[27]] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2 ص 445 وجاء من طرق عدیدة یقوی بعضها بعضا ( إنما مثل أهل بیتی فیکم کمثل سفینة نوح من رکبها نجا ) وفی روایة مسلم ( ومن تخلف عنها غرق )

    [[28]] المنح المکیة فی شرح الهمزیة، ص 535 وصحّ حدیث إنّ مثل أهل بیتی مثل سفینة ..

    [[29]] مرقاة المفاتیح، ج 11 ص 327 وأن هذا الحدیث صحیح لا مجال للرد فیه

    [[30]] الجامع الصغیر من حدیث البشیر النذیر، ج 2 ص 292 ح 8162 قال السیوطی: (ح) یعنی حسن

    [[31] ] الاعلام للزرکلی، ج 1 ص129-130 ابن زَیْنی دَحْلان (1232 - 1304 هـ = 1817 - 1886 م) أحمد بن زینی دحلان: فقیه مکی مؤرخ. ولد بمکة وتولى فیها الإفتاء والتدریس.

    [[32]] الفتح المبین فی فضائل الخلفاء الراشدین وأهل البیت الطاهرین، باب فضائل اهل البیت ، ص 154  وصحّ عنه صلّى الله علیه وسلم من طرق کثیرة انه قال انما مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینة نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق ..

    [[33]] المطالب العالیة، ج 16 ص 223 ح 3973 ولکن یمکن أن یرتقی الحدیث بمجموع هذه الطرق إلى درجة الحسن لغیره . وله شواهد من حدیث ابن عباس، و أبی سعید الخدری، و أنس، و ابن الزبیر ... وجملة القول أنّ حدیث أبی ذر حسن بطرقه، والله أعلم.

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی