پایگاه تحقیقاتی وصایت

وبلاگ رسمی حسین قربانی دامنابی
پایگاه تحقیقاتی وصایت

جهت دانلود کتب، روی تصاویر کلیک راست کنید و سپس گزینه ی open link را بزنید.

  • ((مجموعه آثار حسین قربانی دامنابی))
  • طبقه بندی موضوعی

    علم امیرالمومنین علیه السلام / پنجم: وراثت علوم نبوی

    حسین قربانی | شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۲:۱۲ ب.ظ

    پنجم: امیر المومنین g وارث علوم نبوی

    از جمله مطالبی که اعلمیت امیرالمومنین g را ثابت می کند و مؤید مضمون حدیث مدینه العلم است، روایاتی است که آن حضرت را وارث پیامبر n معرفی می کند.

    محمد حبیب الله شنقیطی در این خصوص می نویسد:

    «آثاری وارد شده که دلالت بر ارث بردن علم توسط علی g از رسول الله n می کند که به بعضی از آنها اشاره شد، و اگر سنداً صحیح نباشد، اما معنایش صحیح است و مشاهده ی آن در علی g آن را تأیید میکند؛ و فهم ایشان در علم، قضاوت ها و فتوا هایش بزرگترین دلیل بر آن است.»[1]

    روایت اول:

    «از ابن عباس نقل شده که [حضرت] علیg همیشه در زمان حیات پیامبر n می گفتند: P آیا اگر رسول خدا از دنیا رفتند یا به شهادت رسیدند، شما به به عقب و دوران جاهلیت بر می گردید؟ O[2] به خدا قسم، بعد از این که خداوند ما را هدایت کرد، ما به عقب بر نمی گردیم. قسم به خدا، من برادر رسول خدا n ، ولی، وارث و پسر عموی ایشان هستم؛ پس چه کسی از من به او سزاوارتر است.»[3]

    این روایت را نسائی، طبرانی و ابن ابی حاتم در تفسیرش از طریق سماک بن حرب از عکرمه نقل کرده اند که تمام رجالش موثق هستند[4] و هیثمی رجالش را رجال صحیح دانسته است؛[5] همچنین حاکم در مستدرک آورده، ولی هم او و هم ذهبی در مورد حکم سندش سکوت کرده اند؛[6] اما در حدیث های دیگر، این سند را هر دو تصحیح کرده اند.[7] این حدیث را ضیاء مقدسی نیز در صحیحش آورده[8] و برنامه ی جوامع الکلم حکم به حسن بودن سندش داده است. همچنین ابن حبان حدیث دیگری را با این سند در صحیحش آورده است.[9]

    در مورد اضطراب سند روایات سماک بن حرب از عکرمه نیز، باید گفت که:

     اولاً: علاوه بر علمای پیش گفته شده،  ترمذی[10]، ابن خزیمه[11] و احمد شاکر[12] نیز آن را صحیح دانسته اند.

    ثانیاً: اضطراب روایات سماک از عکرمه مربوط به این است که آیا آن روایات از خود ابن عباس است، یا او از رسول الله n نقل کرده؛[13] لذا این اشکال، ارتباطی با سند روایت مورد بحث ما  ندارد.

    محمد ناصر الدین ألبانی در این رابطه می گوید:

    «می گویم: سندش صحیح است اگر نبود اینکه این روایت از جمله روایات سماک از عکرمه است که مضطرب می باشد و شاید اضطرابش زمانی است که روایتش مرفوع (از پیامبر n) باشد، ولی این روایت موقوفه (از صحابه) است همانطور که می بینی.»[14]

    از این رو ألبانی در چندین مورد، روایاتی با سند «سماک بن حرب عن عکرمة عن ابن عباس» را معتبر اعلام می کند:

    «می گویم:سند این روایت حسن است و طبق شروط مسلم می باشد و در مورد سماک مقداری حرف وجود دارد.»[15]

    «می گویم: سند این روایت نیکو است، رجالش همگی ثقه و از رجال مسلم هستند، و در سماک مقداری سخن وجود دارد.»[16]

    «و شاهد دیگر این روایت، از ابن عباس است که طحاوی آن را از طریق سماک از عکرمه از او نقل کرده و سندش طبق شروط مسلم، صحیح است.»[17]

    روایت دوم:

    نسائی با سندش از ربیعه بن ناجد روایت می کند که گفت:

    « مردی به علی g گفت: ای امیرمؤمنان، چطور شد که از پسر عمویت ارث بردی، ولی عمویت نه؟ فرمود: رسول خدا n بنی عبدالمطلب را جمع کرد یا دعوت کرد و مقداری غذا برای آنان درست کرد و خوردند تا سیر شدند و غذا همانطور ماند، گویا که دست نخورده بود. پس نوشیدنی درخواست کرد و نوشیدند تا سیراب شدند و نوشیدنی باقی ماند، گویا که دست نخورده یا نوشیده نشده بود.

    پس فرمود: ای بنی عبد المطلب، من برای شما بالخصوص و برای مردم بالعموم مبعوث شده ام؛ از این نشانه دیدید آنچه دیدید؛ پس کدام یک از شما با من بیعت می کند به این عنوان که برادرم و همراهم و وارثم باشد؟ پس من ایستادم، در حالی که کوچکترین قوم بودم. پس فرمود: بنشین. سپس سه مرتبه فرمود و در هر سه مرتبه بلند می شدم و می فرمود: بنشین. تا اینکه در مرتبه سوم دستش را به دستم زد و فرمود: تو برادر، همراه، وارث و وزیر من هستی و بدین ترتیب از پسر عمویم ارث بردم، ولی عمویم نه.»[18]

    این روایت را نسائی نقل کرده و برنامه جوامع الکلم حکم به صحت سندش داده است.[19] احمد بن حنبل و ضیاء مقدسی نیز نقل کرده اند و محققین کتاب هایشان؛ یعنی دکتر وصی الله بن محمد عباس[20] و دکتر عبدالملک بن دهیش[21] سندش را تصحیح کرده اند.

    ابو حامد غزالی نیز گفته است:

    «و قد آخى رسول الله n علیا فشارکه فی العلم = رسول خدا n علی g را برادرش کرد و او را در علم شریک کرد.»

    ولی محقق کتابش، زین الدین عراقی، در ادامه مدعی شده که همه ی احادیث اخوت امیرالمومنین g با رسول خدا n ضعیف هستند و هیچ یک صحیح نیست![22]

    ما کمی جلوتر در قسمت محبوبیت حضرت، اسناد اخوّت امیر مومنان g را ارائه خواهیم داد تا رسوا شود هر آنکه نتواند فضائل علوی را ببیند.

    روایت سوم:

    «ابو اسحاق می گوید: از قثم بن عباس بن عبد المطلب پرسیدم که چگونه فقط علی g از پیامبر n ارث برد و شما ارث نبردید؟ پاسخ داد: زیرا آن حضرت اولین نفر از ما بود که به رسول خدا n پیوست [و اسلام آورد] و کوشاترین ما بود در همراهی با آن حضرت n[23]

    این روایت را حاکم نقل و تصحیح کرده و ذهبی[24] و ألبانی[25] نیز با نظر او موافقت کرده اند.

    حاکم نیشابوری در ادامه از اسماعیل بن اسحاق مالکی _که ذهبی از او با عناوینی چون: «الامام العلامة الحافظ شیخ الاسلام» یاد کرده[26] _ نقل می کند که وی پس از ذکر روایت فوق، گفته است که اجماع بر این است که حضرت علی g علم را از رسول خدا n به ارث بردند:

    «اسماعیل بن اسحاق قاضی با ذکر این سخن قثم می گفت: وارث تنها به سبب نسب یا ولایت ارث می برد و بین اهل علم اختلافی نیست که پسر عمو با وجود عمو ارث نمی برد؛ پس با این اجماع روشن شد که علیg علم را از پیامبر n به ارث برد بدون آن ها.»[27]  

     

    [[1]] کفایة الطالب لمناقب علی بن أبی طالب، ص 138 ووردت آثار دالة علی إرثه له فی العلم قد تقدمت الإشارة إلی بعضها، وهی- وإن لم تصح صناعةً- فمعناها صحیح، وتؤیدها المشاهدة فی علی رضی الله عنه، ففهمه فی العلم وقضایاه وفتاویه أعظم دلیل علی ذلک

    [[2]] آل عمران: 144

    [[3]] سنن النسائی الکبرى، ج 5 ص 125 ح 8450 و تفسیر ابن أبی حاتم، ج 3 ص 777 ح 4261 و المعجم الکبیر، ج 1 ص 107 ح 176 4635 أخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ النَّیْسَابُورِیُّ، وَأَحْمَدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ حَکِیمٍ، وَاللَّفْظُ لِمُحَمَّدٍ، قَالا: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ طَلْحَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَسْبَاطٌ، عَنْ سِمَاکٍ، عَنْ عِکْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنَّ عَلِیًّا، " کَانَ یَقُولُ فِی حَیَاةِ رَسُولِ اللَّهِ n إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: «أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ»، وَاللَّهِ لا نَنْقَلِبُ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ، وَاللَّهِ لَئِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ، لأُقَاتِلَنَّ عَلَى مَا قَاتَلَ عَلَیْهِ حَتَّى مَاتَ، وَاللَّهِ إِنِّی لأَخُوهُ، وَوَلِیُّهُ، وَوَارِثُهُ، وَابْنُ عَمِّهِ، وَمَنْ أَحَقُّ بِهِ مِنِّی؟ "

    [[4]] بررسی سند روایت:

    محمد بن یحیى الذهلی: ثقة حافظ جلیل - أحمد بن عثمان الأودی: ثقة / عمرو بن حماد القناد: صدوق رمی بالرفض / أسباط بن نصر الهمدانی: نام او را ذهبی در کتاب  ذکر من تکلم فیه وهو موثق  (ج 1 ص 41 رقم 27) آورده و حافظ ابن حجر سند روایتش را حسن دانسته است (المطالب العالیة، ج 9 ص 559-560 رقم 2086). دکتر سعد الشثری نیز وی را صدوق و سند روایتش را حسن دانسته است (المصنف، ج 19 ص 47 رقم 36060 حسن؛ السدی وأسباط صدوقان علی الصحیح.) / سماک بن حرب الذهلی: او را شعیب الارنؤوط از رجال مسلم و صدوق حسن الحدیث دانسته (مسند احمد، ج 5 ص 158 رقم 3028 رجاله ثقات رجال الشیخین غیر سماک بن حرب، فمن رجال مسلم، وهو صدوق حسن الحدیث) و سند روایت عمرو بن حماد از اسباط بن نصر از سماک را دکتر سعد الشثری (المصنف، ج 17 ص 470-471 رقم 33927) و وصی الله بن محمد عباس (فضائل الصحابة لابن حنبل، ج 2 ص 702 ح 1201) حسن دانسته اند. / عکرمة مولى ابن عباس: ثقة.

    [[5]] مجمع الزوائد، ج 9 ص 134 قال الهیثمی: رواه الطبرانی ورجاله رجال الصحیح 

    [[6]] المستدرک على الصحیحین، ج 3 ص 136 ح 4635

    [[7]] المستدرک علی الصحیحین، ج 2 ص 403 ح 3407 ، ص 405 ح 3415 ، ص 406 ح 3420 ، ص 418 ح 3452 ، ص 432 ح 3506 ، ص 447 ح 3546 و ...

    [[8]] الأحادیث المختارة،  ج 2 ص 233 رقم 612

    [[9]] صحیح ابن حبان، ج 11 ص 451 رقم 5065 أخبرنا محمد بن أحمد بن علی الجوزی بالموصل حدثنا محمد بن إسماعیل الأحمسی حدثنا عمرو بن حماد حدثنا أسباط بن نصر عن سماک عن عکرمة عن ابن عباس عن علی قال بعثنی رسول الله صلى الله علیه وسلم برسالة ... .

    [[10]] سنن الترمذی، ج 1 ص 94 ح 65 و ج 5 ص 138 ح 2845 و... قال أبو عیسى هذا حدیث حسن صحیح

    [[11]] صحیح ابن خزیمة، ج 1 ص 57 ح 109 و ج 3 ص 208 ح 1923

    [[12]] مسند احمد بن حنبل، ج 2 ص 431 ح 1863 قال الشاکر: إسناده صحیح

    [[13]] تاریخ بغداد، ج 9 ص 214 رقم 4792 أخبرنا حمزة بن محمد بن طاهر قال حدثنا الولید بن بکر حدثنا على بن أحمد بن زکریا الهاشمی حدثنا أبو مسلم صالح بن أحمد بن عبد الله العجلی حدثنی أبى قال وسماک بن حرب بکرى جائز الحدیث الا انه کان فی حدیث عکرمة ربما وصل الشیء عن بن عباس وربما قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم وإنما کان عکرمة یحدث عن بن عباس

    [[14]] سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 2 ص 322 ح 705  قلت: وسنده صحیح لولا أنه من روایة سماک عن عکرمة وروایته عنه خاصة مضطربة ولعل ذلک إذا کانت مرفوعة وهذه موقوفة کما ترى 

    [[15]] سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 4 ص 309 ح 1731 قلت: وهذا إسناد حسن، وهو على شرط مسلم، وفی سماک کلام یسیر

    [[16]] سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج 4 ص 549 ح 1917 قلت: وهذا إسناد جید، رجاله ثقات کلهم رجال مسلم، وفی سماک کلام یسیر

    [[17]] سلسلة الاحادیث الصحیحة، ج 2 ص 413 ح 782  وشاهد آخر من حدیث ابن عباس. أخرجه الطحاوی...من طریق سماک عن عکرمة عنه. وإسناده صحیح على شرط مسلم

    [[18]] أخبرنا الفضل بن سهل قال حدثنی عفان بن مسلم قال حدثنا أبو عوانة عن عثمان بن المغیرة عن أبی صادق عن ربیعة بن ناجد أن رجلا قال لعلی یا أمیر المؤمنین لم ورثت بن عمک دون عمک قال جمع رسول الله n أو قال دعا رسول الله n بنی عبد المطلب فصنع لهم مدا من طعام قال فأکلوا حتى شبعوا وبقی الطعام کما هو کأنه لم یمس ثم دعا بغمر فشربوا حتى رووا وبقی الشراب کأنه لم یمس أو لم یشرب فقال یا بنی عبد المطلب إنی بعثت إلیکم بخاصة وإلى الناس بعامة وقد رأیتم من هذه الآیة ما قد رأیتم فأیکم یبایعنی على أن یکون أخی وصاحبی ووارثی فلم یقم إلیه أحد فقمت إلیه وکنت أصغر القوم فقال اجلس ثم قال ثلاث مرات کل ذلک أقوم إلیه فیقول اجلس حتى کان فی الثالثة ضرب بیده على یدی ثم قال أنت أخی وصاحبی ووارثی ووزیری فبذلک ورثت بن عمی دون عمی

    [[19]] سنن النسائی الکبرى، ج 5 ص 125 دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 - 1991 ، الطبعة : الأولى ، تحقیق: د. عبد الغفار سلیمان البنداری , سید کسروی حسن / حکم برنامه جوامع الکلم: إسناده متصل ، رجاله ثقات

    [[20]] فضائل الصحابة لابن حنبل، ج 2 ص 712 ح 1220 قال وصی الله بن محمد عباس: إسناده صحیح

    [[21]] الأحادیث المختارة، ج 2 ص 71-72 ح 448 قال عبد الملک بن دهیش: إسناده صحیح

    [[22]] إحیاء علوم الدین، ج 2 ص 636  حدیث آخى رسول اللهn علیا وشارکه فی العلم أخرجه النسائی فی الخصائص من سننه الکبرى من حدیث علی قال جمع رسول اللهn بنی عبد المطلب الحدیث وفیه ( فأیکم یبایعنی على أن یکون أخی وصاحبی ووارثی فلم یقم إلیه أحد فقمت إلیه ) وفیه ( حتى إذا کان فی الثالثة ضرب بیده على یدی) وله وللحاکم من حدیث ابن عباس أن علیا کان یقول فی حیاة رسول اللهn و الله إنی لأخوه وولیه ووارث علمه الحدیث وکل ما ورد فی أخوته فضعیف لا یصح منه شیء

    [[23]] عن أبی إسحاق قال سألت قثم بن العباس کیف ورث علی رسول الله n دونکم قال لأنه کان أولنا به لحوقا وأشدنا به لزوقا

    [[24]] المستدرک على الصحیحین، ج 3 ص 136 ح 4633 قال الحاکم: هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه و قال الذهبی: صحیح

    [[25]] سلسلة الأحادیث الضعیفة للألبانی، ج 12 ص 647 ذیل ح 5794 أخرجه الحاکم (3 / 125) من طریقین عنه. وقال:((صحیح الإسناد)) ، ووافقه الذهبی. قلت: وهو کما قال

    [[26]] سیر أعلام النبلاء، ج 13 ص 339 إسماعیل القاضی الامام العلامة الحافظ شیخ الاسلام أبوإسحاق إسماعیل بن إسحاق بن إسماعیل بن محدث البصرة حماد بن زید بن درهم الأزدی مولاهم البصری المالکی قاضی بغداد وصاحب التصانیف

    [[27]] المستدرک على الصحیحین، ج 3 ص 136 ح 4634 سمعت قاضی القضاة أبا الحسن محمد بن صالح الهاشمی یقول سمعت أبا عمر القاضی یقول سمعت إسماعیل بن إسحاق القاضی یقول وذکر له قول قثم هذا فقال إنما یرث الوارث بالنسب أو بالولاء ولا خلاف بین أهل العلم إن بن العم لا یرث مع العم فقد ظهر بهذا الإجماع أن علیا ورث العلم من النبی n دونهم

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی